عشق جدید به موسیقی (اواخر دهه سی قرن بیست)
حتی اگر از تجربه عجیب سان نیز صرف نظر کنیم، او پس از ترک کالج به عنوان پر شورترین موزیسین در بیرمنگام شناخته شده بود. موزیسینی که همه چیزش را به موسیقی اختصاص داده بود. او به ندرت می خوابید و می گفت که توماس ادیسون، لئوناردو داوینچی و ناپلئون هم پرکار و کم خواب بودند.
او طبقه اول منزلشان را به کنسرواتوار-کارگاهی تبدیل کرده بود که در آن جا به ترانه سرایی، پیاده کردن آهنگ ها، تمرین با موزیسین های که به آن جا زیاد رفت و آمد داشتند و بحث درباره مفاهیم رمزآلود انجیل با علاقه مندان می پرداخت.
بلاونت مرتب به شرکت پیانوی فوربس که مالکش فردی سفید پوست بود، سر می زد. وجود این شرکت با چنین کسب و کاری در جنوب آمریکا متحیر کننده بود. بلاونت برای رفتن به شرکت فوربس به راحتی قوانین انعطاف ناپذیر جیم کرا (Jim Crow) درباره منطقه های جداسازی شده [که سیاهان حق ورود به آن را نداشتند] را نادیده می گرفت.
او در دیدارهای روزانه خود در این شرکت به تمرین می پرداخت، ایده هایش را با کارکنان و مشتریان در میان می گذاشت یا اینکه صفحه های نت را در دفترش کپی می کرد.
بلاونت گروهی را راه اندازی کرد و مانند معلم پیرش واتلی، اصرار داشت که گروه هر روز تمرین کند. ارکستر جدید سانی بلاونت به تأثیرگذاری و نظم معروف شد؛ گروهی که می توانست سبک های بسیار گوناگونی را با مهارتی یکسان اجرا کند.
اعزام به خدمت و تجربه های زمان جنگ
بلاونت در اکتبر سال ۱۹۴۲ ابلاغیه ای دریافت کرد که بر اساس آن به خدمت در ارتش ایالات متحده فراخوانده شده بود. او فورا اعلام کرد که با جنگ مخالف است و مخالفت مذهبی خود با جنگ و کشتار، حمایت مالی از خاله مادش، آیدا و فتق مزمنش را اعلام داشت. هیئت محلی اعزام معافیتش را مردود اعلام کردند. در نتیجه او مورد خود را در هیات ملی مطرح کرد و نوشت که کم بودن اعضای سیاهپوست هیات بررسی «نشان دهنده هیتلریسم» است.
خانواده بلاونت از ممانعت او از پیوستن به ارتش شدیدا شرمنده شدند و بسیاری از اعضای خانواده نیز عملا او را طرد کردند. نهایتا قرار شد که بلاونت در اردوگاه خدمات عمومی شهری در پنسیلوانیا به خدمت گماشته شود. با این وجود، او در زمان مقرر، یعنی ۸ دسامبر ۱۹۴۲، خود را به اردوگاه معرفی نکرد و سپس در آلاباما دستگیر شد.
بلاونت در دادگاه اعلام کرد که حتی خدمت جایگزین هم برایش ناپذیرفتنی است و در بحث خود با قاضی به برخی از بندهای قانون و همچنین تفسیرهای انجیل اشاره کرد. قاضی که با بلاونت احساس همدردی می کرد به او گوش زد کرد که دارد آشکارا قانون را نقض می کند و احتمال این وجود دارد که به زور به ارتش ایالات متحده خوانده شود. بلاونت نیز به قاضی پاسخ داد که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، از سلاح و آموزش نظامی خود استفاده می کند و اولین افسر عالی رتبه ارتشی که در برابرش قرار بگیرد را می کشد!
قاضی هم (در انتظار پاسخ هیات اعزام و قوانین CPS) او را زندانی کرد و سپس به او گفت: «تا کنون سیاهپوستی مانند تو ندیده ام». بلاونت هم در جواب گفت: «و هرگز هم نخواهی دید!»
۱ نظر