شما میتوانستید در بین نزدیک به ۵۰ سی دی و دی وی دی ناکسوسی که دارید، اثری از خودتان را هم جای میدادید، این کار به نفع موسیقی ایران هم بود چراکه دیگر یک اثر بین المللی، فقط متعلق به صاحب اثرش نیست و مردم حق دارند آن را بشنوند و در دسترس جهانی باشد…
بله میتوانستم ولی نکردم… من اعتقاد دارم که خدا به من شانسهای عجیب و غریب و استعداد بسیار خوبی داده است، اگر شما خانه من بیایید خیلی تعجب میکنید که آثار نقاشی من را ببینید، من از ۳۰ سالگی مشغول نقاشی شدم و خانه ام پر از نقاشی است! دیزاین منزلم هم کار خودم هست و هیچ وقت این کارها به من فشار نیاورده است. رهبری ارکستر هم برایم آسانترین کار دنیاست!
آهنگسازی هم برای من همینطور بوده است، ضمن اینکه شاید کمتر کسی باشد در ایران که اینقدر موسیقی ایرانی و کلاسیک خوانده باشد…
من خواستم از اول آهنگسازی و رهبری را با هم قاطی نکنم و تمرکز اصلی ام روی رهبری باشد، مخصوصا نمیخواستم مثل بعضی ها که استعداد زیادی در کارهای مختلف دارند، توانایی ام را پخش کنم روی چند رشته مختلف که آخر معلوم نشود که در کدوم کار درجه یک هستم.
من نمیخواستم به خودم فشار بیارم و چند کار مختلف را همزمان انجام بدهم.
حتی نخواستم که از رهبران دیگر بخواهم که کارم را اجرا کنند ولی الان که سنم دارد بالا میرود شاید این کار را انجام بدهم. من قطعات بسیار زیادی نوشتم که خود شما هم نشنیدید، من تمام سوناتهای شکسپیر را موسیقایی کردم و ۱۵۴ اثر روی این رباعیات نوشتم! من یک قطعه ۴۵ دقیقه ای در آفریقا نوشتم وقتی که تازه آنجا رفته بودم برای ارکستر سمفونیک و خوانندگان مرد و بسیاری قطعات دیگر که شاید بینظیر باشند ولی همانطور که گفتم خیلی شنیده نشده است.
من در این ۳۵ سال کاملا مشغول بوده ام و به این خاطر که به کارم اعتقاد داشته اند، سرم بسیار شلوغ بوده است و وقت رسیدگی به این کارها خیلی وجود نداشته… روز ۲۴ ساعت بیشتر نیست و من به همه این کارها نمیتوانم برسم ولی مثلا همین آقای شهرداد روحانی، ویولون میزند، پیانو میزند، آرانژمان میکند، رهبری میکند ولی همه این کارها را در یک سطح متوسط انجام میدهد ولی اگر شهرداد تمرکزش را فقط روی یک مورد گذاشته بود که بورسیه او هم از طرف من به این هدف بود، صد در صد خیلی موفق تر بود و مشکل اعتبار بین المللی کمتر داشت.
وقتی کسی چند رشته بزرگ را دست میگیرد و ول نمیکند، همین میشود که شده! من هم ویولون و پیانو میزدم و آهنگسازی میکردم و … ولی وقتی خواستم به طور جدی رشته ای را پیگیری کنم، تمرکزم را روی رهبری گذاشتم. خیلی از بچه های با استعداد این مشکل را دارند، من همیشه به بهترین سطح از رهبری فکر کرده ام و الان که ۱۰ روز دیگر کنسرت دارم، آن هم رپرتواری به این سختی مثل سمفونی ۹ مالر و چنین گفت زرتشت، کاملا آماده هستم.
این تذکر خیلی به درد جوانهایی که امروز نوشته شما را میخوانند میخورد، باید این جوانها بدانند که این گفته های کسی است که تجربه دارد، استعداد داشته، تشویق شده و بالا آماده ولی خودش را از موسیقی کوچه بازاری که دوره جوانی کار میکرده کشیده بیرون و به اینجا رسیده است که بهترین ارکسترها کاملا به کارم اعتماد دارند.
روزگار
دقیقاً درد منم همینه که نمیتونم یک کار رو انجام بدم. باید چند کار با هم انجام بدم در غیر اینصورت خسته میشم.
الان موسیقی و گرافیک رو ادامه میدم که شدیداً به این فکر می کنم که گرفیک رو بیخیال بشم.
با تشکر از مطالب خوب شما
شد این اقای رهبری یه بار هم نمیه پر لیوان رو ببینه؟
نمی دانم آقای رهبری از جون شهرداد روحانی چی می خواهد که تازگی ها هی به ایشون گیر می ده!! بورس شهرداد روحانی را آقای پورتراب برایش جور کرد حالا اگر در زمان ریاست رهبری بوده که نمی شه به حساب ایشون گذاشت. ضمنا با استدلال آقای رهبری لابد لئونارد برنشتاین و دانیل بارنبویم هم در سطح متوسط و البته پایین تر !!!! از آقای رهبری هستند.
لطفا چاپ کنید