گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گزاره‌هایی در بابِ شناختِ فُرم و سبک (۴)

خودِ این تفاوت، مؤیدِ تفارقِ سبک و اسلوبِ نوازندگیِ آن دو نوازنده خواهد بود. به‌عنوان نمونه؛ دو استادِ نوازنده‌ی تار «جلیل شهناز» و «محمدرضا لطفی» (البته با توجه به‌تفاوتِ گفتمانِ سازی هر دو هنرمند)، در نوازندگیِ قطعه‌ای در یک فضای مُدال، با آرایه‌پردازیِ متفاوت و متمایزی ظاهر می‌شوند که این تفاوت و تمایز، در سبک‌شناختیِ نوازندگی هر دو، مؤثر واقع شده است. قطعاتی را به‌نوازندگی این دو هنرمند با هم بشنویم:
audio.gifدونوازی جلیل شهناز و امیرناصر افتتاح را در آواز ابوعطا بشنوید
audio.gifدونوازی محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگ فر را در آواز بیات ترک بشنوید

در این‌که چگونه می‌توان به‌سبکی شخصی دست یازید، به‌این سادگی و راحتی نمی‌توان در این خصوص صحبت داشت. فارغ از یک عمر مجاهدتِ حضوری و کوششی، کسبِ معارف و مراتبِ حصولی و جوششی نیز در این حوزه شایان اهمیت است که ذکر بسیاری از آنها، قائل به‌تعیُّن و تبیُّن نیست. اما در حَدِ یک راهکارِ کوچک، بازنگری در مبحث فُرم (و نه فقط «فُرم- آهنگ»ها، بلکه «فُرم- قالب»ها و حتی «فُرم- گونه»ها) در این خصوص بی‌ثمر و بی‌فایده نخواهد بود.

به‌غیر از «فُرم- آهنگ»ها، «فُرم- قالب»های موسیقی ایرانی حایز ساختارِ متعارفی هستند که با بازنگری، دگراندیشی و فُرماسیونِ هریک از آن‌ها – البته ضمنِ حفظِ اصالت و سنن حاکم بر ذات و فرهنگ موسیقی کلاسیک ایرانی – می‌توان به‌تغییر و تحولاتی دست یازید که فارغ از پتانسیلِ بالفعل‌شده‌ی فُرم- قالب‌ها، ظرفیت‌های بالقوه‌ی آنها را نیز که هنوز بالفعل نشده، از بالقوگی به بالفعلی درآورد. فراموش نکنیم که در فُرم- آهنگ‌ها (و همچنین فُرم- قالب‌ها)، فُرم تابعی از مُدال بوده و اساساً با موسیقی عجین شده است؛ فلذا، پویشِ ظرفیت‌های نُوین در عرصه‌ی فُرم در این خصوص انکارناپذیر خواهد بود.

اما، نکته‌ی مغفوله در این میان، «لحن» می‌باشد. بیان، فنونِ بلاغت و فصاحت و به‌نوعی آیینِ گفتار است. در نهایتِ اهمیتِ مبحثِ بیان، از مقوله‌ی لحن نمی‌توان و نباید غافل شد. لحن، سبک یا شیوه‌ی بیان است و نزدیکترین مفهوم به‌اندام‌وارگی و یا ریخت‌شناسیِ فُرمِ بیانی و زیرساختِ بنیادینِ مبحث سبک‌شناختی است.

پیش‌تر هم اشاره شد که پیوستگی و درهم‌تنیدگیِ عواملِ فُرم و محتوای بیانی غیرقابل‌انکار بوده و این مهم در مورد مفهومِ لحن مصداق می‌یابد زیرا، لحن از منظرِ فُرمِ بیانی با «آهنگ‌واره‌های بیانی» و از دیدگاه محتوای بیانی با «جنسِ بیان» مرتبط است. نمونه‌ی صوتی‌ای که در مورد گوشه‌ی مجلس‌افروز ارائه شد یک مصداق بارز از موسیقی سازی و تفاوت لحنِ نوازندگان مذکور بود.

اما، درخصوص درک بیشتر موضوع و ارائه‌ی مصداقی در مورد موسیقی آوازی، سه روایت از گوشه‌ی دیلمان (باصدای محمود کریمی، هوشمند عقیلی و بانو پریسا) را با هم می‌شنویم؛ جالب این‌که، محمود کریمی معلم آوازیِ هوشمند عقیلی و پریسا بوده و روایت دیلمانِ عقیلی و پریسا متأثر از ردیف آوازیِ به‌یادگارمانده از استاد است. در این میان، هوشمند عقیلی اجرای متفاوت‌تری را نسبت به‌اجرای کریمی به‌جای گذاشته است.

audio.gifگوشه دیلمان را با اجرای محمود کریمی بشنوید
audio.gifگوشه دیلمان را با اجرای هوشمند عقیلی بشنوید
audio.gifگوشه دیلمان را با اجرای پریسا بشنوید

محمدرضا ممتازواحد

محمدرضا ممتازواحد

۱ نظر

بیشتر بحث شده است