در یکی از جلسات، دکتر رعدی طی یک سخنرانی طولانی، مقام موسیقی را تشریح نمود و موسیقی را زبان و روح ملتها نامید و گفت: «موسیقی زبانی است که بیگانه نمیشناسد؛ موسیقی گاهی از شعر مدد میگیرد؛ گاهی به شعر مدد میرساند؛ هر دو به یکدیگر نیازمندند، ولی اگر کار به دعوای بینیازی کشد، شاید موسیقی بینیازتر یا لا اقل کمنیازتر باشد.»
او اضافه کرد که:«سرحدهای سیاسی، جغرافیایی و تشریفات گوناگون جهانی میتوانند مانع سیر و عبور و مرور کتابها و پردههای نقاشی و آثار ظریف دیگر از کشور شوند؛ اما نتهای موسیقی به برکت رادیو، سوار امواج مغناطیسی میشوند و به سرعت برق خود را از غرب به شرق از شمال به جنوب و از زمین به آسمان میرسانند».
استاد کلنل وزیری سخنانی در مورد «نتنویسی و وسیلهء حفاظت موسیقی و تخریب موسیقیهای ثبت نشده» صحبت کرد و بیان خود را در مورد ربع پرده در موسیقی ایرانی تکمیل نمود. باید اضافه کنم که کلنل وزیری خود مبتکر سرّی و کرن یعنی ربع پردهها در موسیقی ایرانی است و علامات آنها را مشخص کرده و هماکنون نیز در موسیقی ایرانی پابرجاست.
سخنرانی رئیس کنگره یعنی دکتر مهدی برکشلی جالب بود و مورد تمجید همه قرار گرفت؛ او شروع صحبتش را با این جمله آغاز کرد: «پایه موسیقی شرق بر تعدیلی است که صفی الدین ارموی از گام موسیقی ایران و از پرده بندی تنبور خراسان وارد نموده» و خواست که این کنگره به یاد این دانشمند و موسیقیشناس و آهنگساز ایرانی آغاز گردد. جالب آنکه در آخر صحبت خود اضافه کرد، به این منظور تصویر صفی الدین ارموی که توسط استاد بهزاد ترسیم شده به کنگره بین المللی موسیقی اهداء میشود.
در بین هر سخنرانی یک ساز سلوی موسیقی ایرانی نواخته میشود که استاد شهنازی، استاد ملک، استاد عبادی و دیگران در آن سهمی داشتند که مورد توجه بسیاری از موسیقیدانان خارجی قرار گرفت. شبها نیز کنسرتهایی برای مدعوین خارجی ترتیب داده میشد؛ گروه سازهای ملی به سرپرستی: استاد فرامرز پایور و شرکت آقایان حسین تهرانی، رحمت الله بدیعی و گلپایگانی برنامهء جالبی را اجرا کردند. در این برنامه خانم خاطره پروانه نیز چند ترانه خواند.
یک شب دیگر ارکستر صبا به رهبری حسین دهلوی نیز برنامهای اجرا کرده و شبهای دیگر نیز به همین طریق برنامههایی اجرا میشد. جدا از محسنات عدیدهء این کنگرهء جهانی، مطالبی که به عنوان انتقاد میتوان بیان کرد: عدم عرضه نمودن کافی موسیقی ایرانی به شرکتکنندگان، به خصوص شرقیها برای استفاده از نظرات آنها بود، چونکه کشورهایی همانند ایران و هند، ترکیه و… موسیقی آنها دارای نزدیکی بیشتری به هم میباشد تا به موسیقی اروپا، به همین دلیل این کنگره روی این موضوع باید تأکید بیشتری میکرد؛ به خصوص اینکه دربارهء مشکل ربع پرده که هنوز هم پابرجاست هیچ کس غیر از کلنل وزیری صحبتی به میان نیاورد و کمیتهای نیز برای بحث در این مورد تشکیل نشد و سخنرانیهای این کنگره آنچنان طولانی و پشت سر هم بود که به کسی فرصت بحث و گفتگو نمیداد.
به قول روح الله خالقی «حتی آنها را به هنرستانهایی موسیقی نبردیم که ببینند ما چه کار میکنیم و یا چه کار باید بکنیم.» آنچه همه را آزار میداد زبان کنگره بود که فرانسه و انگلیسی انتخاب شده و اکثر هنرمندان ایرانی مطالب برایشان روشن نبود و نمیتوانستند در مباحث شرکت کنند و وسیله ترجمه هم وجود نداشت. اما با اینکه امتیازهای بیشماری برای تشکیل این کنگره میتوان قائل شد؛ برای راهنمایی موسیقیدانان ایرانی چندان مفید واقع نشد و سبب گردید که در مطبوعات آن زمان هنرمندان انتقادهاتی را مطرح کنند. ولی نباید منکر آن شد که در اکثر کنگرههای جهانی این نواقص وجود دارد.
بخارا
۱ نظر