سال ۱۹۰۸ اکراین شاهد تولد نابغه ای بود که زیباترین ستایش ها
از بتهوون را درطول زندگی خود به انجام رساند. دیوید اویستراخ (David Oistrakh)
شناختی بسیار عمیق از آثار بتهوون داشت و در نهایت استادی آثار او را اجرا می کرد.
چه آنگاه که در سال ۱۹۶۲ به همراهی اوبورین مجموعه سوناتهای ویولن و پیانو او را
بطور کامل اجرا و ضبط نمود و چه آنگاه که از سال ۱۹۵۰ و به مدت پانزده سال یعنی تا
سال ۱۹۶۵ میلادی با ارکسترهای مختلف کنسرتو ویولن او را در نهایت ظرافت نواخت.
علاقه اویستراخ به اجرای موسیقی بتهوون تنها منحصر به این آثار نیست؛
چنانکه شاهدیم اویستراخ رومانس های ویولن و ارکستر، تریپل کنسرتو برای ویولن و
ویولنسل و پیانو به همراهی ارکستر و تریوهای سازی و… را به دفعات با دیگر
هنرمندان اجرا نمود و یا آثار ارکسترال مانند سمفونی چهارم یا قطعه اگمونت او را
رهبری کرد. شیفتگی اویستراخ نسبت به بتهوون و آثارش باعث اجراهایی شد که می توان از
آنها به عنوان “استادانه ترین”اجراهای بتهوون در قرن اخیر نام برد.
در
اجرای کنسرتو ویولن بتهوون، شاهدیم که اویستراخ نقاط اوجی که در میانه موومان اول
این کنسرتو وجود دارد را، به سادگی رها نمی سازد. او آنچنان با لطافت ویولن می
نوازد و ساز او چنان با ارکستر در فرازها و فرودهای موسیقی در می آمیزد که گویی او
شعری زیبا را به تنهایی می خواند و سکوت شنونده را فرا می گیرد.
دیوید اویستراخ از پدر و مادری هنرمند متولد شد؛ پدرش نوازنده
ویولن و مادرش تکخوان اپرا بود. او در سن پنج سالگی نواختن ویولن را نزد استولارسکی
آغاز کرد و از سن دوازده سالگی اجرای کنسرت های خود را در اتحاد جماهیر شوروی سابق
آغاز نمود.او در بیست و پنج سالگی با تامارا ازدواج کرد و حاصل این ازدواج، تولد
پسرشان ایگور بود که خود ویولنیستی حرفه ای گردید و بعدها با پدرش کنسرت هایی اجرا
نمود.
زندگی هنری دیوید اویستراخ سرشار از موفقیت ها در مسابقات
نوازندگی است. کسب مقام اول نوازندگی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۳۵ و کسب جایزه اول
مسابقات بین المللی ایزایی در سال ۱۹۳۷ نمونه هایی از این مورد هستند. در آن مسابقه
۶۸ ویولنیست از ۲۱ کشور با هم رقابت کردند. اویستراخ در سال ۱۹۳۴ به سمت پرفسوری در
کنسرواتوار مسکو رسید و در آنجا به تدریس پرداخت.
Gluck-orfeo ed
euridiche-David Oistrakh
Yehudi Menuhin, Isaac Stern, Sandor Vegh and David Oistrakh
ویولن های آهنگسازان بزرگ روس نظیر چایکوفسکی، پروکفیف، گلازانف، خاچاطوریان،
استراوینسکی و شوستاکویچ را بمورد اجرا گذاشت. پروکفیف، خاچاطوریان، شوستاکویچ هر
یک، آثاری از خود را به او اهدا نموده اند.برای مثال خاچاطوریان کنسرتو ویولن خود
را به اویستراخ اهدا کرده است. اویستراخ کنسرتو ویولن های شووستاکویچ را بسیار فنی و
قوی اجرا نموده است بطوریکه بهترین اجرای موجود از این قطعات متعلق به اوست.
قسمتی از فیلم
کنسرت موومان سوم کنسرتو ویلن چایکوفسکی با اجرای داوید اویستراخ
او درخلال جنگ دوم جهانی گاهی مجبور به نواختن برای کارگران
کارخانه ها و سربازان در شرایط دشواری گشت و بعد از اتمام جنگ -و در واقع بسیار دیر
هنگام- امکان خروج او از کشورش و برگزاری تورهای هنری توسط او در جهان محیا شد.
پیش از آن، هرچند او در کشورش “هنرمندی شناخته شده” بود غربی ها
او را از طریق ضبط هایش روی دیسک های ال-پی که توسط شرکت ملودیای روسی یا اترنای
آلمان شرقی منتشر می شد، می شناختند. در واقع اگرچه اویستراخ در کشور خود شناخته
شده، محبوب و موفق بود و مرتبا به اجرای کنسرت های حرفه ای را با ارکسترهای قوی می
پرداخت، اما شرایط آن دوران باعث محدود گشتن و عدم برقراری یک ارتباط قوی بین او و
دنیای خارج از کشورش شده بود.
ویولنیست های مشهور غربی در آن دوران
شرایط بسیار بهتری برای مطرح شدن در سطح دنیا نسبت به اویستراخ داشتند و از امکانات
مختلف موسیقایی بهره مند بودند. شاید بتوان گفت که این ظلمی بود که روزگار نسبت به
اویستراخ روا داشت.
۱ نظر