پانزده سال از درگذشت فریدون ناصری آهنگساز، رهبر ارکستر و نویسنده و محقق موسیقی می گذرد. مردی که با رفتنش، جامعۀ موسیقی ایران یکی از حامیان و پشتوانه های خود را از دست داد. سالهایی که موسیقی کلاسیک بهخصوص ارکستر سمفونیک تهران در انزوای کامل بود و رو به انحلال میرفت، ناصری با توان و تجربهای که سالها آموخته و آزموده بود، مقابل هجمهها ایستاد و ارکستر را با تمام ناملایماتی که پیشِرو داشت به میراثداران نسل بعد از خود سپرد. ناصری در کنار مسئولیتهای اجرایی که داشت، هنرمندی اهل تحقیق و مطالعه بود و ثمرۀ این روحیه، گنجینهای است باارزش از مجموعۀ مکتوبات و دستنوشتهها، کتابها، صفحهها و ریلهای موسیقی در زمینههای گوناگون که اکنون در منزل فرزند ایشان محفوظ است. بهتازگی سجاد پورقناد، سردبیر مجلۀ الکترونیکی گفتگوی هارمونیک با همکاری نیما ناصری فرزند زندهیاد فریدون ناصری به گردآوری و طبقهبندی آثار و تمامی آنچه از ایشان بهیادگار مانده، پرداختهاند. فرصتی دست داد تا از این اقدام و اهداف آن در قالب گفتوگوی پیشِرو بیشتر بدانیم.
چطور شد که بعد از پانزده سال به بررسی کتابخانه شخصی استاد پرداختید؟ آیا ایشان توصیهای در مورد این کتابخانه داشتند؟
ناصری: من شخصاً به زمینۀ فعالیت هنری پدرم یعنی موسیقی علاقه و البته استعدادی نداشتم اما به دلیل اینکه در خانهای بزرگ شدم که صدای انواع سازهای کوبهای، دستگاههای ایرانی، آثار موسیقی کلاسیک و… در آن پخش میشد، از کودکی گوشهایم با موسیقی آشنایی داشته است. زمینۀ فعالیت من در حوزۀ تجسمی (عکاسی صنعتی) است، به این خاطر بعد از درگذشت ایشان با توجه به حساسیتهای خاصی که بر روی آثارش داشت و کماطلاعی من در این زمینه، تمامی آثار و دستنوشتههای ایشان را با دقت جمعآوری و بستهبندی کردم. در طی سالهای گذشته و بر اثر مشغلهکاری من، آثار پدر در واقع بهنوعی بهفراموشی سپرده شد تا زمانی که به درخواست آقای سجاد پورقناد به بررسی آثار ایشان پرداختیم.
کتابخانۀ شخصی پدر شامل چندین جلد کتب تاریخی، شعر، ادبیات، رمان، مجلات و روزنامهها (مربوط به انواع هنرها) میباشد و ایشان هیچگاه توصیهای برای چگونگی استفاده از آن را مطرح نکردند ولی من تاکنون بهدقت از آنها نگهداری کردهام.
آنچه از فریدون ناصری میدانیم بیشتر بر اساس مجموعۀ مصاحبهها و آثاری است که از وی بهجا مانده و در کنارآن خاطراتی که از همکاران و دوستان ایشان شنیدهایم. در این مورد آیا نکاتی از زندگی هنری و یا شخصی او بوده که تاکنون بدان پرداخته نشده باشد؟
پورقناد: کوتاه بگویم که مطالعه و بررسی کتابخانۀ شخصی استاد ناصری حداقل برای بنده سرشار از شگفتی بود. ما هنوز اطلاعات کمی در مورد این شخصیت بزرگ داریم. بهقدری فعالیتهای ایشان گسترده بوده که حتی نوشتن یک گاهشمار دقیق دربارۀ ایشان مشکل و نیازمند اطلاعات گستردهتری است.
همکاری مشترک شما برای جمعآوری و بازنگری آثار مرحوم ناصری از چه زمانی آغاز شد و هدف از این کار چه بود؟
پورقناد: حدود چهل روز پیش بود که نخستینبار خدمت خانوادۀ عزیز ناصری رسیدم و تا امروز بیشتر از ۱۰ جلسۀ هشت ساعته مشغول بررسی کتابخانۀ شخصی استاد بودهایم و از همین فرصت استفاده کرده و قدردانی میکنم از هنرمند گرامی جناب آقای نیما ناصری و همسر هنرمندشان خانم سمانه رضایی که در این چند روزه از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. در واقع هدف اولیۀ ما از بررسی کتابخانۀ شخصی جناب ناصری، طبقهبندی و مطالعۀ آثار ایشان و هنرمندان دیگری بود که آثار خود را در اختیارشان گذاشته بودند، اما با مطالعۀ این کتابخانه متوجه شدیم، اطلاعات و اسناد بسیار باارزش دیگری نیز در این کتابخانه وجود دارد.
۱ نظر