نوشته ای که پیش رو دارید درباره اثری سمفونیک از محمدسعید شریفیان با نام «خسوف» است که توسط کیوان یحیی نوشته شده و در اختیار این سایت قرار گرفته است:
ریشه واژه اوراتوریو (oratorio) به دورانی در قرن شانزدهم باز می گردد که قدیس فلیپ نری (saint philippe neri) روحانی کاتولیک، مجالسی را برای شنیدن آثار موسیقایی در کلیسای مشهور اوراتوار (oratoir) واقع در شهر رم تشکیل می داد. واژه ی «اوراتوریو» نیز از نام همین کلیسا مشتق شده است.
این فرم موسیقی دراماتیک به طور کلی شبیه اپرا بوده ولیکن دارای شخصیت و خصوصیات مذهبی و بدون نمایش صحنه ای اپرا گونه می باشد.
اوراتوریو، کلیه ی اجزای سازنده ی اپرا را در بر داشته و آواز جمعی (choir) در آن بر هر چیزی اشراف دارد. متن اوراتوریو بر خلاف سایر فرم های موسیقی مذهبی به زبان لاتین نیست و غالباً از کتاب مقدس یا از سایر روایات مذهبی (گاه حتی غیر مذهبی) برداشت می شود.
این فرم موسیقی، چنان چه اشاره شد، در اواخر قرن شانزدهم و به وسیله آهنگسازانی چون شوتز (schutz) در آلمان و شارپنتیه (charpentier) در فرانسه بسط و گسترش یافت و سرانجام در قرن هجدهم توسط یوهان سباستین باخ به تعالی و تکامل دست یافت. حتی ساخته مشهور او، “پاسیون سن ماتیو” نیز برگرفته از فرم اوراتوریو می باشد.
هندل با ساخت قطعه ی «مِسی» (le messi)، هایدن با ساخت قطعه ی مشهور «خلقت» (creation) و نیز اسکارلاتی، این فرم را به کمال خود رساندند. در دوره ی معاصر نیز آرتور هونگر با تصنیف هایی چون «پادشاه داوود» (le roi david) و «ژاندارک بر پشته ی هیزم افروخته» (Jeanne au bucher)، به طرز استادانه ای این فرم موسیقی را احیا ساختند.
در کشور ما، موسیقی مذهبی با وجود ریشه های دیرینه در متن فرهنگ موسیقایی خود، به گونه ای که حتی جدای از مراسم تعزیه خوانی و نوحه خوانی، پژوهشگرانی چون «کیزوتر، ۱۷۷۵-۱۸۵۰» (kiesewetter) اهل چک اسلواکی در کتاب «منابع اصلی موسیقی اعراب» یا «روژمون» (rougemont) موسیقی پژوه فرانسوی در رساله ای با عنوان «اندیشه هایی درباره ی موسیقی اسلامی» در سال ۱۸۷۰، یا «فتیس» (fetis) بلژیکی در کتاب «تاریخ عمومی موسیقی» و یا مرحوم مهدیقلی هدایت (حاجی مخبر السلطنه) در مجمع الادوار (۱۳۱۷) پژوهش ها و نت نویسی های متفاوتی را در مورد تصانیف و آوازهای مذهبی موسیقی ایرانی صورت داده اند، در کل به سبب وجود پاره ای از محدودیت های مذهبی پیرامون مشروعیت و اعتبار شرعی و فقهی موسیقی از یک سو (در این رابطه بنگرید به آرای فقهی علامه مجلسی و شماری از رسائل اخباریون) و کم دانشی قاطبه موسیقی دانان و آهنگسازان دوران گذشته، هیچ گاه عملاً صورتی جدی در بافت فرهنگی خود نیافت.
شاید حتی تعداد آثار ارزشمندی که در زمینه ی موسیقی مذهبی (آثار کاملا هنری و نه تبلیغاتی و سفارشی و نه گونه های مختلف نوحه خوانی اعم از یک صدایی یا چندصدایی) تا کنون انتشار یافته است، از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نکند. از این رو، اجرای «خسوف» که پنج سال پیش با تیم دست اندرکار بسیار گسترده ای و به همت عالی و کوشش همه جانبه ی هنرمندان و انسان های بسیاری تحقق پذیرفت را می توان فاخر ترین اثر موسیقی اجرا شده در طول تاریخ موسیقی ایرانی دانست.
دکتر «محمد سعید شریفیان»، آهنگساز این اثر که تا پیش از این انتشار آثاری چون «سمفونی اروند رود» ، «سمفونی سرداران» ، «چهار قطعه محلی برای ارکسترسمفونیک» و… را در کارنامه ی خود داشت، «خسوف» را با یک طراحی کاملا ویژه و استثنایی به روی صحنه برد.
شریفیان که با ورود خود به عرصه موسیقی کشور در اواخر دهه ی شصت، با نوشتن قطعه ای چون «چهار قطعه محلی برای ارکستر سمفونیک» آشکارا نشان داده بود که آهنگسازی است مؤلف و کاملا آشنا به فنون و اصول اساسی موسیقی هنری و علمی (وی دکترای خود را در رشته ی فیزیک صوت و موسیقی الکترو آکوستیک از دانشگاه پادوا اخذ نموده است)، در سال های بعد با انتشار آثاری -هر چند کم تعداد از سوی خود- بیش از پیش این باور بسیاری از موسیقی دوستان را قوت بخشید که شاید برای نخستین بار پس از انقلاب ، آهنگسازی به منصه ظهور رسید که سطح دانش موسیقایی و رویکرد هنری وی در ساخت و پرداخت آثار ارکسترال و چند صدایی، حتی از سطح هنری بسیاری از هنرمندان دوره های پیشین نیز فراتر می رود.
با این همه، پرونده ی اجرای «خسوف» از سال ۷۶ گشایش یافت و پس از اتمام ساخت آن، تیمی بالغ بر دویست نفر عزم اجرای آن را در سر می پروراندند. به منظور افزایش کیفیت اجرایی این اثر و پوشاندن کاستی های فنی ارکستر سمفونیک تهران، از ارکستر فیلارمونیک رومانی نیز در اجرای این پروژه دعوت به عمل آمد و نخست، «منوچهر صهبایی» به عنوان رهبر ارکستر از سوی مدیریت هنری این پروژه برگزیده شد.
پس از نشیب و فراز های فراوان در طول جلسات تمرین و آماده سازی قطعات، که از جمله مهمترین این اتفاقات می توان به برکناری صهبایی به دلایلی چند و ورود «لوریس چکناواریان» به مجموعه اجرایی نام برد، سرانجام اوراتوریو ی خسوف با همکاری ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر فیلارمونیک رومانی، گروه کر مرکز موسیقی، گروه کر ارکستر فیلارمونیک رومانی و با همراهی سولیست ها «فلورانس لیپت» (سولیست آلتو و همسر آهنگساز)، ؟ ، علیرضا قربانی به رهبری لوریس چکناواریان در اربعین سال ۸۱ به روی صحنه رفت.
دیدگاه ها ۵