گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

آرشه خمیده، بدعتی از تلمانی (۲)

امیل تلمانی (1892 – 1988)

با این موهای شل می توان سه یا چهار سیم را همزمان نواخت. شاید برای کسانی که آشنایی به نحوه اجراهای آکورد های چهار صدایی با ویولون ندارند این سئوال پیش آید که تا پیش از این مگر ویولن چطور این آکوردها را اجرا می کرده؟ جواب خیلی ساده است، به طور جدا! در واقع آرشه های معمول ویولن در حالت کشیده نمی توانند روی بیشتر از دو سیم قرار بگیرند و چاره ای جز این نیست که آکوردهای چهار صدایی را دو به دو ولی با سرعت اجرا کنیم تا حداقل تا حدی همزمان به گوش برسد.

audio file
بشنوید قسمتی اجرای شاکن باخ توسط هایفتز را

و مقایسه کنید با

audio file
اجرای تلمانی

هرچند آرشه تلمانی، از توان خوبی برای اجرای آکوردها برخوردار است ولی به خوبی آرشه های امروزی قادر به اجرای اسپیکاتو نیست (هرچند در اجرای آثار دوره باروک بویژه قطعات باخ به ندرت با اسپیکاتو ها برخورد می کنیم ولی بعضی از نوازندگان مثل هایفتز، در همین آثار هم قسمتهایی را بصورت استکاتو اجرا می کنند)


در اجراهای تلمانی هم گاه استکاتوهایی را می شنویم که نشان از زیرکی و چیره دستی او در استفاده از این آرشه دارد ولی فراغ بالی که آرشه های استاندارد امروزی در اجرای استکاتوها دارند، در این اجراها دیده نمی شود.

audio file
بشنوید اجرای استکاتو در شاکن باخ توسط هایفتز را

و مقایسه کنید با

audio file
اجرای تلمانی

در اینجا می توان فهمید که چرا امروزه از آرشه های تلمانی تقریبا” هیچ خبری نیست! مهمترین دلیل این است که وظیفه اجرای اسپیکاتو ها و اجرای پاساژهای سرعتی بیشتر به عهده ویولن گذاشته می شود تا آکوردهای چند صدایی! البته تلمانی برای بهبود این مشکل تلاش فراوان کرد که در پائین شرح آن را می خوانید ولی باز می بینیم که امروز حتی در اجرای قطعات باخ هم این آرشه استفاده نمی شود.

تلمانی در هنگام اجرای سولو باخ در سال ۱۹۵۰ از این آرشه استفاده کرد و “Glasgow Herald” درباره او نوشت: «یک تجربه، برای شنیدن ملودی هایی که در آن آرشه ها مقطع نیست.» ولی مشکلی که تلمانی داشت، دقیقا” مسئله نتهای مقطع بود! –مانند پایان هر سه سونات- در جایی که نت های تک، آرشه هایی با موهای سفت لازم داشت، تا سال ۱۹۵۳ این مشکل، کشش غیر قابل تحملی را بر روی شست دست راست نوازنده وارد می کرد.

در این زمان بود که آرشه سازی دیگر به نام “Knud Vestergaard” با یک مکانیسم زیرکانه، قدم جلو گذاشت که در این مدل پاشنه (Frog) آرشه در ضمن اجرا، با ترفندی مکانیکی بکار گرفته می شد؛ سوراخی در “Frog” جدید بود که نوازنده با شصت موها را سفت می کرد و گودی زیری هم وضعیت شل به آنها می داد.

تلمانی با تمرین فوق العاده در نواختن با آرشه جدید، مهارت پیدا کرد. برای جای گرفتن شست، کار انگشت کوچک برای ایجاد موازنه مهم بود، البته نه در جای قبلی و با این صورت، عملکرد شست اساسا با آرشه های استاندارد متفاوت بود.

حروف اول اسم و فامیل مبتکر این آرشه “VEster GAard” این آرشه باعث شد که این مدل آرشه را با نام “vega” بشناسند.
عکسهای تلمانی در حال نواختن با “vega”، یک کمان بزرگ و یک طناب پهن از موهای زیاد برای قرار گرفتن روی چهار سیم را نشان می دهد.



امیل تلمانی

اولین مدل درست در زمان ضبط BWV1001-2 در نوامبر ۱۹۵۳ آماده شد. تا آوریل ۵۴، وقتی بقیه آرشه ها ساخته شد، تلمانی مطمئن تر و مصمم تر بود. نوئل گودوین (Noel Goodwin) در روزنامه ای درباره آرشه جدید نوشته بود، تکنیکهای قرار دادی در موسیقی باروک کاملا از مد افتاده است و خواستار تغییر فوری در متدهای تدریس شد!

در واقع آهنگهای باخ که با “vega” نواخته می شود، هیچ ربطی به موسیقی زمان باخ ندارد، این بدعت گذاری مربوط به قرن بیستم است، هرچند در آن دوره این تغییر ایده آل بود ولی نیم قرن بعد این ایده آل سئوال برانگیز شد!

هرچند می توان تصور کرد، با اینکه زمان باخ چنین آرشه ای وجود نداشته ولی باخ با آکوردهایی که در این دست آثارش خلق کرده در ذهن خود چنین موسیقی ای را تصور می کرده است.

صدایی که تلمانی با این آرشه از ویولن می گیرد چیزی بین ارگ کلیسا و ویولن است. اجرای آکوردهای چهار سیمه با خیالی آسوده شاید برای بسیاری از ویولنیست های امروزی به رویا می ماند؛ رویایی که در اثر گرانسگ تلمانی شنیده شد.

با استفاده از نوشته : Graham Silcock از Testament

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

دیدگاه ها ۵

  • باید توجه داشت که اولا، تاخیر صدایی یا دو فازه شدن آکوردهای چهارتایی از لحاظ زمانی بسیار کوچک و ناچیز است و در واقع اینگونه نیست که :اجرای آکوردهای چهار سیمه با خیالی آسوده شاید برای بسیاری از ویولنیست های امروزی به رویا ماند. ثانیا، همین دو فازه شدن کوچک اجرای آکورد چهار سیمه اجازه می دهد تا نوازنده در صورت نیاز بتواند دو انگشت در گیر در سیم های سوم و چهارم را بلافاصله پس از عبور آرشه به سیمهای اول و دوم بردارد و انگشتان را با راحتی بیشتر و درگیری کمتری بر دو سیم پایینتر گذارد.
    ثالثا، هرچند که تاخیر در اجرای یک آکورد چهار سیمه در آرشه وگا وجود ندارد اما از طرف دیگر تاخیر بسیار بزرگ تری میان اجرای کامل هر آکورد و آکورد بعدی آن وجود دارد که این نقیصه به مراتب بزرگتر از اجرای همزمان نت های یک آکورد است و باعث بوجود آمدن کندی در اجرا و جویده ،جویده شدن جملات و از تمپو افنادن کل قطعه می گردد.

بیشتر بحث شده است