همانند متخصص بالینی صدا که می خواهد با دانشمند صدا ارتباط برقرار کند یا دانشمندی که دوست دارد تفننی کار بالینی انجام دهد، وقتی از آموزش و توانمندی مان فاصله می گیریم، «بی تجربگی عملی» ما برای اهل فن آشکار می شود. یکی دیگر از موانع کار موفقیت آمیز با کاربران حرفه ای صدا، نبود زبان قابل فهم بین متخصص بالینی و فرد حرفه ای است. برای مثال، ممکن است به هنرپیشه با خواننده نوعی روش تنفسی برای اجرای برنامه آموزش داده شده باشد که این روش با یافته های جدید علم صدا، به ویژه در مورد فیزیولوژی تنفس، در تضاد باشد. هنرمندان غرق تصورات ذهنی اند.
با وجود این، درمانگر بدون توضیحاتی دلگرم کننده درباره ی افزایش توان هنری هنرمند و استفاده ی سالم از سازوکارهای صداسازی، نمی تواند این تصورات ذهنی را از بین ببرد. متخصص بالینی کارآزموده به تصورات ذهنی هنرمندان مستقیما حمله نمی کند، بلکه از این تصورات ذهنی استفاده می کند و با این توضیح که با تلاش عضلانی کمتر می توان صدای مشابهی تولید کرد، این تصورات را تغییر می دهد. تنش های عضلانی زیاد، در حین اجرای برنامه را، کافمن و همکاران (۱۹۹۶) طبقه بندی کرده اند.
آنها به این نتیجه رسیده اند که، تنش عضلانی غیرضروری زیاد در اندام های بالای چاکنای رخ می دهد؛ به ویژه در میان خوانندگان بلوگراس (موسیقی محلی امریکایی)، راک و سرود مذهبی سپاهان امریکا. هرگاه تشخیص متخصص بالینی این باشد که تنش عضلانی زیاد باعث مشکلات حنجره شده است، صدادرمانی برای کاهش این تنشهای عضلانی زیاد در حنجره و اندام های بالای حنجره مؤثر خواهد بود. با روش های بالینی همچون بازخورد شنیداری، تغییر بلندی صدا، گفتار با آواز آرام، جویدن، مشاوره، تمرکز صدا، تغییر برخورد تارآواها، ماساژ حنجره، باز بودن دهان، آرامش، و آه و خمیازه می توان بالابودن تنش عضلانی را کاهش داد.
یکی از بهترین روش ها برای درمان صدای آموزگار، فروشنده، یا واعظ، استفاده از بازخورد شنیداری با نوار حلقه ای است (تسهیل کننده، ۱۹۹۸). یکی از شیوه های استفاده از بازخورد نوار حلقه ای این است که درمانگر الگویی از صدا در اختیار بیمار بگذارد، تا بیمار صداسازی خود را با این الگو «هماهنگ» کند. هنگامی که ضبط صدا، در دستگاه تسهیل کننده، متوقف شد، دکمه ی پخش را فشار می دهند و بیمار آنچه را گفته است بی درنگ از گوشی می شنود، و بیمار و درمانگر صداسازی بیمار را ارزیابی می کنند. چندین بار می توان صدای بیمار را ضبط و پخش کرد تا صداسازی او به معیارهای ارزیابی نزدیک شود. واداشتن بیمار به اینکه صدای خود را با الگویی شنیداری هماهنگ کند (صدای خودش با صدای درمانگر)، او را قادر می کند از سازوکارهای صداسازی به طور کلی و همه جانبه استفاده کند که این کار از تقسیم شدن واکنش حرکتی بیمار صداسازی) به اجزای جداگانه جلوگیری می کند (حتی الامکان باید از صداسازی تکه تکه پرهیز کرد).
۱ نظر