درباره تصنیف مشهور عبدالقادر مراغی که مهدیقلی هدایت را نت نویسی کرده بوده بفرمایید که آیا این نت نویسی مشابه کار آقای فخرالدینی بوده است یا خیر؟
یک مورد مهم مطروح ذیل عنوان «در طریق تحریر الحان» (روش نتنویسی قدما) برگردان تصنیف عبدالقادر مراغی درپردۀ حسینی در دور رمل با شعر «لکلّ صبح و کلّ اشراق تبکی عینی بدمع مشتاق» به نتنویسی حامل است که چند دهه پیشتر از بازنویسی فرهاد فخرالدینی از این تصنیف انجام شده و از منابع او برای قرائت دقیقتر آن بوده است. (فرهاد فخرالدینی در «کتاب ماهور: مجموعه مقالات موسیقی»، جلد سوم، زمستان ۱۳۷۲، طی مقالۀ «شیوۀ ثبت و نگارش الحان یا آهنگهای موسیقی به روایت عبدالقادر مراغهای» به بازنویسی مجدد این تصنیف پرداخته است و بعدها اجرای آنرا در تیتراژ سریال امام علی ارائه کرد.)
هدایت در کنار توجه به نت نویسی ابجدی به نت نویسی غربی نیز تسلط داشته است، در این کتاب معادل سازی ها را به چه شکل انجام داده؟
هدایت در نغمۀ دوم نوبت دوم مجمعالادوار به تبیین تئوری موسیقی غربی پرداخته و در اثر او آنچه بیش از همه شاخص است سعی او در معادلسازی برای اصطلاحات موسیقی غربی به عربی و فارسی است که جزو نخستین کوششهای انجامشده در این زمینه محسوب میشود. گاه در میان اصطلاحاتی که او انتخاب کرده معادلهای شیوا و زیبایی به فارسی دیده میشود، ازجمله «تکآهنگی» بهجای «هوموفونی»، «همآهنگی» بهجای «پلیفونی»، «فراهنگی» بهجای «هارمونی»، «پیریز» بهجای «پواندورگ»، «مایه» بهجای «تنیک»، «برمایه» بهجای «سوتنیک» (درجۀ دوم گام)، «یگاه» بهجای «اونیسون»، «نمایان» (در کنار دیگر اصطلاحات عربی، نظیر «فائقه»، «مبرّز»، «جلی») بهجای دومینانت (درجۀ پنجم گام)، «پردهشکستن» بهجای «مدولاسیون»، «جنبش» بهجای «ویبره»، «خانه» بهجای «میزان»، و ترجمۀ اصطلاحات تُندا، مثل «بشتاب» بهجای “Presto” و…
در میان اصطلاحاتی که به عربی انتخاب کرده نیز معادلهای زیبایی، مانند «میزانالنغمه» بهجای «دیاپازن»، «انتقالات» بهجای «مدولاسیون»، «جمع» بجای «آکورد» و… دیده میشوند. (همۀ این موارد در ابتدای سه مجلد بازنویسیشده فهرست شدهاند و شایسته است به فرهنگهای اصطلاحات موسیقی ایرانی افزوده شوند.)
همچنین برخی مباحثی که هدایت در تئوری موسیقی غربی معرفی کرده متفاوت با دیگر کتب تئوری موسیقی منتشرشده در ایران است، ازجمله نحوۀ نامگذاری کششهای موسیقی و نامگذاری انواع فواصل.
در مورد اهمیت بخش سوم (تئوری موسیقی دستگاهی و رسالۀ ابجدی در کتابت موسیقی) نیز پیشتر صحبت شد و بهعنوان نکتهای تکمیلی باید عرض کنم از جمله مباحثی که در بخش سوم مجمعالادوار برای نخستینبار در ادبیات مکتوب موسیقی ایرانی و چند دهه پیش از تحقیقات دکتر مهدی برکشلی در زمینه گامها و فواصل موسیقی ایرانی مطرح شده اندازهگیری دستانهای موسیقیدانان ایرانی است (ازجمله درویشخان و مهدیخان صلحی و علینقی وزیری) و تأکید هدایت بر هماهنگتباری فواصل آنها. هدایت دراینباره نوشته است: «عبدالقادر گوید که اساتید زمانْ ابعاد یونانی را نمیپسندند و بر آنها تصرّفاتی میکنند.
لازم دانستم که در ابعاد معموله دقتی بشود خصوص که سازی را دادم بنسبت ادواری پرده بستند و مطبوع نیفتاد. از درویشخان و دکتر مهدیخان صلحی و علینقیخان وزیری خواهش کردم ساز خود را بدقّت کوککنند. سپس پردهها را سنجیدم. ذوالکل، ذوالاربع، ذوالخمس و طنینی اوّل در نهایت صحّت بود، خصوص در ساز صلحی. پس از تکرار امتحان مسلّم شد که ایرانیان پس از دورۀ عبدالقادر یا در دنبالۀ همان دوره ابعاد را اندک تغییری دادهاند که در جدول مخصوص به تشخیص صلحی یاد شده…» (هدایت در جایجای مجمعالادوار فواصل گام اعتدال مساوی را نکوهش کرده و آنرا غیرطبیعی خوانده و دلیل عدم پسند موسیقی غربی توسط شرقیها را تصرف در فواصل طبیعی خوانده است.)
نکات مهم و باارزشی در مورد مهدیقلی هدایت و هنرمندان و متفکران هم دوره ی ایشان و معادل های واژه های موسیقی در فرهنگ های عربی، فارسی و لاتین و مهمتر از همه تقدم مهدیقلی خان هدایت نسبت به آقای فرهاد فخرالدینی در آوانگاری تصنیف عبدالقادر مراغی درپردۀ حسینی در دور رمل (با شعر «لکلّ صبح و کلّ اشراق تبکی عینی بدمع مشتاق») به خوبی در یک مقاله جمع نموده اند بدون آنکه شخصیت آقای فخرالدینی را تخریب و ضعف های روشی ایشان را برجسته نمایند.
ادب ایشان (به عنوان یکی از اسباب بزرگواری و متانت) ستودنی است.
نوازندگان سریال چرا هیچ اسم و رسمی ازشون نیست؟
نی؟
کمانچه؟
عود؟
همه در طول سریال ایفای هنر کردن و پخش شده ولی هیچ اسمی ازشون حتی داخل تیتراژ هم نیست