مرزهای موسیقی ایرانی کجاست؟
خسرو جعفرزاده را اهالی موسیقی ایران بیشتر با نقدهای تند و صریحش میشناسند، نقدهایی که بدون در نظر گرفتن دوستیها و رفاقتهایش با اهالی موسیقی، کاملاً بیطرفانه و علمی نوشته شده و در مجلههای مختلف کاغذی و اینترنتی منتشر شده است. فعالیت اصلی و تحصیلات آکادمیک جعفرزاده اما در رشتۀ معماری است و موسیقی همیشه علاقۀ دوم او بوده، گرچه امروز دیگر ارزش فعالیت او در زمینۀ موسیقی کمتر از فعالیتهای معماریاش نیست. سالهاست جعفرزاده در مقالاتش به موضوع عامیانگی (۱) در گفتمانِ (discourse) علمیِ موسیقی ایران پرداخته است و یکی از دلایل عدم توافق نظر تئوریپردازان این عرصه و نیز ناکارآمد بودن تئوریهای مرسوم را در نداشتن یک زبان علمی میداند.
سال گذشته کتاب «موسیقی ایرانی»شناسی که نخستین کتاب خسرو جعفرزاده محسوب میشود توسط انتشارات هنر موسیقی به چاپ دوم رسید. در چاپ دوم تفاوتهایی نسبت به نسخۀ اول دیده میشود که این تغییرات نشاندهندۀ نقدپذیری نویسندۀ کتاب است. جعفرزاده پیشتر در مطالبی که در اروپا نوشته شده و در نشریات موسیقی ایران منتشر میشد، به نقد و بررسی تئوریهای منتشرشده دربارۀ موسیقی ایرانی پرداخته بود. (۲) حالا در این کتاب او بهصورت طبقهبندیشده و دقیق به معرفی روش خود پرداخته است.
در فصول سهگانۀ این کتاب به «سیستمهای صداها در موسیقی»، «وزن و ریتم در موسیقی ایرانی» و «اجرای موسیقی ایرانی» پرداخته شده است که هر سه بخش دارای موضوعات بکر و جالب توجهی هستند و جا دارد مورد نقد و ارزیابی قرار گیرند. یکی از مهمترین مباحث مطرحشده در این کتاب در فصلِ «سیستم های صداها در موسیقی» است که در آن مؤلف راه جدیدی را برای تئوری موسیقی ایرانی پیشنهاد کرده و از دایرۀ معرفی تمام گوشههای ردیف خارج شده و تنها به معرفی گوشههای مدال (۳) در ردیفهای مختلف پرداخته است (۴)؛ بهعبارتی دیگر در این کتاب برخلاف بسیاری از کتابهای دیگری که به آنالیز ردیف پرداختهاند (نه الزاماً تئوری موسیقی ایرانی بصورت مستقل)، از تکتک گوشههای نام برده نشده و تنها به معرفی گوشههای مدال پرداخته شده است.
پینوشت
۱- در زبان عامیانه برخلاف زبان علمی، واژهها توانایی بیان دقیق پدیدهها را ندارند و تنها در یک فضای (context) خاص قادر به بیان مفاهیم، آنهم بهصورتی غیردقیق هستند. برخلاف این زبان، در زبان علمی سعی میشود، همۀ پدیدهها بهصورتی دقیق، جامع و مانع تعریف شوند.
۲- نگاه کنید به مقالۀ «بررسی و نقدِ “مبانی نظری موسیقی ایرانی”» به قلم خسرو جعفرزاده، منتشرشده در وبسایت گفتگوی هارمونیک.
۳- مد در تاریخ موزیکولوژی تعاریف گوناگونی داشته است ولی منظور نگارنده در این یادداشت از واژۀ «مد» مطابق با تعریف محسن حجاریان است که شباهتی به تعریف استادش مانتل هود دارد. حجاریان در مقالۀ «توضیحاتی بر “نقدی بر نقد” آقای فرهاد فخرالدینی، و چند مقولۀ موسیقایی» در چهارمین شمارۀ کتاب سال شیدا (انتشارات خورشید تهران، ۱۳۷۹)، میگوید: «بهطورکلی در حال حاضر مقولۀ مد به انتخاب و انتظام تنها (tone) در یک گام معین اطلاق میشود. این انتخاب و انتظام تنها تابع یک هیرارکی مشخص هستند.»
۴- اینجا باید اشاره کنیم که با تعریف حجاریان از مد، تنها گوشههایی که دارای شاهدی متفاوت با گوشههای دیگر هستند شامل عنوان «گوشه های مدال» نمیشوند ولی در سنت نوشتاری موسیقی ایرانی، گوشههای مدال به گوشههایی گفته میشود که یا شاهدی متفاوت با گوشه درآمد دارند یا مدلاسیونی نسبت به درآمد داشته باشند. در ردیفهای مختلف تقریباً تمام گوشههای بهاصطلاح مدال تکرار شده ولی در گوشه های غیرمدال اختلافهای بسیاری وجود دارد.
از اشکال در بروز رسانی سایت عذر خواهی می کنیم. سردبیر