در سال ۱۳۳۳ رهبری ارکستر ملی را در هنرهای زیبای کشور به عهده گرفت و چندی بعد رهبر ارکستر شماره یک آنجا گشت که از ادامه کار آن سخن خواهیم گفت. صبا در سالهای آخر عمر، در بعضی برنامههای گلهای رادیو، به عنوان رهبر یا نوازنده شرکت داشت.
قبل از صبا نوازندگان ویلن ایرانی، برای نواختن ویلن از روش اجرایی کمانچه استفاده و تقلید میکردند و از این نظر گسترهء انگشتگذاری آنان بهندرت از پوزیسیون اول تجاوز میکرد و طبیعتا احراز تن مطلوب و استفاده صحیح از آرشه برای آنان میسر نبود.
صبا از مهارت خود در این ساز برای اجرای قطعات موسیقی ایرانی استفاده کرد. او تکیهها و تحریرها را ردهبندی نمود و با استفاده صحیح از تکنیک ویلن مکتب استواری را برای این ساز بنیان نهاد.
در اینجا چند نمونه از موارد آموزشی که از تعلیمات استاد صبا بهطور حضوری در کلاس ایشان استفاده کردهام، یا از تحلیل آثار ایشان در آن زمان و بعد استنباط کردهام برای استفاده علاقهمندان به اختصار ذکر میکنم:استاد صبا، در اجرای آوازهای ایرانی به کاربرد زیاد ویبراتو (Vibrato) اعتقادی نداشت و به کاربردن بیرویه آن را مخل رسایی و بلاغت میدانست. در اجرای جملات موسیقی به رعایت آرتیکولاسیون (Articulation) یا «واضح اجرا کردن نتها» توصیه میکردند و هنرجو را از اجراهای مالشی یا به اصطلاح «نیم جویده» جملههای موسیقی برحذر میداشتند.
استاد صبا اجرای زیاد گلیساندو (Gllisando) را روی هر نتی جایز نمیدانستند و میگفتند که استعمال بیرویه آن از صراحت اجرا میکاهد. در رنگهای ایرانی مانند «شهر آشوب» لازم میدانستند اجراکنند از آرشههای پرشی با راست و چپهای مخصوصی که وضع کرده بودند و علامتهای آن را روی نتها مینوشتند تبعیت کند. در نواختن جملههای موسیقی به رعایت «تعبیر» یا اینترپرتشن (Interpretation) در اجرا توصیه خاص داشتند.
استاد صبا برای هر دستگاه یا آواز کوکهای خاصی با نت پدال مطلوب در چهار مضراب به کار میبردند. ایشان مهارتهای اجرایی و عرضه تکنیک را تا حدی جایز میدانستند که ارزش هنری و زیبایی قطعه فدای نمایشگری تکنیک نشود. استاد در تلفیق هجاهای کوتاه و بلند شعر و تکیه یا آکسانهای کلام، با موسیقی از شیوهء انگشتگذاری و آرشهکشی خاص ابتکاری خود استفاده میکردند و برای هر آواز در گوشههای دستگاهها اشعاری با اوزان مناسب یافته بودند.
تکنیک استاد صبا در ویلن تا سالهای پیرامون ۱۳۱۰ بر اثر تمرین مداوم رو به کمال میرفت ولی از آن به بعد ایشان بیشتر وقت خود را صرف تهیهء کتابهای نت و تربیت شاگردان مستعد کردند. به هنگام فراگیری ویلن نزد ایشان، در پرسشی که برای معرفی یکی از آثار ضبط شده ممتازشان از استاد کردم، ایشان صفحهای را ذکر کردند که در سال ۱۳۱۲ از اجرای تکنوازی ویلن ایشان ضبط شده بود.
نگارنده پس از مدتی جستوجو صفحهء مذکور را یافته و ان را خریدم. حدود پانزده سال بعد از درگذشت ایشان، با نگاهی به گذشته، به هنگام پژوهش در ویژگیهای هنری ایشان، صدای صفحه مذکور را با رعایت همان سرعتی که مهندس کارخانه «کلمبیا» در سال ۱۹۳۳ میلادی از اجرای ویلن استاد صبا ضبط کرده بود، در آزمایشگاه هر دستگاه اسپکتروگراف (Spectrograph) منتقل کردم و پس از تهیهء «طیف نگاشته» و تحلیل و تفسیر الگوهای نقش بسته بر آن، مختصاتی از آن اثر هنری استاد صبا استنباط کردم که در اجرای موسیقی ایرانی با ویلن بینظیر بوده است.
۱ نظر