به دو قسمت ابتدایی از موومانهای اول و دوم یکی از کارهای بتهوون بنام پاستورال (Pastoral) گوش کنید، این کار کاملا” با کارهای صرفا” موسیقی مانند فورالیز (Fur Elise) از همین آهنگساز تفات عمده دارد. هنگام گوش دادن خوب دقت کنید، کاملا” شبیه به آن است که موسیقی در حال توصیف واقعیتی میباشد.
آلگروه از سمفونی شماره ۶ بتهوون
آندانته از سمفونی شماره ۶ بتهوون
در یکی از مطالب قبل («سرزمین پدری») به پوئم سمفونی (Symphonic poem) اشارهی داشتیم. واقعیت آن است که این سبک از موسیقی بخشی از موسیقی است بهنام موسیقی برنامه ای یا همان “Programed Music”.
موسیقی برنامهای را برای اولین بار فرانس لیست اینگونه تعریف کرد: «با افزودن مقدمه به قسمتی از موسیقی سازی میتوان موسیقیای تهیه کرد که در آن بسادگی توجه شنونده را به سمت ایده خاص (شعر، داستان و…) سوق داد.»
این سبک از موسیقی برخلاف موسیقی خالص سعی در بیان موضوعی خاص دارد، موضوعی که حرکت میکند، حرکتی مانند گذر ابیات شعر، یا گذر زمان، یا گذر صفحات یک رمان و… البته ریشه این فکر به سالها قبل از لیست میرسد، زمانی که جان کوهانو (Johann Kuhnau) یکسال قبل از باخ بدنیا آمد و همانند باخ نوازنده ارگ در کلیسای شهر لایپزیک بود. او در سال ۱۷۰۰ میلادی شش سونات تهیه کرد تحت عنوان “Six Bible Sonatas”.
پس از او آنتونیو ویوالدی (Antonio Vivaldi) با مهارت خاصی بدون آنکه سعی در به میان آوردن مفهومی موسیقی برنامه ای داشته باشد قطعه چهار فصل خود را تهیه کرد. او با استفاده از نوانسها، کشش نتها و تونالیته های مختلف و… چهار فصل سال را به زیبایی بهشکل موسیقیای که حدودا” ۵۰ دقیقه بطول میکشد تصنیف کرد.
پس از آن بتهوون از جمله موسیقیدانان سبک کلاسیک بود که در کارهایی از جمله پاستورال «Pastoral» از ایده موسیقی برنامهای استفاده کرد و در پنج موومان داستان چوپانی را تصنیف کرد.
موسیقیدانان بعدی در عصر رمانتیک به بعد از جمله برلیوز، واگنر، ریچارد اشتراوس هم از این مفهوم استفاده کردند اما بیشتر تحت عنوان سمفونی شعر کار کردند. مالر، استراوینسکی، چایکفسکی، بارتوک و حتی شوئنبرگ از دیگر موسیقیدانانی بودند که روی «موسیقی برنامه ای» (Programed Music) فعالیت زیاد داشتند.
۱ نظر