روز گذشته در حال چک کردن اخبار موسیقی با خبری مواجه شدم با این تیتر: «برای اولین بار در تاریخ موسیقی ایران، شاهکارهای کلاسیک جهان، توسط یک ایرانی به آواز در آمد»، بعد از باز کردن لینک مربوط به خبر، با این نوشته (که به گفته خبرگزاری هنرآن لاین نوشته خواننده این اثر است) مواجه شدم:
«اینگونه موسیقیها و آوازهای کلاسیک را هنرمندانی غیر ایرانی همچون پاواراتی و بوچلی به اجرا در آوردهاند، حتی اجراهایی هم که در این فضا در ایران برگزار شده با اپرای خوانندگانی غیر ایرانی ارائه شده است. به طور مثال در ارکستر سمفونیکی که در ۱۳۸۴ به رهبری لوریس چکنواریان به اجرای آثاری از موتزارت پرداخته شد، خوانندگانی از ارمنستان برای این کار به ایران دعوت شده بودند اما اجرای این قطعات توسط یک خواننده ایرانی آن هم با حفظ چارچوبهای اصلی این آثار در ایران سابقه نداشته است، بنده به دلیل علاقه زیادی که به این آثار و این سبک داشتهام تصمیم به انتشار چنین آلبومی گرفتهام و همچنین مایل بودم از آنجا که میدانم عدهای هرچند اندک به این سبک علاقه دارند مجموعهای را به این شکل در دسترسشان قرار دهم، بیشک به هیچ عنوان قصدم بر این نبوده که فرهنگ غرب را در چارچوب و شریانهای موسیقی کشورم تزریق کنم، بلکه تنها هدفم این بوده که به مخاطبان نشان دهم این سبک هم وجود دارد. همچنین قطعات این اثر به زبان اصلی و اکثراٌ ایتالیایی هستند و غالباٌ اینگونه آثار را بر اساس زبان اصلی و به صورت اورجینال به اجرا در میآورند و تنها برخی تغییرات را میتوانیم بر سونوریته یا نوع صدا دهی اعمال کنیم.»
تنها با یادآوری دو نکته، از این یادداشت مغلوط و ناپخته می گذریم و به مسئله تاریخی مغفول مانده در این نوشته می پردازیم:
«اپرای خوانندگانی غیر ایرانی» هیچ مفهومی ندارد؛ اپرا هم معنی با آواز خواندن نیست، حتی واژه «آواز اپراتیک» هم از نظر بعضی از خوانندگان آواز کلاسیک غربی (که بیشتر به اجرای رسیتال می پردازند)، واژه مناسبی برای این استایل خوانندگی نیست؛ « در ارکستر سمفونیکی که…» اینجا منظور از ارکستر سمفونیک، کنسرت بوده! برای یک خواننده حرفه ای این یک اشتباه نا بخشودنی است!
اجرای اپرای «مادام باترفلای» توسط هنرمندان ایرانی
یادآوری های تاریخی
در این نوشته، ادعا شده است که هیچ خواننده ایرانی تا کنون به اجرای آثار موسیقی کلاسیک غربی نپرداخته است و حتی به کنسرت لوریس چکنواریان در سال ۱۳۸۴ نیز اشاره شده که در آن هیچ خواننده ایرانی نقش آفرینی نکرده است!
جالب اینجاست که این خواننده گرامی، دقیقا از مجموعه کنسرت هایی نام برده که سولیست سوپرانوی آن دریا دادور بوده!
اما این اشتباه تاریخی به همین یک مورد ختم نمی شود؛ حتی هنردوستانی که یکبار به تالار وحدت (رودکی سابق) قدم گذاشته اند، متوجه شده اند که این سالن مخصوص اپرا است و در واقع به این قصد ساخته شده است. این تالار ۱۱ سال (تا وقوع انقلاب در سال ۱۳۵۷) محل اصلی اجرای اپراهای گوناگون بود و خوانندگان برجسته ایرانی در آن به ارائه موسیقی کلاسیک می پرداختند.
آواز کلاسیک غربی، در ایران سابقه ای طولانی دارد و خوانندگان برجسته ایرانی در این رشته به فعالیت پرداخته و بعضی از آنها نیز موفق به کسب افتخاراتی بین المللی شده اند.
امیدوارم اثر این خواننده جوان، مانند نوشته اش عجولانه و پراشتباه نباشد و او نیز بتواند با تلاش و پشتکار، پا جای استادان برجسته آواز کلاسیک ایران بگذارد و افتخاری دیگر برای هنر ایران رقم بزند.
*اجرای رسیتال* هم ترکیب درستی نیست. .
“اجرای رسیتال” یکی از ترکیب های پرکاربرد حداقل در فرهنگ نوشتاری موسیقی ایران است. در انگلیسی هم “اجرای رسیتال” به شکل “recital performance” استفاده می شود. اگر شما پیشنهاد بهتری دارید عنوان کنید.