این صافی ها به چند ثانیه ی اولِ مِیپِل لیف رَگ اِعمال شده اند و نتایج در قالب طیف نگاره ها در (ب) و (ت) نشان داده شده است. خطوط راه راهِ عمودی در (الف) یک جلوه ی لکنت زبانی را نشان می دهد. به طور مشابه، قوس ظریف رفت وبرگشتی در (پ) جلوه ی پایین گذری را نشان می دهد که به آرامی به حالت بالاگذر تغییر کرده و برمی گردد.
چنین دست کاری گرافیکیِ صدایی نشان دهنده ی تغییری در پارادایم از روش های رایجِ ایجاد و اصلاح صداها است. در روش استاندارد، سازهای موسیقایی به عنوان منبع صدا استفاده می شوند، و با استفاده از نت نویسی نمادین مانند نت نوشتِ موسیقایی سازآرایی می شوند. در مقابل، مِتاسینْث صدایش را مستقیماً از یک تصویر تولید می کند، مستقیماً در نت نویسی واقع نمایش. نقطه ی قوت سیستم این است که آهنگ ساز با انواع زیادی از ابزارهای ادراکی معنی دار برای تغییر و بازآرایی ماده ی اصلی صدا مجهزشده است. انتزاع های سطح بالایِ نت-نوشت موسیقایی
شامل زیرایی نت ها و واحد منظم زمانی است که توسط میزان مشخص شده است. انتزاع های سطح بالا در «نت-نوشت هایِ» طیف نگاره ای شامل محتوای فرکانسی یک سیگنالِ نمایش داده شده در تصویر و شبکه های زمانی-ای است که می توانند به صورت دلخواه مشخص شوند.
شکل ۲۳- ذره های صدا به وسیله ی کشش زمانی، دامنه، پوشِ منحنی، و شکل موجِ شان مشخص می شوند. اگر پوش منحنیْ یک منحنی گاوسی باشد و شکل موج سینوسی باشد (همانطور که نشان داده شده است)، آنگاه یک «ذره ی گابور» خواهد بود. انواع دیگر ذره ها از شکل موج ها، پوش ها، و کشش های مختلفی استفاده می کنند.
۲.۳- بازنمایی ذره نما
هر سیگنال را می توان توسط مجموعه ای از عناصر صوتی (احتمالاً دارای همپوشانی) به نام ذره نمایش داد (نک. شکل ۲۳). اگرچه هر ذره ی مجزا مانند یک کلیک کوتاه صدا می دهد، توده های مرتبی از ذره ها می توانند صداهای آشنا را نمایش دهند و تعیین انواع خاصی از توده های صوتی پیچیده و بافت های شنوایی را آسان کنند. این گونه تجزیه ی صدا به کمیت انرژی صوتی برای اولین بار توسط گابور در سال ۱۹۴۷ پیشنهاد شد (Gabor 1947)، اما در دهه ی ۱۹۷۰ توسط زِناکیس و رُودْز، که در بین اولین نفراتی بودند که توان ترکیب مبتنی بر-رایانه را با استفاده از فن ذره نما به کار انداختند، عمومیت داده شد (Xenakis 1971 و Roads 2002).
هر ذره توسط کشش زمانی، پوش منحنی، دامنه، و شکل موجش توصیف می شود. در کار اولیه ی گابور، پوش منحنیْ یک شکل گاوسی (منحنی زنگی شکل) داشت (زیرا این کار مصالحه ی بهینه ای را بین نشر در حوزه ی فرکانس و نشر در حوزه ی زمان سبب می شد) و شکل موجْ سینوسی بود. از آنجایی که کشش زمانی خیلی کوتاه است، ذره های مجزا شبیه کلیک های کوتاه صدا می دهند، اگرچه ذره هایِ با کشش طولانی مدت تر ممکن است احساس زیرایی را نیز در اختیار بگذارند.
شکل ۲۴- هر ذره ی صدا به صورت یک نقطه ی منفرد بر یک شبکه یا پرده با فرکانس ها و کثرت های متفاوت پراکنده شده است.
۱ نظر