درباره آلبوم «بشنو ز مثنوی» باید بگویم که در آغاز کار قرار بود تنها در این آلبوم جواب آواز مربوط به ساز سه تار و بخش تکنوازی را همچون بقیه تکنوازان این آلبوم اجرا کنم ولی آقای رامین بحیرایی پیشنهاد دادند که در ابتدا و انتهای این آلبوم دو تصنیف مجزا که ساخته خودشان بود نیز افزوده شود. وقتی تصنیف اول را برای من خواندند به نظرم رسید که قابلیتهای خوبی برای چندصدایی دارد.
در آن زمان مشغول تحقیق بر روی چند صدایی در موسیقی ایران برای رساله پایاننامهام بودم و مکاتب مختلف چندصدایی موسیقی ایرانی و پارتیتورهای مختلف آهنگسازان ایرانی را بررسی میکردم. یکی از این منابع، کتاب هارمونی موسیقی ایرانی آقای فرهاد فخرالدینی بود که سعی کردم در این چندصدایی از این روش استفاده کنم؛ روش جدید و خاصی بود و در نهایت از آن راضی بودم ولی به نظرم روش «پیشرویِ هارمونیک» که در کتابهای هارمونیِ آکادمیک پیشنهاد میشود، قابلیتها و تنوع بیشتری دارد.
در ابتدا قصد داشتم از کوارتت زهی و سنتور و عود برای ارکستر این اثر استفاده کنم ولی احساس کردم بد نیست که به سراغ نی که سازِ معروف «مثنوی معنوی» مولوی است، بروم تا حس کار به شعر مولوی نزدیکتر شود.
مانند تجربیات گذشتهام در چندصدایی نوشتن برای گروه نی، این بار نیز از چند خط مجزا برای نی استفاده کردم ولی نه یک نی در هر خط؛ بلکه سه نی در هر خط. در تجربیات گذشتهام در آثاری که برای رادیو نوشته بودم، قطعاتی بود که از سه نی در خطهای مختلف و سنتور و ماریمبافون استفاده کرده بودم.
این بار میخواستم همان کاراکتر صدایی ماریمبافون را از سنتور بگیرم؛ یعنی سنتوری که هم چابکی و تکنیک سنتور عادی را داشته باشد و هم صدایی پرکاشنیک مثل ماریمبافون داشته باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم بر اساس تجربهای که در تکنیک ابداعیام در سهتار به نام «شیطانک نوازی»، همین تکنیک را به روی سنتور پیاده کنم.
برای این کار باید صدای سنتور تا حدی سوردینه میشد که طنین و رنگ سنتوری خود را حفظ کند، پس به جای انداختن حوله روی ساز، دو نوار چسب روی هر دو ردیف خرکهای سنتور زدم و یک فیگور شبیه ماریمبافون را از آن استخراج کردم که هم ملودیک بود و هم ریتمیک.
در دو بخش سنتور عادی و سنتور سوردینه را آقای مسعود نجفی اجرا کردند. در گروه نی، در دو بخش بالا و میانی از «نی شش دانگ» طراحیِ دکتر حسین عمومی و در بخش باس نی، از الگوی «شیوان» طراحیِ آقای سجاد محرابی استفاده کردیم. اما هنوز همان بخش باس هم به اندازه کافی بم نبود و به یک ساز مکمل که هم القای ریتمیک را قویتر کند و هم بخش باس را تقویت کند نیاز داشتیم، پس از ساز عود استفاده کردیم که نوازندگی آن را آقای مجید یحیینژاد به عهده داشت.
این قطعه به نظر من نیازی به ساز کوبهای نداشت ولی به پیشنهاد آقای رامین بحیرایی، یک تمبک نیز به آن اضافه شد ولی پارت نویسی بخش تمبک بر خلاف بقیه ارکستر به عهده من نبود و آقای سیاوش عبدی، آن را طراحی و اجرا کردند. در کل به گمانم این ترکیب توانست هم فضای عرفانی و هم جوش و خروشی که در آن شعر وجود داشت را تداعی کند: «جسم خاک از عشق بر افلاک شد/ کوه در رقص آمد و چالاک شد»
برای اینکه علاقهمندان چندصدایی در موسیقی ایرانی بتوانند از این تجربه استفاده کنند، پارتیتور این اثر را نیز در سی دی و نسخه اینترنتی آن که در اخبار سایت بیپتیونز است، قرار دادیم.
*سجاد پورقناد، در آلبوم «بشنو ز مثنوی»، نوازنده سهتار است و همچنین ملودی بخش سازی و چندصدایی آن را عهده دار بوده است.
روزنامه اعتماد (۱۴۰۲/۰۷/۱۷)
۱ نظر