این ضربالمثل را وقتی به کار میبرند که از چیزی خرده بگیریم. با گفتنش میخواهند به یادمان بیاورند که هیچ کاری مصون از اشتباه نیست، حتا نیمچه هشداری هم میدهند که «خود نویسنده هم!». پندی اخلاقی و در عین حال بدیهی است، حتا شاید توضیح واضحات به نظر برسد. همه این را در ناخودآگاهمان میدانیم -بگذریم که گاهی خودآگاهانه نادیدهاش میگیریم. اما آیا این پند بدیهی اخلاقی خارج از حوزهی عمومی، مثلاً نقد موسیقی، هم کاربردی دارد؟ برای این که بتوانیم پاسخ درست را بیابیم باید کمی در معنای جمله دقیق شویم.
در قدم اول ضربالمثل میگوید چون احتمال اشتباه در هیچ کاری صفر نیست پس اگر بر کاری خرده بگیریم (یا زیاد خرده بگیریم) کار اشتباهی کردهایم. باید شفقت بیشتری داشته باشیم. قسمت اول این استدلال یا همان مقدمهاش درست است اما نتیجهای که از آن میگیرند لزوماً اینطور نیست. بااینحال این فقط ظاهر ماجراست.
اگر یک قدم جلوتر برویم میبینیم کسی که چنین جملهای را در دفاع از اثری میگوید ابتدابهساکن به انجام دادن کار امتیازی میدهد، به این حساب که هر «عملی» بهتر از «بیعملی» است. پس در مقابل ارزش انجام عمل، بهتر است اشتباهها را نادیده بگیریم یا حداقل بعضیهایشان را نادیده بگیریم.
ریشهی معنی دوم از یک نکتهی فلسفی قدیمی میآید؛ «بودن» یا «وجود» بر «نیستی» یا «عدم» ذاتاً برتری دارد. کسانی که آن جمله را میآورند اغلب نادانسته دارند نتیجه میگیرند «بودن یک اثر موسیقی بخشی از ارزش آن است». خُب، این بحث فلسفی بسیار پیچیدهای را در مورد ارزش بهدنبال میآورد که اینجا نمیتوان به آن پرداخت. اما لااقل یک چیز را خیلی راحت برایمان روشن میکند؛ حتا اگر بتوانیم ثابت کنیم وجود، بخشی از ارزش هنری است این موضوع ربط کمی با کار نقد دارد.
چون تا آنجا که به نقد مربوط میشود گاهی «بیعملی» یا همان «عدم» بهتر از عمل یا همان وجود است. وانگهی نقد موسیقی همیشه دربارهی آثار «موجود» صحبت میکند. پس همهی آثار از این لحاظ برابرند و نمیتوان به این خاطر به اثری امتیازی بیشتر داد. برای این که غیرطبیعی بودن این وضعیت را آشکار کنیم باید هر بار چنین جملهای را میگویند بپرسیم «آیا بقیهی دیکتههای بیغلط نانوشته هستند؟»
گذشته از شفقتخواهی و ارزش، گاهی منظور از این جمله تلویحاً چیز دیگری است. میپرسد «خوب است در اثر خردهگیری، دیگر دیکتهای ننویسند؟» و نقدنویس را در موقعیت اخلاقی سختی قرار میدهد که «میخواهی با خردهگیری هنرمند را به سکوت بکشانی؟» پاسخ منفی است. زیرا خردهگیری (که همهی نقد هم نیست) تا حدودی برای آگاهی و تغییر است نه خاموش کردن صدای کسی.
۱ نظر