درحالی که در ساز های آرشه ای مانند: ویولون و کمانچه چنین محدودیتی به هیچ وجه وجود ندارد و در تمام وسعت این گونه سازها می توان بدون هیچ گونه وقفه، با اندکی تغییر محل انگشت به راحتی صدا های مورد نیاز را تأمین نمود.
همچنین در دیگر ساز های مضرابی ایرانی مانند تار و سه تار نیز می توان با استفاده از پرده بندی های موسیقی ایرانی که بر روی دست ساز بسته شده و یا ساز دیگری مانند عود که اصولا فاقد پرده بندی روده ای و یا نایلونی است و نیز ساز قانون که تغییر صداها به وسیله کلید های «پرده گردان» حاصل می شود، فواصل مورد نیاز موسیقی ایرانی را در همه اوکتاو های موجود در آن سازها به دست آورد. به همین ترتیب در آن دسته از سازهای بادی چوبی (که مناسب اجرای موسیقی ایرانی هستند) این عمل با تنظیم فشار لب و تمهیدات دیگر تأمین می گردد.
بنابراین، ساز سنتور در بنیاد ساختار خود با چنین محدودیت و مشکلی از نظر تغییر فواصل روبروست که به سادگی نمی توان تغییر مایه ها و مقام های متداول در ردیف موسیقی سنتی ایران را به طور کامل در همه اوکتاو های آن اجرا کرد و اهل فن به خوبی آگاهند که در روند موسیقی سنتی ایران و اجرای گوشه ها به دنبال هم، معمولا به صدا هایی می رسیم که از شاهد گوشه قبلی قدری بالاتر است و در حقیقت در این نوع موسیقی، صداها گام به گام و پله پله بالا می رود.
در صورتی که در ساز سنتور نوازنده ناچار است که برخلاف روند متداول در موسیقی سنتی، برخی قسمت های بالاتر و با اوج دستگاه و یا آواز را به جای حرکت به طرف بالا و صدا های زیرتر) در بم اجرا کند.
یکی از مواردی که استادانی چون: وزیری و خالقی در آثار خود از این ساز استفاده نکرده اند، بی گمان محدودیت صدا های آن در اوکتاو های مختلف بوده است.
آنان که دستی در کار تصنیف قطعات موسیقی دارند، به خوبی واقفند که سازهای مختلف باید امکانات لازم را در تمام وسعت خود برای ایجاد فواصل گوناگون در اجرای خطوط ملودی و نیز در صورت لزوم برای بافت هارمونی و غیره داشته باشند و نباید در ادامه خط ملودی و یا هارمونی در استفاده از این گونه سازها ما ناچار باشیم که یک یا چند صدا را بدون رابطه منطقی به اوکتاو های دیگر منتقل کنیم و در حقیقت به دلیل مشکل ساز، صداها را در اوکتاو های مختلف پراکنده نماییم و هویت اصلی جملات و خطوط موسیقایی را از بین ببریم.
گرچه در آن شرایط زمانی، عوامل دیگری هم از جمله: نبودن نوازندگان واجد شرط و آشنا به خط موسیقی و همچنین مشکلات کوک سیم های انبوه ساز سنتور، خود از موانع مهمی برای استفاده از این ساز بوده است؛ ولی مشکل یاد شده در بالا را نیز نباید از نظر آهنگسازان متقدم ملی دور دانست.
و اما باتوجه به علاقه خاصی که نگارنده از سالها قبل به نوع صدادهندگی این ساز ملی داشتم، به ویژه که از مدتها قبل نسبت به بهبود ساختمان و کیفیت صدای آن نیز توسط استادان سازنده سازی اقدامات و تجربیات ارزنده ای به عمل آمده بود و ساز های خوش صدایی با کمیت کافی در دسترس هنرمندان نوازنده قرار داشت، مشکل می نمود که نگارنده به عنوان یک مصنف علاقه مند به آفرینش کار های جمعی در زمینه موسیقی ملی، سنتور را به دلیل مشکلات و محدودیت های پیشگفته، از مجموعه ساز های مورد نظر خود در تصنیف قطعات موسیقی ملی، حذف کنم.
۱ نظر