گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

دربارۀ سید حسن کسایی؛ نای افسونگر دوران (۴)

حسن کسائی (۱۳۰۷-۱۳۹۱)

شهرت نی‌نوازی او، باعث شد که تبحر او در سه‌تارنوازی شناخته نشود، زنده‌یاد استاد عبادی می‌گفت اگر آقای کسایی فقط سه‌تار می‌نواخت و کسی نی زدن ایشان را نشنیده بود، می‌توانست به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین سه‌تارنوازان این مملکت، مطرح باشد.

کسایی جوان، ناخن زدن را از صحیح‌ترین مرجع سه‌تار، یعنی استاد ابوالحسن صبا فراگرفت و بعدها شیوه شخصی خود را آفرید. توفیق شنیدن سه‌تار ایشان هنوز برای اجتماع و اهل موسیقی در سطح وسیع ممکن نشده است، ولی آن‌ها که شنیده‌اند «دانند که متاع او کجایی است». فرزند استاد، آقای محمدجواد کسایی که در امر نگارش تجربه و تمرین دارد، مختصات سه‌تارنوازی پدر را در مقاله‌ای خوش نوشته و در کتاب از موسیقی تا سکوت (نشر نی، ۱۳۸۱) به چاپ رسانده است.

استاد کسایی در این ۲۵ سال گذشته، فراز و نشیب بسیار دید. گاه بر او جفا و ظلم رفت و گاه از او تجلیل شد! برای او که با عالم درونی خود و بهشت موسیقی و اندک یاران همدل خود، خوش و آسوده است، این تکذیب‌ها و تعریف‌ها مهم نبود و آزردگی‌های روان حساس خود را نیز کمتر ابراز کرد، مگر در ساز که حکایتی دیگر آفریده است.

به‌تازگی مجموعه آثار ایشان بعد از سال‌ها سکوت، با عنوان از کران زنده‌رود به انتشار رسیده و هرکدام درج جواهری است از گنج‌خانۀ هنر او. گرچه هنوز جامعۀ موسیقی منتظر انتشار ردیف‌های مخصوص «نی» است (و کلام راوی باصلاحیت‌تر از اوست؟!) همچنین منتظر نشر نوارهای سه‌تارنوازی و گزیدۀ همنوایی‌های او با بزرگانی چون صبا و محجوبی و ادیب و منتظر دیدن چهرۀ مهربان و لبخند شیرین و ظریف او بر صفحۀ  تلویزیون، بعد از ۲۶ سال دوری، تا باز هم استاد چندجمله‌ای به طنز بگوید، شعری مناسب بخواند، اعلام عدم آمادگی برای نواختن کند و… ناگاه، سازی بزند که محراب به فریاد آید و ثابت کند که به قول دوستانش، «هنوز دود از کنده بلند می‌شود»

***

دیدگاه دیگران

محمدرضا لطفی، «نه به خود و نه به هیچ‌کس دیگر این اجازه را نمی‌دهم که از استاد حسن کسایی انتقاد کند، چرا که بررسی آثار او در حد ما نیست. این را به خاطر عشقم به حسن کسایی نمی‌گویم بلکه این به خاطر عظمت، بینش، معرفت، حال و عشق او به ایران‌زمین است»

حسین عمومی، موسیقیدان و نی‌نواز، کسائی را «پایه‌گذار مکتب نی» به شمار می‌آورد. مکتبی که «نوازندگان بعد از او چه مستقیم و چه غیرمستقیم» از آن متأثر شده‌اند.

حسین دهلوی، موسیقیدان و آهنگساز، می‌گوید: آنچه مولوی دربارهٔ «نی» سروده، در نی کسائی به واقعیت پیوسته است.

پرویز یاحقی، آهنگساز و ویولن‌نواز، ستایش را به آن حد می‌رساند که کسائی را «استاد فرزانۀ تاریخ موسیقی جهان» می‌نامد.

هوشنگ ابتهاج سروده است: شکایت شب هجران که می‌تواند گفت حکایت دل ما با نی کسائی کن

روزنامه ایران

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است