در میان خوانندگان برنامه گلها، سیما بینا چهره ای بیمانند است؛ او که از کودکی وارد رادیو شد، با تعالیم پدرش اولین مروج جدی موسیقی محلی در رادیو است. پدر سیما، شاعر و اهل موسیقی و مشوق اصلی و در واقع مهمترین پشتوانه فرهنگی او بوده است. توجه به سیما بینا به اندازهای بود که گویا داوود پیرنیا برنامه «گلهای صحرایی» را تحت تاثیر آوازهای او بنیان نهاد. سیما بینای جوان به این موفقیت اکتفا نکرد و در کنار روایت موسیقی محلی ایران، به طور جدی به موسیقی دستگاهی پرداخت.
در دهه ۵۰ سیما بینا از نظر روش کار و از آن مهمتر «استیل آواز» (۱)، به تنهایی در نقش سه خواننده ظاهر می شد؛ او در ارکستر با یک کاراکتر و استیل ، همراه با ارکستر سازهای ایرانی و اجرای موسیقی ایرانی یک استیل مجزا و در اجرای موسیقی محلی، با استیل آوازی منحصر به فرد و کاراکتری متفاوت روی صحنه میرفت.
بخش هایی از ساز و آواز محمدرضا لطفی و سیما بینا را در چاووش ۸ بشنوید
سیما بینا را در تغییر این حالتها میتوان کم نظیر قلمداد کرد؛ شاید محمدرضا شجریان در این زمینه بتواند با او رقابت کند، چراکه با وجود آثار انگشتشماری که در زمینه موسیقی محلی دارد، کاراکتر و استیل آواز او در همان آثار، تفاوت زیادی داشته با آثاری که از او به همراه ارکستر سازهای ایرانی و ارکستر بزرگ سازهای غربی به جای مانده است.
شاید برای کسانی که شنونده ترانه محلی
«عزیز بشین به کنارم»
با صدای او و اجرای ارکستر سازهای ملی فرهنگ و هنر به سرپرستی و آهنگسازی فرامرز پایور بوده اند، به سختی باور کنند که این برنامه زمانی ضبط شده که سیما بینا هنوز به سن ۲۵ سالگی هم نرسیده بوده، ولی با فهم و درک بالا و احاطهای که بر این موسیقی دارد می تواند چنین ادیشن (۲) منحصر به فرد و پرصلابتی را به جای گذارد؛ همین یک ترانه می تواند موضوع تحقیقی جامعه شناسانه باشد تا با ریزبینیِ پژوهشگرانه بتوانیم لایه های درونی شخصیت یک زن صولتمند روستایی که سیما بینا نقش آن را در کمال فهم و دقت باز نمایی می کند، کشف کنیم.
اما سیما بینایی که در کنار ارکستر گلها در حال اجرای تصانیفی همچون
ساخته حسن یوسف زمانی و جواد معروفی است، شخصیتی دیگر دارد، بانویی امروزی برآمده از فرهنگ کلاسیک؛ این تغییر فضا استیل صدا و ادیشن او را متحول کرده و فضا سازی مناسب را در ذهن شنونده بوجود می آورد.
سیما بینای موسیقی دستگاهی هم تا حدی متفاوت با اجراهای او در کنار ارکستر بزرگ سازهای غربی و ایرانی بوده است؛ وی در این آثار بیشتر تحت تاثیر معلمان آواز موسیقی دستگاهی قرار دارد و ادیشن او نسبت به آثاری که ذکرش رفت، کمتر زنانه است. همچنین او از طریق استیلی دیگرگونه، شرایط را برای اجرای آوازی پر تحریر فراهم می کند.
توانایی قابل توجه و تا حدی منحصر به فرد سیما بینا در این است که نه تنها توانایی اجرا در سه استیل و ادیشن متفاوت را دارد، بلکه در تمام این سه استیل از مرز صحیح خوانی (از دیدگاه آناتومی و بهداشت حنجره) خارج نمی شود.
به عقیده نگارنده، رعایت همین نکات به همراه لطف و حسن خلق، مهمترین دلیل مانایی سیما بینا در اذهان عموم مردم و موسیقیدانان است.
پی نوشت
۱- استیل آواز، شامل شکل دهی به سیستم مربوط صداسازی در آواز است که بنا به تغییر فضای قطعات، می تواند توسط خواننده مورد تغییر و دگرگونی قرار بگیرد.
۲- ادیشن یا ادیت، در دانش موسیقی کلاسیک غربی، به ویرایش شخصی نوازنده یا خواننده اطلاق می شود که از طریق ثبت گلیساندو ها، ویبراسیون ها، نوانس ها و… قابل تشخیص هستند.
مجله هنر موسیقی
زنده باد سیما بینای عزیز!