اسحق
هنگام مرگ ابراهیم پسر اسحق ۳۸ ساله و خود یکی از خوانندگان و نوازندگان معروف بود که این فن را نزد پدر و منصور زلزل که او هم ایرانی بود آموخت. ابولفرج او را به دریا و سایر موسیقیدانان را به نهر و جوی آب تشبیه کرده است. از تبحر او روایت کردهاند که قطعات موسیقی را حتی با عود نانوک میتوانسته است، بخوبی بنوازد.
اسحق اوزان موسیقی را تحت نظر و قواعد درآورده و در کتابی تصنیف کرد که آن کتاب امروز در دست نیست، ولی مدرک و مأخذ صاحب آغانی قرار گرفته است.
او را شاگردی بود به نام «زریاب» که او نیز ایرانی بود و از فرا گرفتن فن موسیقی از اسحق به آندلس نزد خلیفه عبدالرحمن رفت و او این هنر را گرامی شمرد و خواننده و نوازنده دربار او شد و توسط این ایرانی موسیقی ایرانی به اسپانیا برده شد و در آنجا رواج گرفت و از آنجا به اروپا رفت و این خود وسیله مؤثری در تأثیر موسیقی ایران در موسیقی مغرب زمین گردید.
اسحق قدر و مقام خود را در دستگاه مأمون نگاهداشت و مانند پدرش از ندیمان خاص خلیفه و پیشوا و مربی موسیقیدانهای دربار شد و همچنین در دوره معتصم و بعد از زمان الواثق باله که خود در اغلب از هنرها دست داشت، خوب میخوانده و بربط را نیکو مینواخته است و این برتری را نگاهداشته بود و دیگر خوانندگان و نوازندگان دربار خلیفه از معلومات این استاد استفاده میکردهاند. تبحر و استادی او در این فن به حدی بود که در یک مورد الهادی خلیفه مبلغ یکصد و پنجاه هزار سکه طلا به عنوان صله و انعام به او میدهد.
معتصم خلیفه درباره او گفته است: «که هروقت اسحق میخواند به نظر من چنین میآید که کشور من وسیعتر میشود.» اسحق در فقه و حدیث هم دست داشته و مأمون در حق او گفته است:
«اگر اسحق در فن غنا شهرت نداشت، من او را قاضی میکردم، زیرا کردار و رفتار او از قضاوت آن عهد بیشتر است.»(۱۰)
یکی دیگر از موسیقیدانهای متبحر و معروف دوران عباسی که او نیز ایرانی الاصل بود «حکم الوادی» است که در «وادی القری» به دنیا آمده و پدرش یک سلمانی بود. حکم پس از مرگ پدر مدتی به تجارت پرداخت ولی چون استعداد و عشق فراوانی به موسیقی داشت، در این راه داخل شد و یکی از موسیقیدانان قابل گردید و نخستین بار که در حضور ولید دوم خلیفه آواز خواند، به قدری مورد عنایت قرار گرفت که یک هزار سکه طلا پاداش گرفت. بعدها در زمان الهادی در یک مسابقه که بین او و ابراهیم موصلی و ابن جامع گذاردند، او دو حریف زبردست و استاد موسیقی را شکست داد و سیصد هزار سکه نقره جایزه گرفت.
ابراهیم موصلی از اشخاصی بود که برای نخستین بار از دختران و زنان سفیدروی زیبا، خواننده و نوازنده ماهر تربیت کرد تا حظ نفس شنوندگان را بیشتر تأمین کند و فرزندش اسحق نیز همین رویه را معمول داشت. بعضی از این کنیزان به قدری در اربابان خود رسوخ پیدا میکردند که به مرتبه بانویی میرسیدند.
از آن جمله بود که بانوی حرمسرای جعفر برمکی شد. حمزه اصفهانی مینویسد: «عریب دختر جعفر از کنیزی بود به نام، تعلق به امیر البحر هارون عبدالله ابن اسمعیل داشت و جعفر توسط مادر عبدالله کنیز را گرفت. دختری بوجود آمد به نام “عریب” که در اثر تربیت عبدالله صرف و نحو و موسیقی و خوانندگی و خوشنویسی را آموخت.»
پی نوشت
۱۰-صفحه ۲۹۲ کتاب تاریخ تألیف عبدالله رازی.
۱ نظر