فیاض ادامه داد: من به روشنی به خاطر دارم که اگر ۳۰ سال پیش میگفتیم که فلانی نقد میکند، معنیاش این بود که فلانی با چیزی مخالفت میکند ولی در ذهن حداقل بنده و فکر میکنم شمار بسیار زیادی از دوستانی که در آذر ۱۳۹۷ زندگی میکنند منتقد کسی نیست که ایراد بگیرد. این جا یک رویداد همزمانی را شاهد هستیم. یعنی ما همزمان دوستانی را داریم که در زمانی زندگی کردهاند که نقد عبارت بوده است از موضعگیری مخالف با یک موضوع و بعد به مرور با کنشهای نسلهای دیگری معانی دیگری پیدا کرده است و این از جمله جاهایی است که من شکاف نسلی را میبینم. اگر به خیلی از عزیزانی که مثلا ممکن است ۲۰ سال از من بزرگتر باشند بگوییم قرار است نقد شوید با نوعی جبههگیری آنها مواجه میشویم، چون فکر میکنند منتقد به معنی مخالف است.
در حالی که تلاش ما و عنوانی که این جا آمده است؛ واکاوی، برای این است که از قرار گرفتن در جایگاهی که میخواهد بگوید این گونه بنگرد و خوب آن است که منِ منقد میگویم و بد آن است که منِ منقد میگویم، فاصله بگیریم و بدانیم که این مخدوش کردن آزادی کسی است که میتواند از آنچنان قوای تحلیلی برخوردار باشد که زاویه دید خود را داشته باشد.
او افزود: در ادامه به این بحث میرسیم که اگر منتقد قرار است کسی باشد که میخواهد بین تجربه موسیقایی و تجربه عقلی پل بزند، به جای این که بگوید من این گونه داوری میکنم پس بپذیر که داوری من درست است امکاناتی را که در آن آلبوم مستتر است واکاوی کند و بگوید دعوتتان میکنم که این عناصر را ببینید و نقش خود را به عنوان یک موجود سوبژکتیو که میخواهد قضاوتش را به مخاطبانش تسری دهد محدود کند و این نقش را از زاویه دیگری گسترش دهد به کسی که میگوید آهان! این را هم میتوانی ببینی! این را هم ببین! این را هم ببین! به عبارتی توسعه مفهوم منتقد اتفاقی که من شاهدش بودهام، خود نمایانگر امکانات بیشتر دیدن ما شده است و طبیعی است که در حال عبور هستیم.
آروین صداقتکیش نیز در ادامه گفت: در ادامه صحبتهای آقای فیاض از تجربهای در زمینه همین شکاف نسلی و تفاوت مفهوم واژه نقد در جامعه فارسیزبان موسیقی بگویم. با وجود این که سنم از ایشان کمتر است ولی این نکته را شخصاً تجربه کردهام. قبلتر عنوانِ مرا در جایی، مخصوصا اگر در کتابچهای، مجلهای چیزی در باب استاد صاحب اعتباری بود، «منتقد» ذکر نمیکردند! یعنی ترجیح میدادند در آن شماره یا کتابچه خاص با عنوان منتقد از منِ نوعی یاد نکنند و نکته جالب این که کسانی که نوشتههای مرا دیدهاند میدانند که اکثرشان جنبههای مثبت دارند و اساسا جنبههای منفی درش نیست که بخواهد موجب ناراحتی بشود یا نشود.
فیاض ادامه داد: یا خود عنوان «نقد مثبت»، «نقد منفی» که برای من بسیار جالب است! خود این موضوع به چه معناست؟! هر دورهای توقعات خاصی را روی کلمه منتقد بارگذاری میکند وقتی توقع خاص این باشد که منتقد کسی است که قرار است برای من در نقش مرجع عمل کند و به من بگوید بپذیر خوب این است و بپذیر بد این است، که اتفاقا خیلی هم عمومیت دارد، از این ساحت منتقد یا «نقد مثبت» میکند یا «نقد منفی». گفتار من اصلا به معنی مجامله و مماشات و غیره نیست بلکه گونهای توسعه امکان دیدن است و فراهم کردن زوایای بیشتری برای دیدن.
صداقتکیش تصریح کرد: من خواستم فقط اشاره کنم که خود من حتی این را در «عنوان» تجربه کردهام و در واقع استحاله هویتی بوده که بر ما عارض شده است! از نگرانی این که مبادا این عنوان باعث مکدر شدن خاطری شود در حالی که کار امثال من نه نوشتن بدهاست و نه نوشتن خوبها و اگر چیزی هم هست یافتن ارزش است که جلوی چشمتان میگذارمش تا ببینید.
۱ نظر