آیا می توان حبیب سماعی را شاخص ترین سنتور نواز مکتب قاجار دانست؟
بله. من حبیب سماعی را از نظر بسط و گسترش گوشه ها و به وجود آوردن جملات و آرتیکولاسیون های مستحکم چه در قطعات ضربی که ساخته خود او بودند که بسیار از نظر فرم محکم و گویا و زیباست و چه از نظر تکنیکی، برتر از نوازندگان ماقبل او می دانم. حبیب اگر در شرایط بهتری بود که قدر او را بیشتر میدانستند و از نظر مالی در رفاه بود نه تنها عمر طولانی تری می کرد بلکه به علت نبوغی که داشت میتوانست باعث پیشرفت بیشتر در موسیقی و ارتقاع آن شود چرا که نوازندگی او نه تنها جامعه پیرامون خود، بلکه حتی خارجی ها را نیز تحت تاثیر قرار می داد. حبیب یک نابغه بود. مرغی بود در قفس که جامعه هرگز شخصیت و نبوغ او را نشناخت حتی موزیسین های زمان خودش.
آثار سنت گرایان قرن بیستم تا چه حد به مکتب قاجار نزدیک است و آیا آثار آن ها نسبت به دوره قاجار از غنای هنری بیشتری برخوردار است؟
سنت گرایان سده بیستم از نظر شفاهی و سینه به سینه بودن ردیف، راه مکتب قدیم را با اندک اختلافی ادامه دادند. اما بر اثر به وجود آمدن رادیو در سال ۱۳۱۹ و شنیدن موسیقیهای هندی، ترکی، عربی و تاثیر پذیری از آن ها، موسیقی دورگه ای پا به عرصه وجود گذاشت که با مکتب قدیم متفاوت بود. آن ها نسبت به مکتب قدیم از تزئینات کمتری استفاده میکردند که این موضوع در آثار مدرنیست ها مشهود تر است.
سنت گرایان سده بیستم، نوانس و موزیکالیته بهتری نسبت به قدیمی ها داشتند و ردیف را شمرده تر و با احساس تر اجرا می کردند. به ویژه با استفاده از میکرفن و اکو دادن به نوازندگی خود، کیفیت کارشان را بیشتر به رخ میکشیدند.
در آثار مدرنیست های قرن بیستم با چه تغییرات عمده ای مواجه ایم؟
پرچمدار مدرنیست های سده بیستم را می توان مجید نجاهی و فضل الله توکل دانست. آن ها نگاه و رویکرد خاصی نسبت به ردیف داشتند و تکنیک نوازندگی شان متفاوت بود. تحت تاثیر موسیقی هندی، ترکی و عربی بودند و به آسان نواختن معروف هستند. این هنرمندان با فشار آوردن انگشت شصت روی سیم های پوزیسیون دوم، ایجاد ویبراسیون کرده که این تکنیک تا آن دوره اصلا در آثار گذشتگان وجود نداشت و بیشتر در موسیقی کشورهای اطراف شنیده میشد. اینتکنیک باعث کندی در اجرا و مانع از نواختن پاساژها و آرپژهای سریع میشود.
آن ها با قرار دادن میکرفن های کوچک در داخل سنتور باعث حجیم شدن چند برابری صدا با باس قوی می شدند. همچنین از نمدهای ضخیم تر استفاده می کردند تا صدای سازشان نرم تر شود. ردیف را خیلی خلاصه تر و ساده تر اجرا میکردند. ساختار، سکانس ملودیک، بسط و گسترش گوشه ها در نوازندگی آن ها بسیار محدودتر بوده و با مکتب قدیم فاصله بسیاری گرفته بودند. استفاده از نت پدال، آرپژ و خفه کردن نت ها نیز از دیگر خصوصیات این نوازندگان است.
درود بر جناب مقدم و استاد پیرگلو..
مصاحبه ی فنی و جذابی ست