۱۵- آقای شجریان گفته اند: «ویلن چندصدسال قدمت دارد، روی این ساز افراد مختلف کار کرده اند تا اینکه “آنتونیو استرادیواری” در ایتالیا به شکل و صدای نهایی آن دست پیدا کرده است… اما این سازهای من مثل یک نوزاد تازه متولد شده هستند؛ باید به تدریج روی اینها کار کرد تا به کمال خود نزدیک شود و این حمایتی است که نوازندگان ایران باید انجام دهند.» به این مورد بنده بارها و بارها پاسخ داده ام مخصوصا زیر این مطلب.
این مسئله ای که آقای شجریان و خیلی دیگر از دوستان مطرح می کنند یک مغلطه است؛ با مثالی منظورم را می رسانم:
فرض کنید کسی هواپیمایی ساخته و بدون استفاده از فناوری روز هواپیما را راهی آسمان کرده و متاسفانه این هواپیما به زمین خورده و همه سرنشینان آن از بین رفته اند؛ حالا بنده از سازنده هواپیما سئوال میکنم آیا مسئول این سقوط نادانی شما در استفاده از تکنولوژی روز نیست و او میگوید: مگر برادران رایت پشتوانه علمی در این زمینه داشتند؟ مگر همه هواپیما های آزمایشی سالم به زمین نشستند؟ مگر چند نفر در ایران بر اساس اصول و علم طراحی هواپیما ساخته اند؟ چند عالم و آدم آکادمیک در این زمینه داریم؟ از این هم بگذریم اصلاً آیا در این مورد چقدر تحقیق و کار علمی می شود؟
پاسخ این جنس پرسش ها این است:
اولا شما تجربه قدما را در این زمینه دارید و نیازی نیست از اول چرخ را اختراع کنید. دوم شما چرا هنوز در مرحله آزمایش هستید؟! ما از دانش گذشتگان استفاده میکنیم که تجربه ها را از صفر شروع نکنیم، آنها تجربه ای گذشتگان را نداشتند و ناچار بودند ولی آیا ما هم هیچ منبعی نداریم؟! سوم در ایران سازندگان ماهری داشته ایم در زمینه ساز، آنها سازهایشان را اختراع نکرده اند بلکه چند درصد نسبت به نسل قبل پیش برده اند و اصلاح کرده اند، طراحی با اصلاح بسیار متفاوت است، اگر کسی بخواهد سازی را از صفر طراحی کند و هیچ استفاده ای از دانش گذشتگان نکند، احتمال بسیار قوی طرحش با شکست مواجه می شود یا اگر هم نشود در چندین نسل تکامل ممکن است چیزی از آن در بیاید ولی به طور آنی هرگز!
چهارم چند نفر داریم مهم نیست، مهم این است که ما این علم را داریم یا خیر! ممکن است هزاران نفر داشته باشیم یا یک نفر هم نداشته باشیم وقتی مشغول به کاری می شویم باید به فن آن تسلط داشته باشیم.
پنجم، اگر فرض بگیریم که در ایران هیچ آکوستیسین و سازنده با سوادی نداریم که فرضی غلط است و اگر فرض بگیریم که این پشتوانه هم در حد صفر است؛ یا باید خودمان مشغول شویم به پیاده کردن مبانی علمی جهانی آن (چون آکوستیک علمی جهانشمول است و مخصوص سازهای منطقه خاصی نیست) یا دست از کار بکشیم چون دانش و صلاحیت لازم را نداریم.
اینکه یک ساز ناقص بسازیم و «از همسایه ها کمک بخواهیم» که در آینده به جایی برسد از بنیان اشتباه است! مگر ساکسیفون یک ساز مدرن نیست؟ چرا نسخه اولیه آن با نسخه فعلی آن فرق چندانی ندارد؟ چون از ابتدا گروهی کار بلد روی آن کار کردند. سازهای آقای شجریان هم هر کدام برگرفته از سازی است، همانطور که خودتان اشاره کردید، پس راه برای استفاده از تجربیات دیگران هم زیاد بوده ولی متاسفانه علاقه ای به این کار نبوده. آقای شجریان در همان جلسه نشان دادند چقدر به شنیدن نظر کارشناسان علاقه دارند!
۱۵- سجاد عزیز، من در این یک سالی و اندی که اینجا در امریکا هستم، به چشم خود دیدم که این امریکایی ها تا چه حد از نوآوری استقبال می کنند… نوازندگان امریکایی ساز را می برند، می نوازند، بررسی می کنند و ثبتش می کنند… ما ایرانی ها این کارها را نکردیم دوست عزیز و دانشمندم… ولی در عوض تا دلت بخواهد نقد های گران داریم…
۱۵- بنده هم عرض نکردم استقبال نمی کنند؛ اتفاقا نه در زمینه اختراع که در هر زمینه ای یادگرفته اند که به ایده های جدید توجه کنند و حتی اگر مطابق میلشان نباشد احترام بگذارند ولی این به معنی قبول آن نیست. همین افراد بودند که پشت پرده ویولون های جدید را به جای ویولون های استراد نواختند و استادان طراز اولشان را امتحان کردند و نمره رد آنها را در جامعه منتشر کردند. همین ها هستند که در انستیتوهای صداشناسی، بی رحمانه سازهای قدیمی و جدید را نقد می کنند و چنان بی پروا در مورد آنها مطلب می نویسند که یک کلکسیونر را مجبور می کنند، سازی را از موزه خارج کند و به خانه ببرد!
۱ نظر