گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk
جلیل شهناز (1399-1300)

در این جا بر آنم که بعضی شیوه ها و شگردهای مخصوص استاد شهناز را در ایجاد طنز بی‌نظیر کلامی بنویسم. البته تا جایی که به یادم مانده و حافظه یاری می‌کند بیشترین انواع آنها که گونه های مختلفی از طنز کلامی تا طنز موقعیت را ایجاد کرده اند. از این قرارند:
۱- استفاده از نقیض (parody) کلام طرف مقابل برای پاسخ دادن به او؛
۲- استفاده ی درخشان و استادانه از آکسانها جابه جایی فعل‌ها ناتمام گذاشتن جمله استفاده نکردن از فعل یا فاعل در جمله برای القای حالات پرسشی خبری استفهامی، تأکیدی، تحکمی گه گاه و فن تجاهل العارف؛ که استاد شهناز در اجرای آن به راستی بی نظیر است؛

۳- ایجادی خلاقانه و ظریف از کلمات هم آوا و هم خانواده و زمینه سازی برای القای موقعیت طنز آمیز و گاه شوخی با نام و نام خانوادگی طرف مقابل یا ساز تخصصی او یا حرکتی که در آن موقع کرده و «سوژه» را به دست استاد داده است؛
۴- استفاده ی درخشان و بی بدیل از فن جابه‌جایی کلمات در جمله ای که طرف مقابل گفته گاهی بدون این که یک «واو» کم و زیاد کند و نتیجه را طوری از کار درآورده که حرف خود را تمام و کمال زده بدون این که زیاد یا کم باشد. در این مورد برخلاف عهدی که در ابتدای مقاله با خود داشتم که هیچ مثالی از طنز استاد را در این نوشته نیاورم ناگزیر از آوردن مثالی کم نظیر در این زمینه هستم. روزی در خانه‌ای از اعیان که خود مردی با فرهنگ و اهل موسیقی و مقید به احترام هنرمندان بود جوانی گستاخ پیدا شد و در گفت و گوی آرامی که گوشه ی سالن پذیرایی با استاد شهناز داشت ناگهان اظهار کرد: چرا بعضی از این هنرمندان هر جا که پول بدهند می‌روند ساز می‌زنند؟ هنوز زنگ صدایش خاموش نشده بود که استاد شهناز سریع پاسخ داد: اگر حضرتعالی پول بدهید دیگر این بعضی‌ها هرجا نمی‌روند! جوان گستاخ دیگری که گویی چند سال مشق تار کرده بود ناگهان روبه روی استاد به قول قدیمی ها دست از رو برداشت و با بی ادبی عجیبی گفت: «اگر این قطعات (مقصودش بندبازی‌های تکنیکی روی تار بود) را کسی بتواند بزند من یک تار یحیی به او جایزه می‌دهم» استاد شهناز هم با لبخندی معنی دار آرام جواب داد: «اگر شما هم قول بدهی که دیگر دست به تار نزنی من دو تا تار یحیی به شما جایزه می‌دهم!» عکس‌العمل اهل مجلس و واماندگی تارنواز گستاخ در آن موقعیت معلوم است؛
۵- استفاده از تک بیت دو بیت و گاه یک مصرع مناسب از شاعران بزرگ فارسی زبان قدیم و جدید برای پاسخگویی به مدعی پهلوان مسلم این میدان استاد حسن کسایی است که صدها بیت عالی در حافظه دارد اما نمک کلام استاد شهناز را لطف و حال دیگری است و اصولاً انتقال دادن طنز شهناز روی کاغذ کار درست و نتیجه بخشی نیست چراکه بخش عمده ی تأثیر آن به صدای گرم و لهجه ی شیرین و آکسان‌های پر معنا و سکوت‌های مطبوع و دلنشین و حس موقع شناسی شهودی او مربوط می‌شود و انتقال آنها روی کاغذ ناممکن و نقض غرض است تنها بعضی هنرمندان اصفهانی که می‌توانند موقعیت و لهجه ی او را دقیق تقلید کنند می‌توانند در روایت بی‌دخل و تصرف حسّی نزدیک به آن را بسازند. هنرمندانی چون آقای اصغر شاه‌زیدی و آقای منوچهر شیخ صراف که هر دو از دلباختگان هنر استاد شهناز هستند از این توانایی بهره دارند و بیش از هر دوستداری حرمت استاد را مانند مردمکان دیدگانشان حفظ کرده و می‌کنند.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

بیشتر بحث شده است