اما در مورد آثار و اسناد بهدستآمده در این کتابخانه باید بگویم دستنویسهایی شامل نامه، پارتیتور، مقاله و… از موسیقیدانانی همچون مرتضی حنانه، ثمین باغچهبان، هوشنگ استوار، محمدسعید شریفیان، کامبیز روشنروان، محمد شمس و… یافتیم که باارزش و جالب توجه است. امیدوار بودیم که آثار بعضی از موسیقیدانان مانند اثر مفقودشدۀ همایون رحیمیان و همینطور اپرت ضحاک خودِ آقای ناصری را بیابیم که متأسفانه یافت نشد. در میان اسناد هم به نامههایی برخورد کردیم که مربوط به دعوت از فرهاد مشکات و ثمین باغچهبان بود که البته هیچوقت به نتیجه نرسیده بود! همچنین به دستنویس سه رمان ترجمه شده از زبان فرانسه دست یافتیم که قرار است برای انتشار آنها نیز اقدام شود.
تعداد اسناد بهدستآمده زیاد بود و برای هرکدام جایگاهی جداگانه در نظر گرفتیم، بهطورمثال اسناد مربوط به هنرستان، رادیو، خانۀ موسیقی، ارکستر سمفونیک تهران و… همینطور تعداد زیادی بروشورهای تاریخی از کنسرتهای مختلف ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر اپرای تهران و… که لازم است همگی اسکن و ثبت شوند. همچنین تعداد زیادی کتاب و پارتیتور در آرشیو ایشان موجود است که پارتیتورها آثاری از دورۀ باروک تا آثار آوانگاردِ آهنگسازانی مانند بریو، پندرسکی، اشتوکهاوزن و… را شامل میشود. این حجم از آثار متنوع در کتابخانه یک موسیقیدان واقعا حیرت آور است؛ برایم باور کردنی نیست که یک هنرمند تا این اندازه توانسته در زمینه علمی پیش برود.
برای یک رهبر ارکستر آیا چنین چیزی طبیعی نیست؟
پورقناد: البته ولی توجه داشته باشید بسیاری از این آثار در سالهای پیش از قرار گرفتن ایشان در سکوی رهبری ارکستر سمفونیک تهران تهیه شده است، یعنی در زمانی که ایشان قرار نبوده رپرتوار موسیقی کلاسیک غیرایرانی اجرا کنند و در واقع اینها جزو مطالعات شخصی ایشان بوده است. جالب اینجاست که آقای ناصری در رشتۀ نوازندگی در سه شاخه کار میکرد، اول سازهای کوبهای ارکستر سمفونیک که در این شاخه تحصیل کرده بود و طبیعی است کتابهای زیادی در این زمینه داشته باشد، ساز دوم ایشان ویلنسل بوده که آثار زیادی هم از رپرتوار ویلنسل از دورۀ باروک تا معاصر در میان آرشیو ایشان وجود دارد؛ ساز سوم هم پیانو بوده که آرشیو آثار پیانویی ایشان هم چشمگیر و احتمالا یکی از بزرگ ترین آرشیو های آثار پیانویی است!
آیا اطلاعاتی مبنی بر بررسی و مطالعۀ این آثار وجود دارد؟
پورقناد: بعضی از آنها به دلیل استفادۀ زیاد ورق ورق شده و بهخصوص روی نت بسیاری از آثار پیانویی انگشتگذاری و فرازبندی دیده می شود. مطالعۀ این حجم از آثار متنوع واقعا عرق شرم بر پیشانی بسیاری از جوانان امروز میآورد! کسانی که ساز تخصصیشان پیانو است (نه ساز سومشان!) ولی شاید ۱۰ کتاب نت هم پیانو ندارند! البته اگر با معیار مرحوم ناصری بخواهیم بسنجیم تقریباً اکثر موسیقیدانهای پرمطالعه هم کممطالعه یا درنهایت در سطح مطالعۀ متوسط بهحساب میآیند.
سلام من کتاب چگونه یک پارتیتور یک ارکستر را بخوانیم از فریدون ناصری را از کجا می توانم تهیه کنم
متاسفانه این کتاب نایاب است.