نتیجه
۱- خیام در شیوه ثبت ذو الاربعهاى عصر خود از روش حکیم سلف خود ابو نصر فارابى که در کتاب جامع موسیقى کبیر بیادگار مانده است، پیروى کرده است. در بعضى موارد مانند ذو الاربعهاى شماره ۳-۵-۱۳۸ خود خیام آنها را با انواعى که فارابى آورده است، مقایسه کرده است. نگارنده این مقاله با تعجب ملاحظه نمود که ترتیب توالى شماره ذو الاربعهاى ارجاعى به فارابى (توسط خیام) برحسب تصادف! با اعداد سرى فیبوناچى ریاضى دان مشهور ایتالیائى (درگذشت حدود ۱۲۵۰ میلادى) مطابقت دارد! در اعداد فیبوناچى هر عدد مساوى حاصل جمع دو عدد ماقبل خود است.
۲- خیام در توصیفات خود به رسالههاى موسیقى ابن سینا (۳۷۰-۴۲۸ ق) بویژه کتاب شفا و فصول مربوط به ابعاد و اجناس موسیقى آن توجه خاص داشته است و در ردیف ۹ و ۱۰ از اقسام بیست و یک گانه ذو الاربعهاى خود از ابن سینا یاد کرده است.
۳- علاوه بر جنبههاى نظرى موسیقى که در زمان خیام جزئى از ریاضیات بشمار مىآمده است، آنچنانکه از جملههاى خیام برمىآید، او داراى حس تشخیص نغمات مطبوع موسیقى بوده است. احتمال دارد خیام هم مانند اکثر شعراى آن عهد بصورت عملى هم دستى در نوازندگى داشته است. در مکتب قدیم موسیقى شناسان ایرانى مانند فارابى و خیام، آزمایش عملى و تشخیص مطبوع بودن نغمهها به گوش مورد نظر بوده است و این راه را براى پیشرفت هم آهنگى موسیقى هموار مىکرده است.
۴- برخى از گوشههاى دستگاههاى موسیقى کنونى ایرانى با آنچه خیام در رساله خود آورده است، قابل تطبیق است و این اصالت موسیقى دستگاهى کنونى ایران را که توسط استادان دوره قاجار روایت شده است مىرساند و نشان مىدهد که موسیقى سنت دستگاه ایرانى ریشه در فرهنگ گذشته ایران را دارد.
توضیحات:
۱- استخراج و تبدیل ارقام ریاضى رساله خیام به واحد موسیقائى-فیزیکى و تطبیق آن با گام موسیقى کنونى ایران حاصل بررسىهاى آزمایشگاهى نگارنده است.
۲- «سنت» واحد موسیقى، مورد استفاده در سنجشهاى صورت شناسى از ابتکارات الکساندر.ج.الیس (۱۸۱۴-۱۸۹۰ م) دانشمند انگلیسى است. او یک اکتاو موسیقى را به ۱۲۰۰ سنت تقسیم کرد.
۳- صوت بنیادى صوتى است که به هنگام تکلم یا آواز توسط ارتعاش تارهاى صوتى حنجره ایجاد مىشود.
۴- اکتاو (هنگام): فاصله دونت تکرار شونده هم نام را که بسامد یکى از آنها دو برابر نت دیگرى باشد اکتاو گویند.
۵-بسآمد (فرکانس): عبارت است از تعداد حرکات نوسانى یا ارتعاش در ثانیه.
۶- گام عبارت است از اجراى متوالى صورتهاى مابین یک اکتاو که با فاصلههاى معین و حساب شده دنبال هم قرار گیرد.
۷- ذو الاربع (دانگ): عبارت است از چهار نت پى در پى که حدود آن یک فاصله چهارم درست (دو پرده و یک نیم پرده) را تشکیل بدهد.
۸- فاصله ساختارى: این فاصله بین دو صداى اصلى است که نقاط اتکاء یا عطف ملودى را تشکیل مىدهد. هر یک از این دو صدا مىتواند به عنوان نت فوقانى یا زیرین فاصله ساختارى برداشت گردد.
۹- نام نتها با حروف الفبا عبارت است: C (دو)، D (ر)، E (مى)، F (فا) G (سل)، A (لا)، B (سى).
۱۰- موتیو، کوچکترین ارکان یا جزء یک کمپزیسیون (قطعه ساخته شده توسط آهنگساز) است.
۱۱- سری وکرن: از اصطلاحات ابتکارى علنیقى وزیرى است. برحسب یافتههاى آزمایشگاهى نگارنده، سرى حدود ۴۵ سنت بیشتر از نت (خنثى) مربوط در گام ایرانى و حدود ۳۵ سنت در گام تعدیل شده باخ است. کرن حدود ۷۰ سنت کمتر از نت (خنثى) مربوطه در گام ایرانى و ۶۵ سنت کمتر از نت مربوطه در گام تعدیل شده باخ است.
۱۲- دیز: نت را نیم پرده بالاتر مىبرد یعنى صداى آن را نیم پرده زیرتر مىکند.
اصطلاحات موسیقى مندرج در این مقاله و معادل انگلیسى آن
۱- آهنگ کلام
Intonation -2
۳- بسامد – Frequency
۴- تار آواها – Vocal Cards
۵- جنس لین - Minor
۶- جنس قوى – Major
۷- خرک – Bridge
۸- دستگاه حافظ الاصوات – Phonograph Wax Cylindre
۹- فاصله ساختارى – Strctural
۱۰- موتیو – Motive
۱۱- واگدار – Voiced Cosonants-
۱۲- هنگام - Octave
فصلنامه فرهنگ
۱ نظر