گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

کنکاش در کتابخانه شخصی استاد فریدون ناصری بعد از پانزده سال (۲)

نیما ناصری و سجاد پورقناد (تصاویر از سمانه رضایی)

از فعالیت های هنری فریدون ناصری بیشتر در زمینۀ موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی فیلم شنیده‌ایم؛ همان‌طور که خود ایشان نیز بارها بدان اشاره کرده بودند. حال دررابطه‌با فعالیت‌هایی که ایشان در موسیقی محلی ایران داشته‌اند، باتوجه به آثار و دست‌نوشته‌هایی که امروز در اختیار دارید، چه می‌دانید؟

پورقناد: ایشان آثار بسیار زیادی از ضبط موسیقی محلی را در آرشیو صوتی خود دارند که همچنان بر روی نوارهای ریل توسط فرزندشان حفظ شده است ولی اینکه چقدر از این آثار نتیجۀ تحقیقات میدانی شخصی خودشان است و چقدر از تحقیقات دیگران استفاده شده در حال حاضر مشخص نیست؛ اما در میان دست‌نوشته‌هایشان پیش‌نویس نامه‌هایی را یافتیم که از مطلعین محلی درخواست ضبط ساز استادانی را کرده‌اند و نمونه‌هایی از گزارش‌نویسی مربوط به موسیقی‌های محلی را یافتیم که هنوز مشخص نیست به قصد انتشار ثبت شده بودند یا تحقیقات شخصی.

ظاهراً استاد ناصری به رشته‌های دیگری به‌جز موسیقی نیز علاقه‌مند بودند، در مورد دیگر علایق شان بفرمایید.

ناصری: بله ایشان به اکثر هنرها علاقه داشتند؛ ازجمله نقاشی، گرافیک، شعر، ادبیات کهن و نو، ترجمۀ متون، خطاطی، سینما، عکاسی و… . مرحوم پدرم در زمینۀ ترجمه نیز ید طولایی داشتند، این را می‌توانید از برنامه‌های موسیقی سرزمین‌ها، گام‌به‌گام با موسیقی، از کلاسیک تا مدرن و برنامه‌های رادیو جوان در دهۀ ۴۰ تا ۷۰ شمسی و همچنین برنامه‌های که در مورد تفسیر موسیقی فیلم داشتند ملاحظه کنید.

ایشان در زمینه‌های مختلف با اساتید صاحب سبک در ارتباط بودند که می‌توان به استاد غلامحسین امیرخانی و چندین خطاط برجستۀ دیگر؛ و نیز شاعرانی چون: نیما یوشیج، شهریار، ابوالقاسم انجوی شیرازی (نجوا)، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو و… ؛ محققانی ازجمله: علامه محمدتقی جعفری، پرویز ناتل خانلری، علی‌اکبر دهخدا، جلال آل‌احمد، سیمین دانشور، محمود دولت‌آبادی؛ و در عرصۀ ترجمۀ کتاب با محمد قاضی و کاوه دهگان؛ و در حیطۀ سینما از ارتباطشان با هنرمندانی چون علی حاتمی، ناصر تقوایی، حبیب کاوش، جعفر والی، ایرج صغیری، نعمت حقیقی، سعید پورصمیمی و… اشاره کرد.

به‌یاد دارم پدر با مرحوم علامه جعفری یک مصاحبه تخصصی در مورد هنر و ادبیات داشتند که تا حدود زیادی مربوط به کتاب تفسیر و تقد و تحلیل مثنوی ایشان بود و من هم در یکی از مصاحبه‌ها همراه پدرم بودم.

چه آثار و اسنادی در کتابخانۀ شخصی استاد ناصری به‌دست آمده است؟


ناصری
: پاسخ این سوال را به عهده آقای پورقناد می گذارم که اشراف دقیق تری به موضوع دارند.

پورقناد: راستش را بخواهید شاید به‌جز خودِ زنده‌یاد ناصری کسی نمی‌تواند به آثارشان اشراف کامل داشته باشد! ایشان هنرمندی چندبعدی و درعین‌حال غرق در موسیقی و هنر بودند که بعید است دیگر کسی را در چنین مقامی بیابیم. کنکاش درکتابخانۀ شخصی ایشان یکی از فراموش‌نشدنی‌ترین روزهای زندگی من بوده است.

اسناد زیادی به‌دست آمده که نشان‌دهندۀ دقت و دلسوزی ایشان برای حراست از اسناد و آثار موسیقی دارد البته در میان این حجم بزرگ از آثار باارزش، تعداد زیادی دست‌نوشته و یادداشت‌هایی برای یادآوری موضوع‌هایی که باید در جلسه‌های که داشته‌اند مطرح شود و یا کاغذهای کم‌ارزش نیز موجود است که در هنگام جداسازی کاغذهای دورریختنی از آثار باارزش، ساعت‌های زیادی ما را درگیر می‌کرد، چرا که هیچ کاغذی را نخوانده دور نریختیم؛ حتی اگر در ظاهر یک کاغذ چرک نویس ساده به نظر می رسید.

در این میان متونی نیز به زبان فرانسه یادداشت شده بود که مشکلات را بیشتر هم می کرد ولی خوشبختانه وجود خانم منیره خلوتی باعث شد این مشکل هم تا حد زیادی رفع شود. البته در زمینۀ اسناد تاریخی از کمک عزیزانی همچون آقایان هومن خلعت بری و علیرضا میرعلی نقی که مراوداتی با استاد ناصری داشتند و با آثار ایشان آشنا بودند نیز استفاده کردیم.

علی نجفی ملکی

علی نجفی ملکی

علی نجفی ملکی متولد ۱۳۶۲ تهران
لیسانس حقوق
نوازنده نی

دیدگاه ها ۲

  • با سلام از مطلب جالبی که منتشر کردین،چرا افراد را با پیشوند استاد خطاب می کنید؟در تیتر خصوصا زننده هست مگر در مورد شوبرت موتسارت بتهوون ……چنین اتفاقی می افتد؟شما که همواره در تلاش برای نزدیکی به استاندارد های بین المللی در نقدهای خودتون هستید کاش این ایرانی بازی تمام عیار استاد استاد استاد را انجام ندهید .

    • دوست گرامی، عموما این شیوه (استفاده از تنها نام هنرمند)، مربوط به انواع خاصی از اشکال مقاله نویسی است و مخصوصا مقالاتی که گفتگو محور است خارج از این حوزه قرار می گیرد ولی گفته شما از این نظر قابل توجه و تایید است که در تیتر مقاله بهتر بود از واژه استاد استفاده نشود.

بیشتر بحث شده است