استادان هنرستان همه از هنرمندان تراز اول بودند و شیوه آموزشی مشخصی داشتند، حسین تهرانی آموزگار تنبک بود و به صورت یک واحد عمومی به همه هنرجویان، تنبک درس میداد تا از همان سنین، هنرجویان را ریتم شناسی آشنا شوند، فرامرز پایور، یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ موسیقی ایران که خود مدتی شاگرد دهلوی بود به آموزش نظام مند سنتور میپرداخت، علی اکبر شهنازی، نوازنده اسطوره ای تار که بسیار مورد عنایت و علاقه دهلوی بود با اینکه از روی نت تدریس نمیکرد به هنرستان آمده بود تا روش تار نوازی قدما را هنرجویان بیاموزند، رحمت الله بدیعی در هنرستان استاد ویولون بود و هم تکنیک ایرانی و هم غربی را با تسلطی مثال زدنی به هنرجویان می آموخت، هوشنگ ظریف، همانجا تار تدریس میکرد و روش نوازندگی موسیقی معروفی و وزیری را به خوبی به هنرجویان آموزش میداد، همین درسهای هوشنگ ظریف بود که سالها بعد تاثیرش در سونوریته و استیل عالی نوازندگان تار ایران شنیده و دیده شد…
حسین دهلوی یک هنرمند کمالگرا بود و با هر ساده انگاری به شدت برخورد میکرد. همین اخلاق دهلوی بود که هیچ وقت به سازهای سه تار، نی و کمانچه مجال ورود به هنرستان موسیقی ملی را نداد و او بهره گیری از این سازها را منوط به رعایت کردن اصول اولیه اکوستیک در ساخت آنها میدانست. این تیز بینی و سخت گیری دهلوی تا حدی بود که حتی ساز پیشنهادی خودش یعنی سنتور کروماتیک را هم ساز مورد تاییدش نمیدانست و فقط جهت رفع کمبود در ارکستر به کار میبرد.
این خصوصیت دهلوی، موقعیت را برای منتقدان واپسگرایش فراهم میکرد که او را با عنوان “هنرمند غربگرا” یا حتی “غرب زده” معرفی کرده و تمام خدمات او را زیر سئوال ببرند. در حالی که دهلوی غیر از اینکه ساز را یک وسیله برای تولید موسیقی میدانست، از مدعیان “بازگشت به سنت” (جهت شناسایی هنر اصیل) نیز موسیقی قدما را بهتر میشناخت، چرا که در مکتب ردیف نوازی شهنازی و صبا رشد کرده بود و با زیبایی شناسی آن عمیقا آشنا بود.
در واقع این خصوصیت دهلوی که در ابتدای مطلب هم به آن اشاره شد، معرفتی بود که او را از انحرافات موسیقیدانان سنت گرا و یا غربگرای آن روزگار نجات داد و با وجود مخالفتهای این گروه ها، هیچوقت از مسیر خود خارج نشد و امروز هم آرای او به عنوان یک هنرمند هنر محور و عادل مورد توجه است.
پس از پایان دوره مدیریت او بر هنرستان موسیقی ملی او عازم سفری دو ساله به اتریش و آلمان برای شناخت بیشتر موسیقی کلاسیک غرب شد. در زمان حضورش در اتریش، باز از محضر داووید که استاد آکادمی موسیقی وین بود، بهره میبرد.
با سلام ، این که اجازه ورود نی ، سه تار،کمانچه رو به هنرستان ندادند فقط به دلیل مشکلات آکوستیکی این سازها بوده ؟ یعنی تار ، سنتور،تنبک….مشکل نداشتند یا ندارند؟ دیپلم هنرستان موسیقی ملی به جز سازهای غربی در عود ،قانون، تار،سنتور،تنبک،ویلن ایرانی ممکن بوده؟آموزش تنبک به منظور یادگیری ریتم هم اجباری بوده؟اگر مطلع هستید ازین پرسش ها ممنون میشم اگر پاسخ بدید.