براى او بهترین موقع بود چرا که سیستم فرهنگى کشور، متعاقب رشد صنعتى و شکوفایى اقتصادى، تغییرات چشمگیر کرده بود و امکانات وسیع دهه ۱۳۴۰ شمسى با سال هاى پیش ازآن قابل مقایسه نبود. سازمان ها و ادارات جدیدى براى موسیقى تأسیس شده بودند و رشد امکانات فرهنگى سال هاى ۱۳۵۷-۱۳۴۷ در هیچ دوره دیگرى از تاریخ معاصر، حداقل براى موسیقى، نظیرى نداشت. دکتر هرمز فرهت به دعوت سازمان رادیو تلویزیون ملى ایران، ریاست شوراى موسیقى را پذیرفت.
همچنین ریاست دپارتمان موسیقى در دانشکده هنرهاى زیبا و معاونت هنرى دانشگاه تازه بنیاد «فارابى» را نیز قبول کرد و در تمام این سمت ها، با جدیت و کاردانى مثال زدنى، به کار پرداخت. همراه این فعالیت هاى وقت گیر در سمت استاد نیز به تدریس اشتغال داشت و آهنگسازى را نیز به عنوان مشغله صرفاً هنرى خود دنبال مى کرد.
موسیقى متن به یاد ماندنى فیلم «گاو» به کارگردانى داریوش مهرجویى از یادگارهاى این سال هاست. همچنین تعدادى برنامه هاى تلویزیونى که در همان سال ها از او ضبط شده است و تعدادى مقاله قابل توجه در مجله موسیقى (ارگان اداره هنرهاى زیبا) مجله موزیک ایران و مجله رودکى؛ و نیز ترجمه کتاب «کنتر پوان» نوشته کنت کنان که انتشارات دانشگاه تهران آن را چاپ کرد. در بین موسیقیدانان و موسیقى شناسان ایرانى، شخصیتى با چنین تنوع علایق فرهنگى و وظایف هنرى – ادارى کم نظیر بوده است.
خود او با فروتنى در این باره گفته است: «من مى دانم اگر هموطنانى هستند که از من نامى شنیده اند بیشتر در رابطه با فعالیت هایم در زمینه موسیقى بین المللى و آهنگسازى بوده که کاملاً بجاست. از طرفى آن بخش از زندگى حرفه اى اینجانب که با موسیقى ملى آمیخته است کلاً شناخته شده نیست، این سه علت دارد: اول این که بیشتر عمرم در خارج از ایران گذشته است. دوم این که نوشته هایم در زمینه موسیقى ملى کلاً به انگلیسى بوده و در خارج از ایران به چاپ رسیده است. سوم این که به رغم آشنایى عملى که با دو ساز ایرانى (سه تار و سنتور) دارم کارم نوازندگى و خوانندگى نیست.
مردم عموماً مجرى موسیقى را مى شناسند و براى بسیارى، موسیقى شناسى جدا از خوانندگى یا نوازندگى مفهوم زیادى ندارد.» البته امروز مفهوم «موسیقى شناس» براى اهل موسیقى بسیار شناخته شده تر است تا زمانى که دکتر فرهت در ایران مى زیست. اگرچه هنوز هم فردى با معیارها و استانداردهاى او به زحمت پیدا مى شود و هنوز هم کمتر کسى با او قابل مقایسه است.
اثر برجسته پروفسور هرمز فرهت که به فارسى هم ترجمه شده، «دستگاه در موسیقى ایرانى» است. در این تحقیق، وى ساختار فواصل، انگاره هاى ملودیک، مقام گردى و بداهه سازى ها و دستگاه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و همچنین مکتب آهنگسازى بر مبناى دستگاه ها را به عنوان قسمتى از رپرتوار کلاسیک در سالیان اخیر به موسیقى سنتى افزوده شده را مورد بررسى قرار مى دهد. این کتاب به سعى صادق آقاى مهدى پور محمد به فارسى ترجمه شده و متن ترجمه نیز از زیر نظر و قلم پروفسور فرهت گذشته است.
۱ نظر