گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ریتم و ترادیسی (۲۰)


۳- استعاره های بصری و فیزیکی برای ریتم

ریتم به بازگشت منظم در هر حوزه ای اشاره دارد. ریتم های بصری ممکن است تناوب های نور و تاریکی، بالا و پایین، الگوهای رنگی، یا نمادها را شامل باشد. ریتم های لامسه ممکن است تناوبِ بین قوی و ضعیف را شامل باشد یا ممکن است در حرکت بدن هایمان نهفته باشد. ریتم های معماری ممکن است از عناصر ساختمانی یا تزئینی تکرارشونده مانند پنجره ها، ستون ها، و قوس ها ساخته شده باشد. جالب توجه است که به نظر نمی رسد ما قادر به حس کردن مستقیم پدیده ی ریتمی چه از طریق حس بویایی و چه از طریق حس چشایی باشیم (Fraisse 1963).

برای مثال، شکل های ۲۵ و ۲۶ دو مفهوم هنری از ریتم را با الهام از دو رقاصِ مَتیسی و ریتم خطوط سیاهِ مُندْریَن نشان می دهد. این ها یک بازنمایی هنری را از دو بُعد اساسی ریتم در اختیار قرار می دهد: حرکت و تکرار. مانند دو رقاص معروفِ مَتیسی، شکل ۲۵ مجموعه ای را از اندام هایِ از هم جدا شده که می تواند به صورت نمایشِ دو نفر در حال رقص دیده شود نشان می دهد.

شکل تیره تر (با سرِ جدا شده) برای گرفتن شریکش پس از پرتاب او به هوا آماده است. یا آیا این شکل جنگ جوی در حال پروازی را نشان می دهد که قربانیِ سربریده اش را با چنگال می رُباید درست همانگونه که شکار شروع به سرنگونی می کند؟ چندین توهم با این شکل ها همراه است: چرا آن ها شبیه مردم به نظر می رسند درحالیکه در واقعیت مجموعه ای از حباب ها هستند، چرا آن ها در حال حرکت به نظر می رسند درحالیکه در واقعیت حباب ها کاملاً بر صفحه حک شده اند. چه رقاص و چه جنگ جو (و هر هر تفسیر ممکن دیگر)، ماهیتِ شکلِ بی حرکتْ حرکت است.


شکل ۲۶- ریتم های بصری در فضا آشکار می شوند درحالیکه ریتم های شنوایی در طول زمان تحول می یابند. تکرار نقشی کلیدی هم در الگوهای بصری و هم در ریتم های زمانی دارد.

مانند ریتم خطوط سیاه مشهور مُندْریَن، شکل ۲۶ مجموعه ای از خطوط سیاه متقاطع را نشان می دهد که در فواصل منظمی تکرار شده اند. خطوط با نواحی سایه دار و تغییرات کوچک در طول و اتصال های خطوط نشان گذاری شده اند. این یک بازنمایی بصری از انواع تکرار با تغییراتی است که در پدیده ی موسیقایی بسیار متداول است. ساختار کاملاً منظم ممکن است نشان دهنده ی ضرب نامتغیر یا سطح وزنی باشد؛ طولانی کردن یا کوتاه کردن منحصر به فرد مطابق با تغییرها که اثر را جالب و مهیج می کند.

یکی از بهترین نمونه های شناخته شده از تناسب و تعادل در معماری کلاسیکْ پارتِنُن است، تاجِ آکرُپُلیس. به-عنوان یک معبدِ ساخته شده برای آتِن در حوالی سال ۴۴۰ قبل از میلاد، ستون های عظیم، گچ بُری های زینتی (نمایان گر صفوف مردان و خدایان)، مِتُپْس (نمایان گر نبردهای بین خیر و شر، بین یونانیان و دشمنان شان) و سنگ فرش هایش (همراه با ده ها مجسمه نمایان گر داستان خدایان مختلف، خصوصاً آتِنا) زیبا و دقیق هستند و انواع سیالی از عناصر مرتبط با ریتم معماری را با مثال نشان می دهند. بسیاری از ویژگی هایش در نسبت طلایی هستند.

حامد قنواتی

حامد قنواتی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است