پیشگفتار مترجم:
ریتم و ترادیسی دو روشِ فهم نظم های زمانی در جهان پیرامونِ ما را در تباین با هم قرا می دهد: فهم مستقیم به-واسطه ی قوه ی ادراک، و فهم غیر مستقیم به واسطه ی تجزیه و تحلیل. «ریتم» به دستگاه ادراکی ای که امکان مشاهده و دریافتِ بی دردِسرِ پدیده های ریتمیک را در اختیار افراد قرار می دهد گریز می زند، درحالیکه «ترادیسی» ابزارهای ریاضی ای را که برای کشف نظم ها و مطالعه ی الگوها مورد استفاده قرار می گیرد پیشِ روی می گذارد.
روش های مختلفی برای اندیشیدن درباره ی الگوهای ریتمی و نت نویسیِ آنها وجود دارد. این مقاله، که ترجمه و تلخیصی است از فصل دوم کتابِ ریتم و ترادیسی اثر ویلیام اِی. سِتِرز، نت نویسی ها، جداول نت، قراردادها، و تصاویری را معرفی می کند که برای ریتم و ترادیسی استفاده خواهد شد. بر تمایز بین نت نویسی نمادین و واقع-نما تأکید شده است.
بصری سازی و مفهوم سازی ریتم
نت نویسی های ریتمیْ زمان را از طریق یک استعاره ی فضایی بازنمایی می کند. دو رویکرد برای نت نویسی کُنِش های ریتمی وجود دارد: نمادین و واقع نما. رویکرد نمادین بر اطلاعات سطح بالا درباره ی یک صدا تأکید دارد در حالیکه رویکرد واقع نما به صدا اجازه بازسازی می دهد. یک قیاس مناسبْ با زبان نوشتاری (نمادین) در برابر گفتاری (واقع نما) صورت می گیرد. متنْ ارائه ی مختصری از گفتار را در اختیار قرار می دهد اما نمی تواند میزان شدت (نُوانس) و حالت های صوتی یک زبان مادری را مشخص کند. به طور مشابه، رویکردهای نمادین موسیقیْ توصیف مختصری را از صدا در اختیار می گذارد، اما نمی تواند میزان شدت و حالت های موسیقایی را که یک موسیقیدان به صورت طبیعی در یک اجرا می گنجاند، مشخص کند.
نت نویسی استاندارد موسیقایی، جداول نت سازهای ضربی، و ترانویسی MIDI همگی نمونه هایی از نت نویسی نمادین است. نت نویسی واقع نما یک بازتولید (تقریباً) کامل را از یک اجرا در اختیار می گذارد؛ اما تا حدودی متناقض با آن، با حفظ تمامی اطلاعات پیرامون یک اجرا، این رویکرد تمرکز بر جنبه های خاصی از صدا را که ممکن است از نظر شنیداری مهم باشند، دشوار می کند. برای مثال، در حالیکه یک نت نویسی نمادین ممکن است نقاط زمانی اساسی قرار موسیقی را نشان دهد، ممکن است این نقاط در یک رویکرد واقع نما قابل ارائه نباشد. به طور مشابه، درک رویکرد نمادین از زیرایی رویدادهای موسیقایی آسان است، با این حال ممکن است استخراج زیراییِ [نغمه] از یک رویکرد واقع نما مانند یک ضبطِ .wav ، یک طیف نگاره، یا یک بازنمایی ذره نما آسان نباشد.
دسته ی سوم ممکن است نت نویسی انتزاعی نامیده شود، که نت نوشت اش خود به صورت یک اثر هنری (تجسمی) در نظر گرفته شده است. چندین آهنگ سازِ نوین نت نویسی ویژه ی خود را برای اهداف خاص در قطعات مجزا ایجاد کردند؛ از جمله نت نویسی سیال از کِیج، تقلید از طرح های نمادین قرون وسطایی از کرامْب، مفهوم نگاشت ها از پِندِرِسکی، و خانه های متحرک از لوتُسلاوْسکی. این موضوع قطعاً از دیدگاه هنری جالب توجه است و ممکن است به لحاظ مقاصد آهنگ ساز برای یک قطعه ی خاص کاملاً آموزنده باشد. با این حال، این نت نویسی ها برای به کارگیری به منظور بازنمایی طبقه ی وسیعی از صداها کلیت ندارند؛ در عوض، برای هدف مشخصی طراحی شده اند. انواع استعاره های بصری در بخش ۳ توصیف شده است.
در این مقاله انواع نت نویسی های مورد استفاده در طول قرن ها برای بازنمایی پدیده های ریتمی، با شروع از روش های نمادین و سپس کاوش انواع نت نویسی های واقع نما بررسی می شود.
۱ نظر