نام امیل تلمانی برای ویولونیست های امروزی نام آشنایی نیست، هرچند تلمانی در دوره فعالیت هنریش موضوع بحث بسیاری از جوامع هنری، بخصوص نوازندگان و سازندگان ویولون بوده است. حرکت انقلابی تلمانی در استفاده از آرشه ای خاص با وجود اینکه در آن روزها موج بزرگی از موافقان این طرح را بوجود آورد ولی به مرور این موج فروکش کرد؛ شاید امروز آنالیز این مسئله برای ما بیشتر از روی منطق باشد تا نوازندگانی که آن دوره با اختراع این آرشه مواجه شدند و گاه نظرات احساسی در مورد این آرشه می دادند. همچنین نگاهی دوباره به آثار اجرا شده و داستان ساخت این آرشه تلمانی میتواند ایده هایی جدید را برای صدا گیری سازهای آرشه ای برای نوازندگان این سازها بوجود آورد.
در قرن بیستم کپنهاک مانند مغناطیسی موسیقیدانان را جذب می کرد، توجه به رفاه اجتماعی و تحصیلات و حمایت از هنرمندان باعث شده بود که بسیاری از موسیقیدانان بخش اعظم زندگی خود را آنجا بگذرانند؛ در کپنهاک آنها دسترسی به آلمان، چکسلواکی، اطریش و مجارستان داشتند که قلب موسیقی اروپا بوند؛ حتی حالا هم آنهایی که از قسمتهای شمالی به این شهر می آیند، احساس می کنند، در قلب اروپا هستند.
هیچ موسیقیدان مهاجری مانند ویولونیست مجارستانی امیل تلمانی (Emil Telmanyi) با دانمارک احساس نزدیکی نداشت که ۸۰ سال آنجا زندگی کرد. تلمانی در سال ۱۸۹۲ در آراد (Arad) آنزمان واقع در مجارستان به دنیا آمد. (از ۱۹۱۸ این شهر به رمانی ملحق شد)
او در ۱۳ سالگی در یک اجرای عمومی قطعه “Streghe” از پاگانینی را اجرا کرد و بزودی شاگرد “Seno Hubay” در آکادمی سلطنتی بوداپست شد. ۶ سال بعد زندگی حرفه ای او در برلین شروع شد. او در ارکستر فیلارمونیک، در اولین اجرای اروپایی کنسرتو ویولون الگار شرکت داشت (که تا قبل از ۱۹۱۰ کامل شده بود)؛ بعد از اروپا او به شمال آمریکا مسافرت کرد.
در ۲۰ سالگی برای اولین بار به دانمارک سفر کرد که آثار کارل نیلسن (Carl Nielsen) را شنید و اتفاقا با دختر همین آهنگساز به نام آن ماری (Anne Marie)
در سال ۱۹۱۸ ازدواج کرد. تلمانی مرد پر انرژی و شجاعی بود که اثرات این اخلاق را در نوازندگی او می توان دید.
بعد از ۱۹۲۹ به عنوان رهبر ارکستر او به اسکاندیناوی، آلمان، مجارستان، لهستان، فرانسه و انگلستان مسافرت کرد. نزدیکی و دوستی او با پدر زنش (Carl Nielsen 1865-1931) از نامه او پیداست «بله! ما هر دو یکدیگر را درک می کنیم، من روحم را در دستان تو می گذارم و تو فقط می خواهم که قاضی قابل اعتماد کارهای ما باشی» (۱۵ نوامبر ۱۹۲۵)
اجرای کنسرتو ویولون نیلسن در سال ۱۹۳۱ آخرین موسیقی ای بود که سازنده اش شنید! در سال ۱۹۳۶ برای بار دوم با آنت شیولر
(Annette Schaler)
که یک پیانیست حرفه ای بود ازدواج کرد؛ او همراه با همسر و سه فرزندش ایلونا، انیکا و میهالیکا به کشورهای اروپایی سفر کرده و با ارکستر ۵ نفره زهی در دهه ۵۰ اولین پنجگانه در سل ماژور ساخته نیلسن را ضبط کردند.
مهارت نوازندگی تلمانی بخوبی تا سنین پیری او وجود داشت. در ۷۵ سالگی برای آخرین بار در محلی عمومی کنسرتو ویولن نیلسن را اجرا کرد. او به مدت دو سال در “Arhus” تدریس کرد. سالهای آخر عمرش را در شمال اروپا زندگی می کرد و در سال ۱۹۸۸، ده روز قبل از ۹۶ سالگی اش فوت کرد.
جریان زندگی تلمانی با یک نوع جدید و خاص آرشه به یک پیشرفت غیر منتظره رسید که با آن ویولن سولوی یوهان سباستین باخ را نواخت. هدف این بود که نواختن ترکیبهای سیمی حجیم، پیچیده و چندصدایی باخ نواخته شود بودن اینکه قطعی هایی که آرشه های استاندارد امروزی موجب آن می شود.
تلمانی پیش قدم این کار بود و با آرشه جدیدی که برایش ساخته بودند در سه کنسرت ۶ اثر باخ (سوناتها و پارتیتاها) را اول در بوداپست، سپس در وین و درسال ۱۹۱۷ در برلین نواخت. او این سری برنامه را در ۱۹۲۰ در کپنهاک تکرار کرد. کارهای سولوی باخ با تکنیک فوق العاده شان باعث شد منتقدان مختلف، نظرات مختلف و گاه متضادی را درباره این کار مطرح کنند.
بشنوید قسمتی از
سونات شماره یک با اجرای امیل تلمانی با آرشه خمیده
و مقایسه کنید با
اجرای یاشا هایفتر از این اثر با آرشه های عادی
، صدای ویولون شبیه به ارگ کلیسا شده و توانایی آکورد گیری بصورت یکنواخت در چهار سیم را دارد.
تلمانی با استفاده از نکته هایی از نوشته های جرج موفات (۱۶۵۳-۱۷۰۴) به دست آورده بود، از آرشه ساز دانمارکی به نام “Aren Hjorth”
خواست تا آرشه ای بسازد که خمی به بیرون و یک “Frog” متحرک بطوری که موهای آرشه قابل سفت یا شل شدن با شست در طول اجرا باشند (مانند سیستمی که در آرشه سازهای خانواده کمانچه است)
سلام.اگه میشه نت ویولن “work of vital” رو برای دانلود بذارید.ممنون.
لطفا یکی نت a work of vital اقای کامکارو بزاره من خیلی دنبالش گشتم متشکر میشم.