هارمونی زوج، هارمونی ابتکاری شخص مرتضی حنانه بر روی موسیقی ایران بود که در ایران آثار بسیاری خلق کرد و بر عواطف بسیاری از ایرانیان تاثیر فراوانی گذاشت. این اولین قدم برای صاحب سبک شدن در موسیقی کشورمان بود؛ یک سبک هارمونیک و زبان موسیقی شخصی که در ایران کاملا منحصر به فرد شد.
در مورد آن کنفرانس ها و سمینار هایی که در سال ۱۳۵۳ تشکیل شد، باید گفت، حضار متاسفانه قادر به درک منطق دیگری بجای همان منطق تونال مرسوم نشدند و این جلسات ناموفق و بی سرانجام به اتمام رسید.
در حالی که امروز تعجب آور است که مگر چه چیز غیر منطقی در این هارمونی وجود داشته که برخی از حضار، حاضر به قبول آن نبودند و یا دیگران سکوت کردند؟ اما اکنون تنها “آثار” هستند که گواه تفکر موسیقیدان در زمان خودش است.
من امروز آنالیز آنها را انجام داده ام و در اختیار شما قرار خواهم داد تا بسنجیم و ببینیم و موسیقی ایران را از این آشفته بازار به اصطلاح هنری، نجات خواهیم داد؟ سپس می روم به سراغ نگرش خویش روی آفرینش مدهای ایران با مدهای سایر ملل جهان، ان شاء الله.
اکنون همه ما که به این جا رسیده ایم، مثال ها و آکوردهایی را به صورت منطق زوج روی گام شور دیدیم و به ایرانی صدا دادن آنها بیشتر آشنا شدیم. حال شاید بپرسید “ایرانی صدا دادن” یعنی چه؟ آنگاه باید گفت، “ایرانی بودن” یعنی چه؟ ایرانی صدا دادن از اصالت ریتم “زبان فارسی” در موسیقی می آید. به همین سادگی!
هارمونی اصولا جایی برای “بازی اصوات” است و چون همه بازی ها ناچارا از قوانین فیزیکی تبعیت می کنند، بنابراین این هارمونی نیست که ذاتا دارای قوانین علمی- فیزیکی است بلکه این قوانین فیزیکی هستند که دائما خود را به هارمونی تحمیل می کنند.
برای درک بهتر این گزاره، مثال پرش ارتفاع با نیزه یک ورزشکار را در نظر بگیرید: این، یک بازی ورزشی است که ورزشکار باید مقداری از ارتفاع را بالا بپرد و از مانعی بگذرد و این فرآیند برای “چشم انسان” خوشایند است.
حال اگر بگوییم این عمل “ذاتا” پدیده ای علمی است بیهوده گفته ایم زیرا می دانیم در فضای سه بعدی همه قوانین صدق نمی کنند و قوانین فیزیکی بر پدیده ها چیره می گردند، با وجود اینکه شاید آنها برای چشم انسان لذت بخش تر هم باشد! پس چون هارمونی زوج همانند ضدش هارمونی فرد غربی که به نام تونال دیاتونیک معروف است، “شنیده” می شود و نیز برای “گوش انسان” لذت بخش است، پس قطعا خود از قوانین فیزیکی تبعیت می کند.
همانطور که در مد شور با سی-بمل مشاهده می کنید عملا نقش مد تونیک، مانند همه گامها، همان درجه اول است (اگر به صورت مد هفت صدایی نشان داده نشود) آنگاه اسم آن را مدیک می گذاشتم ولی می دانیم در موسیقی ایرانی، درجه پنجم، فاقد هرگونه ارزشی است و برعکس گامها، این درجه هرگز نت تونال به حساب نمی آید.
از طرفی دیگر موسیقی ایرانی یک نوع موسیقی است که عوض درجه پنجم، درجه چهارم دارای ارزش است، بنابراین درجه چهارم گام شور را در نقش دومینانت یا اصطلاحا در موسیقی ایرانی، “ایست”، (که همان معنی دومینانت را می دهد) به کار می بریم.
به همین جهت است که ایست دارای احساس بی وزنی است و برعکس هارمونی تونال، “درجه اول” گام شور دارای قدرت جاذبه است و دیگر اصوات را به خود جذب می کند و این قانونی مطلقا طبیعی است: وزن و بی وزن.
