گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مسعود شعاری سیرِِ خلاق نوازندگی (۱)

مسعود شعاری

مقدمه

گفتگوی صریح با هنرمندان، فعالیتی فرهنگی و روشنگرانه است که به ارتباط و درک بهتر آثار هنری یاری می رساند. بدون شک برای هنرآموزان و مخاطبان نیز، درک آثار یک هنرمند از زبان خود هنرمند حاوی تجارب و نکات فنی قابل توجهی است. این گفتگو که با جدیت و استقبال آگاهانۀ مسعود شعاری پیگیری شد، هدفی جز واکاوی و نقادی صحیح موسیقی ایران نداشته و تلاش دارد از کلیشه‌های رایج در مصاحبه‌ها نیز فاصله بگیرد.

در اهمیت این گفتگو، نبود منابعی دربارۀ اندیشه و آثار این هنرمند خلاق بود، که پس از تحقیقات اولیه و طرح پرسش‌ها در سه زمینۀ نوازندگی، آهنگسازی و آموزش موسیقی، تلاش شد بخشی از این کمبود جبران و زمینه‌ای برای شناخت بهتر آثار ایشان محیا شود. سرانجام پس از چندین جلسه گفتگو (حدود سی ساعت) نتایج حاصل پیش روی مخاطبان است.

در اینجا لازم است از آقای شهاب مهرپویان که حلقه اتصال‌مان بود و در گفتگوی اولیه و طرح سوالات و پیاده سازی یاریمان کرد قدردانی نماییم. همچنین تشکر ویژه از خانم فرحناز صاحب‌قلم همسر محترم مسعود شعاری دارم که خود نیز از اهالی فرهنگ و هنر است و هر بار با رویی گشاده در آموزشگاه همساز پذیرایمان بودند و قطعاً مصداق این سخن‌اند که هر هنرمندی، بانویی بزرگ و مهربان همراه خود دارد. تشکر ویژه‌ای نیز از سردبیر محترم مجله گزارش موسیقی، آقای سروش ریاضی دارم، که با پیگیری ایشان این گفتگو  اولین بار زمستان سال ۱۳۸۹ در آن مجله چاپ و منتشر شـد.

آقای شعاری، به عنوان نوازندۀ حرفه‌ای سه‌تار در تکنوازی‌های اخیرتان و شیوه خاص خود، از تکنیک سازهای دیگری مثل گیتار، دوتار و تنبور استفاده می کنید، به همین دلیل، برخی از منتقدین و شنوندگان نواخته های شما را غیر یکدست و کلاژگونه می‌دانند. پاسخ و تحلیل شما در این خصوص چیست؟
در پاسخ سوالتان می‌توان گفت قضاوت‌ها همگی بر اساس عادات شنیداری و گوشی و شیوه‌های موجود در موسیقی ماست، پس طبیعی است که شکستن این عادات و فرم‌ها در ابتدا غیرمعمول و غیریکدست به گوش برسد، خُب، غیرمعمول است اما در این شیوۀ نوازندگی بیان خاص خود و تکنیکهای ویژۀ خود وجود دارد. ثانیاً، من در این تکنوازی‌ها به‌ویژه اصراری به اجرای فرم معمول موسیقی و تکنوازی سنتی صرف ندارم، پس طبیعی است که از تکنیک‌ها و فیگورهای جدیدتری برای بیان شخصی‌ام استفاده کنم که این خود مانند یک گویش جدید است، حال ممکن است شنوندگانی آن را کلاژ گونه ببینند و بشنوند، در ضمن استفاده از تکنیکهای خاص نوازندگی مثل  فلاژوله (Flajolet)ُ، فینگرتپ (Fingertab)، میوت (Mute) و… اگر در جای درست و مناسب اجرا شوند می‌توانند اَشکال و فرم‌های زیبا و خلاقانه‌ای بوجود آوردند و نیز برخی از این تکنیکها در خیلی از سازهای دنیا استفاده می‌شوند. همچنین باید اشاره کنم من از تکنیک تنبور در نوازندگی استفاده نمی‌کنم.

در ایران استاد شهناز نیز از تکنیک تب گرفتن به روشی خاص استفاده می‌کنند!
بله، کاملاً درست است. استاد شهناز و استاد علیزاده هم از این تکنیک استفاده کرده‌اند، ولی نه اینکه از جایی الگو گرفته باشند بلکه این تکنیک در سازهای زهی مضرابی می‌تواند وجود داشته باشد. در هر فرهنگ نوع تکنیک آن ساز با توجه به خلاقیت هنرمند اجرا می‌شود، مثلا استاد علیزاده هم در قطعه ی کردبیات آلبوم ترکمن این تکنیک را به کار برده‌اند که در گوهر وجودی قطعه بوده و به نوعی روح آن قطعه محسوب می‌شود و به هیچ عنوان برگرفته از جائی نمی‌باشد. به هر حال وقتی قرار اجرای موسیقی صرفاً سنتی و تکرار گذشته‌ها نیست، تجربه کردن و بیان حسی و زیبایی شناسانۀ جدید هم از نظر من نمی تواند منتفی باشد.

سعید مجیدی

سعید مجیدی

متولد ۱۳۵۳، خواننده و منتقد موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است