حس تعلیق به وجود آمده با تاکید بر روی محسوس اصفهان در آخرین هجای هر جمله از شعر (استفاده از اصطلاح غربی «محسوس» برای درک بهتر درجهٔ مورد نظر است)، ضمن آنکه با مضمون مرتبط با از خود بیگانگی، عدم تعلق و سرگردانی ذاتی موجود در شعر در تناسب است، شنونده را در انتظار جملههای بعدی نگاه میدارد.
با تکنوازی تار، آلبوم عملاً به دو بخش مجزا تقسیم شده است. بخش اوّل در آواز اصفهان و همایون و بخش دوم در ابوعطا، دشتی و دارای اشاراتی به نواست. با این حال، نقش تکنوازی تار، به خصوص با توجه به اینکه در آن نیز مدلاسیونی به شور و ابوعطا صورت نمیگیرد، کمی سوال برانگیز است و جز افزودن چند دقیقه به کل زمان سی دی، به سختی میتوان نقش دیگری برایش متصور شد. به خصوص با توجه به این نکته که بخشی از این تکنوازی در کنسرت “عبور” معتمدی تبدیل به قطعهای آهنگسازی شده برای یک آنسامبل شده است.
قطعهٔ «بیقرار» را نیز میتوان یکی دیگر از قطعات جالب آلبوم دانست. تنوع و توالی بخشهای مختلف در این قطعه حائز توجه است و میتوان تصور کرد که اجرای آن، به خصوص در خطوط آوازی، تا چه حد پر زحمت بوده است؛ به خصوص با در نظر گرفتن اجراهای زندهٔ اثر که ضعف و کم تجربگی خوانندگان زن در زمینهٔ آواز پلی فونیک در آنها عیان بود.
تار و کمانچه باس در این قطعه جای خود را به دیوان و کلارینت دادهاند و گردش مدال آن نیز به همین نسبت از فضای شناخته شدهٔ مدهای موسیقی دستگاهی به سمت آزادی بیشتر رفته است. برخی تکنیکهایی که پیش از این در زمینهٔ آواز کلاسیک و شیوههایی چون «آکاپلا» شنیده میشوند و دارای حالاتی پرفورماتیو و دراماتیک هستند، در این قطعه به صورت محدود آزمایش شدهاند. دیوان در تمام طول قطعه حضور ملموسی دارد؛ اگر اجرای ملودی اصلی بر عهده دیوان نباشد، آرپژهایی که روی آن اجرا میشود تقریباً در تمام طول قطعه شنیده میشود.
تکخوان اصلی زن “بیقرار”، هاله سیفیزاده، به خوبی از پس اجرای حالتها و ظرایف کار درآمده و البته با توجه به تمبر و تحریرهای خاص صدای او (که در مقایسه با خوانندگان هم نسل زن دارای ویژگیهای شخصیتری ست)، میتوان حدس زد که نقش وی در خلق این حالتها و ظرایف از آهنگساز پر رنگتر بوده؛ برای مثال میتوان به نوانس و تحریرهای خاص دو بیت پایانی قطعه (“دست و پا میزنم…” و “گفتم این عشق اگر…”) توجه کرد.
در مجموع، «سخنی نیست» را میتوان تجربهای دانست که هرچند بسیاری از عناصر آشنا –وگاه تکراری- آثار قمصری در آن شنیده میشود، امّا دارای برخی لحظات بدیع، درخشان و قابل اعتناست که میتواند در صورت ادامه یافتن به حرکتی درخور تحسین در حوزهٔ موسیقی پلی فونیک آوازی با محوریت خوانندگان زن موسیقی دستگاهی –زمینهای که پیش از این مورد توجه چندانی قرار نگرفته- تبدیل شود.
نوازندگان و خوانندگان آلبوم:
علی قمصری (تار و دیوان و همخوان)، سیاوش روشن (عود و همخوان)، مصباح قمصری (بم کمان و کلارینت و همخوان)، هاله سیفیزاده (آواز)، مژده بهرامی (آواز)، سحر محمدی (آواز)، بهرخ شورورزی (آواز) و همایون نصیری (سازهای کوبهای).
۱ نظر