گفتگو با اولین نظر من آغاز شد:
دوست عزیز اگر نگاهی به تاریخ سازهای بدوی در ۳۵۰ سال پیش اروپا، به قبل بی اندازید؛ از این نوع سازها بسیار می بینید. اکثرا این سازها از نظر آکوستیکی مشکلات بزرگی دارند. دلیل اش هم این هست که اصلا توسط یک سازگر آشنا با آکوستیک و حتی ریاضیات پیشرفته ساخته نشده اند. فراموش نکنید که اگر ویولون به اینجا رسید و تمام سازهایی مثل ربک، فیدل و ویول را کنار زد، به خاطر دانش علمی بالای آماتی پدر بود.
شما اگر روی کاسه عود و سه تار هم پوست بکشید، حتما صدای ویژه ای خواهید داشت ولی آیا یک عود پوستی می تواند در سه سیم بم در پوزسیون های ۳ و ۴ خوب بخواند؟
وقتی ویولون وارد ایران شده بود، افرادی برای شباهت بیشتر صدای این ساز با کمانچه، روی آن پوست می انداختند و به خیال خودشان نقص ویولون را حل می کردند، در صورتی که نمی دانستند که ممکن است در یک اکتاو صدایی با هارمونیک های بم بگیرند ولی ۳ اکتاو دیگر را با این کار به کلی از دست می دادند البته ویولون پوستی بارها و بارها از سازی که آقای شجریان ساخته اند برتر است چون حداقل طراحی اصولی در بخش کاسه طنینی آن رعایت شده.
بابک ثابتیان:
– مقایسه ویلن با پشتوانه ای چند صدساله با سازی تازه متولد شده مثل این است که بگوییم چون برزیل فوتبال بازی می کند پس تیم ملی ایران باید تعطیل شود!
– لطفا توضیح بدهید منظورتان از اینکه فرمودید روی کاسه ی سه تار یا عود هم اگر پوست بکشیم صدای ویژه ای خواهیم داشت چیست؟ یعنی آیا این صدای ویژه چگونه صدایی خواهد بود خوب؟ بد؟ شفاف؟ تودماغی؟ کثیف؟ زیبا؟ زشت؟
– اذعان دارید که هیچ حرکت نوگرایانه ای بی اشکال نیست ولی آیا با منکوب کردن، موسیقی ما پیشرفت می کند؟ کدام ساز اصیل ایرانی راه چند صد ساله نمیروم همین سی سال اخیر که اینهمه توجه به این سازها شده به من بفرمایید کدام یک از این سازها از نظر آکوستیکی پیشرفت کرده اند؟
– هر کس آمده ابتکاری به خرج داده همه ی موسیقیدانان او را مورد حمله قرار داده اند … چرا باید سنتور ابداعی استاد قنبری مهر را برویم در موزه تماشا کنیم؟
* بعد از انتشار این مقالات بعضی از دوستان طرف بحث با تماس با نگارنده رضایت خود را برای انتشار نام هایشان اعلام کردند که در قسمت های مربوطه نام این افراد را می بینید.
۱ نظر