در مد دو درجه وجود دارد که می توان آنها را مدال نامید. همان طور که در ماژور و مینور غربی درجات ۱ و ۴ و ۵ نت های تونال هستند و دارای اعتبار بسیاری نیز هستند. در موسیقی ایران درجه ۱ و ۴ از این مزیت برخوردار هستند.
هارمونی زوج، هارمونی ابتکاری شخص مرتضی حنانه بر روی موسیقی ایران بود……..
آقای حنانه عزیز بهتر نبود می فرمودید:
هارمونی زوج، هارمونی وارداتی شخص مرتضی حنانه برای موسیقی ایران بود تا روش دیگری از هارمونی را در برابر هارمونی معمول در آن زمان که برگرفته از هارمونی فرد بود معرفی نماید؟
پدر بزرگوارتان از افراد برجسته موسیقی این سرزمین بوده اند و نیازی به بزرگ شدن از طریق بازی با کلمات ندارند.
اگر درجه ی اول را تنال حساب کنیم پس در مدهای سه گاه و افشاری و تا حدودی ابو عطا و یا در جاهایی مانند درامد همایون مشکل ایجاد نمیشود خصوصا در سه گاه که چهارم ان هم کاته میشود؟
درجه اول گام مد در هر صورت درجهای مدال ات.همینطور درجه چهارو مد هم مدال ست و درجه هفتم هم از این قاعده پیروی میکند.شاید اشتباه تپی شده باشد. و دجات تونال مد درجات ۲۳ و ۵۶ هستند درست ضد منطق تونال دیاتونیک.اون آقایی هم که میگویند هارمونی وارداتی ایشان متوجه نیستند که چنین هارمونی در هیچ جای دیگری نوشته نشده.نمیشه که تا آدم کاری رو شروع میکنه قبل از درک قضیه زود فقط حملهور بشوید.هارمونی زوج نه زبان بارتوک است نه زبان استراوینسکی و نه زبان کسی دیگر و حاصل سالها تجربه و مطالعه روی موسیقی ایران است.پس بهتر اسا به من نگویید بازی با الفاظ میکنی چون حتما خودتان اینکار را بهتر از من بلدید که توان تشخیصش را دارید.وجای ناراحت شدن شما هم معلوم نیست ،از چه اینقدر ناراحت میشوید؟از اینکه من در گوشه ای نشستهام و گار میکنم وتحقیق میکنم؟
مثال های شما همه در شور است که فواصل ان نیز تعدیل شده است ایا این قواعد برای گام های دیگر مانند چهارگاه یا ماهور یا دشتی و… کاربرد دارد؟ همچنین ایا برای به کار بردن این نوع هارمونی باید ربع پرده ها را از موسیقی ایرانی حذف کرد؟
اول تئوری نوین من شرح دادم که چون ماهور از نظر من اصالتش مورد تردید است پس مثالهایم را در مد دوگاه میزنم که گام اصلی ایران است.ولی تمامی مدها جز چندتایی قابل تامپره شدن هستند که در اینصورت بله قوانین روی اکثر مدها مثل چهارگاه تامپره شده یادشتی صدق میکند.در کمپوزیسیون ربع پرده را به ناچار تامپره باید کرد تا ارکسترهای بین المللی بتوانند آن را اجرا کنند.ولی برای یک ساز تک این شاید هم زیبا باشد.اگر آن تئوری نوین را خوب مطالعه کنید من گفتم مثالها را در گام دوگاه خواهم زد.نمیشود که در هر گامی مثالها را تکرار کنم.آنچه مشخص است این قواعد در اصفهان-همایون بین آ بین-دشتی-چهارگاه-ماهورتامپره شده -وبسیاری از مدهای ساختگی دیگر هم صدق میکند.
تفاوت این نوع هارمونی با هارمونی هایی که کسانی مثل استاد دهلوی به کار میبرن در چیه؟
اگر میخواهید از ربع پرده در آکورد استفاده کنید با موسیقی الکترونیک راحت تر میشود این کار ر کرد و راهی است جدید که در حیطه کاری من نیست.
من با استاد بزرگ موسیقی ایران آقای دهلوی از نزدیک دیدار نداشته ام ولی.به نظر من هارمونی ایشان همان هارمونی ساده غربی است و در آن اصالت های موسیقی ایران فقط در ملودیش پیداست و شاید در ریتمهایش دیده شود.ایشان دست به نوشتن اپرا مینند در حالیکه اپرا نه مال ماست نه ارزشی برای غیر اروپایان دارد و من با موسیقی فرمل مخالفم..
