مقاله مختصری که می خوانید، خلاصه ای از کتاب «روبیک گریگوریان» است. این کتاب، یگانه متن مستقل به زبان فارسی است و ویژه موسیقیدانی است که از مطرح ترین چهره های موسیقی معاصر ایران محسوب می شود. کتاب، شامل شرح حال، مقالات او و نُت هایی است که پنجاه سال قبل در ایران چاپ شده است. از فصلنامۀ پیمان تشکر می کنم که پیش از انتشار کتاب فرصتی برای یاد کردن از روبیک فقید در اختیار بنده قرار داد.
روبیک گریگوریان اگر در ایران می ماند چه می شد؟ شاید در سال ۱۳۳۱ خود گریگوریان هم نمی توانست جواب درستی به این سؤال مهم سرنوشت ساز بدهد. با این همه، این «ندانستن» هم نمی توانست از شتاب و اضطرابی که او برای مهاجرت داشت، بکاهد؛ و بالاخره رفت؛ حالا، ۴۵ سال بعد از آن تاریخ و شش سال بعد از مرگ اندوهبار او در بوستون، باید بتوانیم پاسخی درست به این سؤال بدهیم.
روند هنر مدرن در این سرزمین، سرنوشت هنرمندانش را هم پیشاپیش رقم می زند و یادآور آن جمله معروف دانته است که می گوید: «ای کسی که به اینجا پای می نهی…» و لابد گریگوریان این را با جانِ شهودی خود می دانست. این ارمنی همیشه مهاجر، عاشق ایران بود و ۲۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۵ و یک با هم در سال ۱۳۵۶ که مسافرتی به وطن داشت، قصدش ماندن و کار کردن بود؛ ولی اوضاع و محیط را همچنان نامساعد و نامناسب دید. ولی باید گفت که روبیک، در آمریکا، همچنان غریب ماند و غمگین رفت. او از وطن اولش ارمنستان و وطن دومش ایران، تبعیدی یکسان داشت و هرگز آمریکا وطن سوم او نشد.
اگر آن جزوۀ پر برگ و خوش چاپ را (که به یادبود خدمات هنری و فرهنگی روبیک گریگوریان در آمریکا تهیه کرده اند) در دسترس می داشتم، دربارۀ زندگی هنری او در سالهای ۱۳۳۱-۱۳۷۰ می شد بیشتر حرف زد. واقعیت این است که آن بخش از زندگی هفتاد و شش سالۀ روبیک گریگوریان، به مخاطبان آمریکایی و ارامنه و ایرانیان مهاجر و مقیم آنجا مربوط می شود. آنچه که از زندگی هنری او به ما مربوط می شود، سال های اقامت و کار او در ایران است.
روبیک (روبن) گریگوریان فرزند لئون و از یک خانوادۀ ارمنی مقیم تفلیس بود. دو سال قبل از انقلاب اکتبر متولد شد و خانواده اش، بعد از مدتی از تفلیس به تبریز کوچ کرد. موسیقی در خانوادۀ آن ها حضوری قوی داشت و پدرش ویولون می نواخت. در تبریز، بسیاری از فرزندان رجال وقت، حتی آن هایی که اصلاً موسیقی ایرانی می نواختند، برای آموختن تکنیک صحیح نواختن ویولون و اصول نت خوانی یا سُلفِژ (که در آن زمان در ایران کمتر کسی می دانست)، نزد او می رفتند. در میان آن ها، شادروان شهباز برمکی (۱۲۷۵-۱۳۶۲)، ویولون نواز مخصوص ولیعهد وقت، مشهور است. روبن و برادرش هانری، آموزش های مقدماتی موسیقی را نزد پدر، سپس نزد استادان مهاجرت کرده از روسیه فرا گرفتند.
۱ نظر