نوشته ای که پیش رو دارید، گفتگوی بیتا یاری با پرفسور هرمز فرهت، موزیسین و استاد دانشگاه موسیقی دابلین و سامان دهنده دانشکده موسیقی دانشگاه تهران است. بخشی از این مصاحبه قبلا در روزنامه شرق به چاپ رسیده است و در این سایت به صورت کامل به انتشار می رسد.
چهرهای دوستداشتنی و مهربان با موهای تماماً سپید و مرتب که گویای گذر عمر و تجربههاست در مقابلم نشسته. چهرهای که وقتی لب به سخن میگشاید علاوه بر نشان دادن تشخص یک پرفسور و آکادمیسین، چیزی از جنس احترام مضاعف عمیقاً درونی شده را پیش چشمم بهخوبی به نمایش میگذارد و انتظاری که در این سالها از نام استاد و پرفسور میطلبیدهام را تماماً نشسته در قامت وجود او تعبیر شده میبینم. وقتی سخن میگوید آرام و شمرده و دقیق، کلمات را سنجیده انتخاب میکند و مراقب است واژهها سو تفاهم آفرین نباشند. با حافظه بسیار خوبی که دارد از بزرگنمایی و اغراق میپرهیزد و هر چیزی را در همان اندازه که هست توصیف میکند نه کمتر و نه بیشتر. چراکه برای او واقعیتها بیشتر از هر چیز دیگری مهم و محترم هستند. حتی هنگامیکه در برنامه بزرگداشتی که در خانه هنرمندان برای او ترتیب داده بودند نیز، بلافاصله برای زدودن القاب و عناوین اغراقآمیزی که به او نسبت دادهشده بود فورا در ابتدای کلام، خود را از آنها بری ساخت تا نشان دهد علیرغم اینکه چهل سال است در زادگاهش زندگی نکرده اما خلقیات ما ایرانیان را بهخوبی میشناسد و در این سالها از تملق و بزرگنمایی دوری کرده چراکه او همانگونه که در دهه نهم زندگیاش هنوز محتاج تکیه دادن به عصا نیست در کسب علم و جایگاه خویش نیز متکی به اراده و پای خود بوده است و به تمجید و تعریفهای اغراقآمیز نیازی ندارد. پرفسور هرمز فرهت سالهاست ساکن ایرلند است و سالهای زیادی رئیس دانشکده موسیقی دانشگاه دابلین بوده. کتاب او در حوزه آشنایی با دستگاههای موسیقی ایران با عنوان «مفهوم دستگاه در موسیقی ایران» مهمترین مرجع زبان انگلیسی با بیش از یکصد و اندی ارجاع و استناد کتاب و نوشته به آن است. او که روزگاری اولین سامان دهنده دانشکده موسیقی دانشگاه تهران بود اردیبهشت امسال، در نودسالگی پس از گذشت چهل سال از دانشگاه تهران دیدار کرد و فرصتی دست داد تا با او درباره آن روزگار و ساماندهی دانشکده موسیقی گفتگو کنیم. روزگاری که بر محتوا و نحوه مدیریت دانشکدهها تنها رئیس هر دانشکده صلاحیت ابراز نظر داشت. (بیتا یاری)
بعد از گرفتن دکتری که در آمریکا مشغول به کار و زندگی شدید، آن موقع برای بار دوم به ایران آمدید. آیا به ایران دعوت شدید؟
خیر، برای یک پروژه تحقیقاتی آمدم.
بار اول که برای کار بر روی تزتان آمدید، بار دوم برای پروژه تحقیقاتی با چه هدفی آمدید؟
بله، برای هدف خاصی نبود. فقط شش ماه مرخصی استحقاقی “Sabbatical” یا همان فرصت مطالعاتی از دانشگاه داشتم و خودم طرحی برای مطالعه موسیقی در تعزیه، که آمدم.
و بعد که آمدید به دانشگاه تهران دعوت شدید؟
بله، در آن چند ماهی که در ایران بودم آشناییهایی پیش آمد که موجب این دعوت شد.
۱ نظر