با عرض سلام آقای حنانه میخواستم بدونم چرا تا حالا کتابی از استاد در رابطه با هارمونی زوج چاپ نشده ؟واقعا چهطور میشه که این هارمونی فرا گرفت آیا کسانی هستند واقعااین هارمونی را اونطور که استاد خواسته تدریس کنند؟
سمفونی نوشتن نیز همانند اپرا نوشتن مال اروپاییان است
حالا مگه حنانه سمفونی نوشته؟
در مورد اینکه چرا تا به حال چاپ نشده میتونم بگم به علت اینکه این هارمونی را باید مانند کتاب آموزشی در میآوردم و اینکه مرتضی حنانه آن را بصورت کتاب ننوشته بود و این کار نیاز به تحقیقاتی داشت که من آنرا انجام دادم و بصورت منسجم امروز میتوانم در دسترس قرار بدهم و دوم اینکه ناشر خوبی هنوز پیدا نکردم شاید با انتشارات چنگ آنرا انتشار بدهم ولی امروز این رساله هارمونی آماده است.
سمفونی نوشتن در دنیای امروز جای تفکر دارد.البته اگر واقعا کسی سمفونی بنویسد.نه اینکه اسم سمفونی را روی گکارش بگزارد.خوب امروز موسیقی از استقلال بیشتری از سمفونی برخوردار است.
با سلام جناب حنانه ی عزیز ،مطلبی در مورد هارمونی مدال و درجات پر اهمیت در ساختار آکور های موسیقی ایرانی نوشته ام،می خواستم نظر تونو جویا بشم!!امکان داره آدرس میلتونو بدید براتون بفرستم..ارادت
باسلام.استادی آقای حنانه بر هیچ کس پوشیده نیست.این رو از ساخته های ایشون و مقاسیه ی آنها با آثاری که همدوره های ایشون ساخته اند میشه فهمید.حقیقا قدرت ایشون رو در ارکستراسیون,ملودی نویسی,ایجاد بافت پر طمطراق و همچنین استفاده از هارمونی جذاب نمیشه نادیده گرفت.این تعریف نیست بلکه واقعیته(اگر مخالف نظرات من هستید با ذکر مثال و مقایسه, نظرتون رو ثابت کنید)اما آقای حنانه آیا فکر نمیکنید که با این روش نمیشه روش آهنگسازی حنانه رو زنده نگه داشت؟فقط با ارائه ی چند مقاله ی کوتاه و رفتن به جلسات یونسکو در اینطرف و آنطرف دنیا کسی به آهنگسازی حنانه علاقه پیدا نمیکنه.شما برای اینکه حرفتون رو ثابت کنید باید خیلی فعال تر ایز این حرفها باشید.کلاس بذاارید سمینار برگزار کنید تو مجله ها وسایتها کارهای پدرتون رو پخش وآنالیز کنید.فکر میکنید نسل جوان امروز چند تا از کارهای پدرتون رو تا به حال شنیده اند.شما اگر میگید پدرتون با بقیه ی آهنگسازهای هم دوره ی خودش فرق داشته با مقایسه و آنالیز آثار پدرتون با قیه این رو ثایت کنید.مطمئن باشید که نسل امروز خیلی منطقی تر از او چیزی هستند که شما فکر میکنید.اگر حرفتون درست باشه حتما طرفدارهای خودشو پیدا میکنه.
به نظرم اذیت و آزار و حسادت آهنگسازان باعث بدبینی ایشان شده ولی در کل مطالبی که اینجا و روی وبلاگ نشر داده اند را اگر با احاطه بر ساختمان حرکتی ردیف همراه کنیم چندان پیچیده و سخت نیست و می شود به کنه آن پی برد.
من در آینده نزدیک باز هم یک مطلب راجع به این هارمونی خواهم نوشت.بخوانید و نقد کنید ولی نقد حرفهای.ممنونم.
