ماه مارس سال ۱۹۳۷، ادیت پیاف حرفه ی موزیک هال را در آب ثِ پاریس آغاز کرد و خیلی زود به ستاره ی بسیار بزرگ آواز فرانسه تبدیل شد و مورد ستایش مردم قرار گرفت و همه ی آوازهایش از طریق رادیو پخش شد. در همین دوره بود که او با دَنیل بونِل (Danielle Bonel) آشنا شد. او منشی و شخص مورد اعتماد پیاف در تمام طولِ زندگیِ حرفه ایش شد.
ستاره ی پایانِ سال های ۱۹۳۰، پیاف در بوبینو به شهرت رسید و همچنین سال ۱۹۴۰ در تئاتر به موفقیتی خوبی دست یافت به ویژه در نمایشنامه ی «زیبایِ بی تفاوت» (le Bel Indifférent)، نمایشامه ای که ژان کوکتو مخصوص، برای او نوشته بود و او با موفقیت با معشوقه ی وقتش، هنر پیشه پُل موریس (Paul Meurisse)، بازی کرد. این نمایشنامه که داستانِ دعوای بین یک زن و شوهر را نشان می دهد که در جریان آن مرد بی تفاوت و خونسرد است، سببِ کشفِ استعدادِ بی کرانِ ادیت در هنر دراماتیک و تئاتر شد.
پُل که به طور ذاتی بذله گو و شوخ بود، نقطه ی مقابل پیاف بود. در طول دو سالی که این دو با هم رابطه داشتند، ادیت چگونگی رفتار در جامعه را به او آموخت. همچنین با پُل موریس به عنوان هم بازی، در فیلم مونمارتر- سور- سِن (Montmartre-sur-Seine) اثر جورج لَکُمب (Georges Lacombe) (1941) ایفای نقش کرد.
در زمان فیلمبرداری این فیلم بلند بود که او با هانری کونته (Henri Contet) آشنا شد او نیز همانند مارگریت مونو به یکی از نغمه سرایانِ مورد تحسینَش تبدیل شد.
در دوره ی اشغال آلمان ها، ادیت که کاملاً نام هنری «گنجشکک پیاف» را با «ادیت پیاف» تاخت زده بود، به اجرای کنسرت ادامه داد. با وجود سفر به برلین در مقابل اشغال نازی ها تسلیم نشد: او آهنگ هایی دو پهلو می خواند که مقاومت را در ویژگی های یک عاشق به ذهن تداعی می کرد (آهنگ «تو همه جا هستی» Tu es partout) و این گونه از هنرمندان یهودی که مورد تهدید شبه نظامیان و آلمان ها بودند، حمایت می کرد و آن ها را تشویق به کار می کرد.
بهار سال ۱۹۴۴ او در مولن روژ (Moulin Rouge) برنامه اجرا کرد و خواننده ی جوانِ موزیک هال ایو مونتا (Yves Montand) نیز در بخش اول برنامه حضور داشت. ملاقات با ایو مونتا جرقه ای در زندگی ادیت بود و او که مشهور و زبان زد شده بود، اقدام به آشنا کردن ایو با این حرفه و زندگیِ هنری کرد. ادیت با معرفی کردن او به اشخاص مهمی چون: ژوزف کوسما (Joseph Kosma)، هانری کرولا (Henri Crolla)، لولو گَسته (Loulou Gasté)، ژان گیو (Jean Guigo)، هانری کونته (Henri Contet)، لویی گی (Louiguy)، مارگریت مونو (Marguerite Monnot)، فیلیپ ژرار (Philippe-Gérard)، باب کاستلا (Bob Castella) و فرانسیس لومارک (Francis Lemarque) ، باعث پیشرفت ایو در این حرفه شد.
همین سال بود که پدر ادیت فوت کرد. سال بعد هم او مادرش را از دست داد.
سال ۱۹۴۵، پیاف اولین کارش را با نام «زندگیِ زیبا» (La Vie en rose) نوشت (این ترانه تنها در سال ۱۹۴۶ ضبط شد.) این ترانه که معروف ترین ترانه اش محسوب می شود به عنوان یک اثر کلاسیک شناخته می شود. او همچنین در Comédie Française نیز تئاتر بازی می کرد.
بشنوید «زندگیِ زیبا» را با صدای ادیت پیاف
ایو مونتا نیز به نوبه ی خود به ستاره ی موزیک هال تبدیل شد. او کارش را در سینما در کنار پیاف در فیلم «ستاره ی خاموش» (Étoile sans lumière) آغاز کرد، سپس بزرگ ترین نقشش را در فیلم «درهای شبِ» (Les Portes de la nuit) مارسل کارنه (Marcel Carné) ایفا کرد. آن ها تا سال ۱۹۴۶ به همکاری با هم ادامه دادند و همان سال از یکدیگر جدا شدند.
۱ نظر