خودزنی میکنم، پس هستم!
بررسی روند کار کامکارها در دههی اخیر به ویژه در مواردی که شعر فارسی را همراه موسیقی کردهاند نشان از افت دارد (نمونهی نازلاش تصنیف «زمستان است») و به نظر میرسد کار قابل توجه کامکارها در بین آثار منتشرشده در چند سال گذشته همین آلبوم بیکلام باشد هرچند این نیز به پای آثار گذشته همچون «بر تارک سپیده» نمیرسد. در سه قطعهی هوشنگ کامکار در این آلبوم، چند تم کُردیِ آشنا، در فرمهای سازیِ خانوادهی کنسرتو دستمایهی کار قرار گرفته است. شاید خاستگاهِ علاقهی مسبوق کامکارها به کنسرتو ناشی از کنار هم قرار گرفتن ویرتوئوزیته و آهنگسازی در این خانواده باشد. در هر حال کنسرتو عودِ ارسلان کامکار در مجموع پر و پیمانتر از قطعات برادر بزرگتر است. این کنسرتو (که دگرههایی از آن در برخی از کنسرتهای اخیر نیز اجرا شده) تابلویی از تغییرات سریع نوانس، بازیهای کروماتیک و متراکمِ عود، مدولاسیونهای زودگذر و پاساژهایی طولانی و گریزان در طول سه موومان است و توالی عناصر متباینی از این دست، شنونده را با اثر همراه میسازد.
اما مهمترین نکتهی این بستهی صوتی این است که برای بخش اعظمی از ارکستر، در میکس، از سمپل استفاده شده است. اینکه یک آهنگسازِ شهیرِ پیشکسوت به دلیل هزینههای مالی مجبور به چنین کاری میشود داستان تلخیست اما بااینحال و با چنین انتخابِ توجیهناپذیری، دستکم سمپلهای کمتر و باکیفیتتری میتوانست استفاده شود که متأسفانه در این خصوص اهمال شده؛ تا حدی که در برخی موارد به ذهن میرسد که کاش این اثر با چنین کیفیتی اساساً اجرا و منتشر نمیشد.
در لحظاتی از موسیقی که تماماً سمپلها در حال نواختناند، تصویر کمدی-تراژیکی که از ارکستر به نمایش گذاشته میشود، ذهن شنونده را کاملاً از اصل موضوع منحرف میکند. بنابراین موضوع اجرای ارکستر! در این اثر بیمعنی خواهدبود. اما در کار تکنوازان، اجرای ژوست و تر و تمیزی از دوبلنوتها، آرپژها و تغییر پوزیسیونها در عود و کمانچهی ارسلان و اردشیر کامکار میشنویم.
این آلبوم، الف تا ی اش یک کار خانوادگیست؛ از نام قطعات گرفته تا اجرا و ضبط و آبرنگهای ارژنگ کامکار برای طرح جلد.
از نیاز شدید متنِ دفترچه به ویرایش که بگذریم، توضیحات هوشنگ کامکار خوب است و میتواند به مخاطب در شنیدن و دنبال کردن قطعات کمک کند. نکتهی پایانی اینکه نوشتن “fiddle” برای کمانچه و “Lute” برای عود در عنوانهای انگلیسی چندان دقیق نیست و اینها باهم تفاوت دارند.
***
گفتگوی هارمونیک
«کوچه های چوارباخ» اثری با حضور نسل قدیم و جدید کامکارها است که در اسفند ماه سال ۱۳۹۶ توسط موسسه فرهنگی هنری آوای ساز خورشید به انتشار رسیده است؛ «هوشنگ کامکار» و «ارسلان کامکار» آهنگسازان این اثر بودهاند. این آلبوم از چهار قطعه تشکیل شده است: کنسرتوی کوچ برای سازهای سنتور و کمانچه که سولسیتهای آن «سیاوش کامکار» و «اردشیر کامکار» بوده اند و یک کنسرتو برای ساز عود که آهنگساز و سولیست آن «ارسلان کامکار» بوده است. در قطعه آخر ساز تار نیز به دیگر سازهای استفاده شده در این مجموعه اضافه میشود و نوازندگی آن را «نیریز کامکار» بر عهده داشته است.
سالهاست که جناب هوشنگ کامکار در آثار خود از سمپل های بسیار سطح پایین استفاده می کنند آن هم حد بسیار ناشیانه و بعد در جلد آلبوم می نویسند تنی چند از اعضای ارکستر سنفونیک تهران
گاهی به عنوان شنونده و علاقمند موسیقی می مانم که هدف جناب هوشنگ کامکار از نوشتن به اصطلاح آثار سنفونیک آن هم با این کیفیت اجرایی پایین چیست؟