آموزش هارمونی زوج از آذر ماه ۹۱ در آموزشگاه موسیقی ندای چنگ ۰۲۱۸۸۵۰۵۵۷۵
متاسفانه هنوز برخی از موسقی کاران گرامی که باورشان شده که هنرمند هستند به غلط و با مغرضانه و از روی عدم آگاهی جبهه گیری میکنند که امیدوارم دست از این نوع بخل و حسادت ها بردارند.امروز در دنیای هنر جایی برای اینگونه افراد وجود ندارد.هارمونی زوج وجود دارد و اگر واقعا علاقه دارند که آن را شناسایی کنند باید اول بدانند که این هارمونی اثری است شخصی و در آثار م-حنانه به وضوح مشخص است و رمز منحصر بفرد بودن آن نیز معلوم است ونباید فکر کرد که رساله هارمونی زوج به مانند رساله هارمونی سارلی از فردا به زور به همه تریس میشود.خیر راه باز است اگر کسی دوست دارد میتواند بیاموزدبعد با توجه به گوش دادن این نوع هارمونی و دانستن فلسفه آن برود قضاوت کند.
آقای حنانه چرا به جای معرفی هارمونی برای اهل دانش روی همین سایت کار را نیمه متوقف کردید و آدرس کلاس دادید؟!! آیا فکر می کنید با اینکار دیگر منتقدان را از صحنه بیرون می کنید چون حاضر نیستند کلاس شما بیایند؟؟
منتقد باید انتقادشو بکنه ولی خاله زنک دنبال اینه که ببینه کی کجاچرا کلاس گذاشته..کی میره کی نمیره…بین منتقد و خاله زنک خیلی فاصله وجود داره.محمدآقا..
اون آقا انتطار دارن من یک کتاب رو براشون تایپ کنم بذارم براش تو سایت تا بازم متوجه نشه چی به چیه و بره به مسموم کردن این جو کوچک -ادامه بده.آخه منتقدها چه گناهی کردن که تو بدنشونو میلرزونی؟من هر کاری بکنم تو ناراحت میشی..چه بنویسم چه کار کنم چه کنسرتی بدم…
مویسقی یک علم کلی و جهانی است همانطور که فیزیک شرقی و غربی ندارد. تنها عدم شناخت کافی است که تعصبات را بوجود می آورد. اگر از منظر علمی بنگریم هیچ مرزی بین سبکها وجود ندارد. ملودیک، هارمونیک، میکروتنال، استاندارد، پاپ، جاز، کلاسیک، مدرن… ما می توانیم به نسبت دانش خود از تکنیک های مختلف بهره بگیریم. از نظر من فقط دو سبک وجود دارد. موسیقی خوب و موسیقی ضعیف! اگر کسی حقیقتا شیفته این هنر باشد خودرا محدود نمی کند و آن را در هر سبکی دنبال می کند و از همه سبکها لذت می برد.
آموزشگاه ندای چنگ اصلا دلش نمیخواسته که من در اونجا هارمونی زوج درس بدم.بنده خدا چه فشاری بهش میومده.خوب یکی نیست بگه یه نه بگو نه ماه نکش.چقدر دروغ میگید.کلی از اون عده معدود که میخواستند با هارمونی زوج آشنا بشن رو هم تا ر و مار کرده.و با حرفهای بیخود و مزخرفات که شما هارمونی فرد بلدی که میخوای زوج یاد بگیری؟؟؟انگار ارث باباشون میفروختند.از طرف دیگه به من میگن طی این دو سال هیجکس با ما تماس نگرفت.بعدا اومدن شاگردهایی که من مخصوصا معرفی کرده بودم برن اونجا پیانو بزنند،چه چیزایی که نمیگفتند که اونجا چه خبره….
به نظرم در این هارمونی می شود سه گاه ردیف که در واقع سه گاه مقام راست است را هم بطور تعدیل شده بکار برد! چطوری؟
مثلا فرض کنیم سه گاه می کرن ، این سه گاه یک فاصله لا کرن هم دارد ؛ طبق تجربه هایی که کردم اول باید بگویم ما در سه گاه داریم روی درجه سه مقام راست دو ، آهنگ را شروع و روی آن تا کید می کنیم ؛ پیشنهاد من اینست می بکار شود و لا بمل ، از حرکات ملودیک ردیف که پرشهای کوچک باشد اگر تبعیت کنیم با ترکیب آکوردهایی که به رعایت همین قوانین ساخته می شوند ؛ می شود یک سه گاه چندصدایی نوشت که تا حدودی حالت سه گاه را می رساند ؛ سه کاه ردیف نه زیاد شاد است نه زیاد غمگین.