گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

یادداشتى بر اجراى ولادیمیر اشکنازى

بى شک سرگئى راخمانینوف یکى از بزرگترین موسیقیدان هاى معاصر است. او آهنگساز، پیانیست و رهبر ارکستر خارق العاده اى است. در روسیه متولد، و بعدها تبعه آمریکا شد. در سال ۱۸۸۲ وارد کنسرواتوار سن پترزبورگ شده که در مسکو، نیکولاى ژوزف پیانو را به او آموخت. او از سال ۱۸۸۶ شروع به آهنگسازى کرد. اولین کنسرتو را در سال ۱۸۹۰ آغاز و تابستان سال بعد تکمیل کرد. در تابستان سال ۱۸۹۲ او پرلود در دو ریز مینور را نوشت که از محبوب ترین آثارش شد.

اولین اپرایش Aleko نام داشت که در سال ۱۸۹۳ در مسکو به روى صحنه رفت و چایکوفسکى به آن جایزه داد. این اثر هم بسیار موفقیت آمیز بود. برخلاف سمفونى اولش که در سال ۱۸۹۷ با اشکال بسیار اجرا شد. در این زمان او تنها ۲۴ سال داشت. پس از آن شکست راخمانینوف تا سه سال هیچ چیز ننوشت. او مى گفت: «مثل کسى شده ام که سکته مغزى کرده است.مدت زیادى است که دیگر نه از مغزم مى توانم استفاده بکنم نه از دست هایم.»

بالاخره دوستانش او را متقاعد کردند که نزد دکتر دال برود. این روانپزشک که خود یک موسیقیدان آماتور بود، بسیار راجع به موسیقى با بیمارش صحبت کرد و از او خواست تا یک کنسرتوى جدید بنویسد. او هر روز به بیمار خود مى گفت: «تو شروع به نوشتن کنسرتو خواهى کرد… کار تو خیلى عالى خواهد بود… یک کنسرتوى بسیار جالب و محبوب…» هیپنوتیزم بسیار به او کمک کرد و پس از چند ماه دومین کنسرتو پیانویش را نوشت که بسیار موفق بود و در اولین اجرایش مردم از آن استقبال زیادى کردند. او این اثر را در سال ۱۹۰۱ تکمیل کرد.

در سال هاى ۱۸۹۷ تا ۱۸۹۸ دومین رهبر اپراى خصوصى مسکو شد. اولین منو خارجى او لندن بود که در آنجا پرلودش را اجرا کرد و به رهبرى پرداخت.

کنسرتوى اولش البته بدون موومان اول فعلى آن را در سال ۱۹۰۰ نوشت و تا تابستان ۱۹۰۱ آن را تکمیل کرد.

راخمانینوف به طور همزمان روى دو اپرا با نام هاى The Miserly knight و France Scada Rimini کارکرد و هر دوى آنها را در بوستى، جایى که در آن زمان رهبرش بود، اجرا کرد.

نگرانى از ناآرامى هاى سیاسى روسیه، او را مجبور به ترک وطنش کرد. در این زمان او روى سمفونى دومش کار مى کرد. این اثر در سال ۱۹۰۸ در سن پترزبورگ به رهبرى خود آهنگساز اجرا شد. اولین سفر او به آمریکا در سال ۱۹۰۹ بود. در آنجا سولیست اولین اجراى کنسرتو پیانوى سوم خود بود. به رغم پیشنهادات زیادى که در آمریکا به او داده شد، مجدداً به زادگاهش برگشت. در سال هاى ۱۹۱۳-۱۹۱۲ چندین بار ارکستر فیلارمونیک مسکو را رهبرى کرد و در سال ۱۹۱۷ روسیه را براى همیشه ترک کرد و روانه آمریکا شد و از آن پس به عنوان پیانیست فعالیت خود را آغاز کرد که البته این کار وقت او را براى آهنگسازى کم کرد. راخمانینوف چهارمین کنسرتو پیانویش را که در سال ۱۹۱۴ شروع کرده بود در سال ۱۹۲۶ تکمیل کرد و سال بعد اجرا شد. اما اصلاً اثر موفقى نبود. یکى از بهترین آثار این آهنگساز که یک راپسودى روى تم اثرى از پاگانینى است در سال ۱۹۳۴ نوشت. او در سال هاى ۱۹۴۳-۱۹۴۲ با اینکه سلامتى اش را از دست داده بود، تور موسیقى سخت آمریکا را در پیش گرفت. در ۱۵ فوریه همان سال به سختى بیمار شد و در ۲۸ مه درگذشت.

راخمانینوف علاوه بر آهنگسازى و رهبرى ارکستر، پیانیست بسیار بزرگى بود که آن را نه تنها با نواختن آثار خود، بلکه با آثارى که از دیگر آهنگسازان مطرح جهان نواخته، ثابت کرده است.

راخمانینوف خودش راجع به نحوه آهنگسازى اش مى گوید: «من همان طور که صحبت مى کنم، آهنگ مى سازم و بعضى وقت ها دست هایم از نوشتن ایده هایى که در ذهنم هستند، عقب مى مانند.»

هرچند اکثر آثار پیانوى راخمانینوف بسیار مورد استقبال مردم واقع شد، اما سونات شماره دو او، محبوبیت ویژه اى پیدا کرد. آهنگساز همزمان با «زنگ ها» در تابستان سال ۱۹۱۳ در رم شروع به نوشتن این اثر کرد. هر دو این آثار در همان تابستان تکمیل شدند.

تشابه بین این سونات و «زنگ ها» بسیار مشهود است و در هر دو آنها از صداى شبیه به زنگ کلیسا استفاده شده است. راخمانینوف در تمام طول زندگى تحت تاثیر صداى زنگ کلیسا هاى روسیه بوده است. یکى دیگر از ویژگى هاى آثار راخمانینوف تم موتو (پر جنب و جوش، بدون توقف) است، که آن هم در این دو اثر به گوش مى رسد. او موومان اول آنها را در نون آلگرو، آلگرو مولتو نوشته است. در سال ۱۹۳۱ آهنگساز یک تجدید نظر کلى روى سونات کرد.او سوناتش را کوتاه و قسمت هاى پیانویش را ساده کرد. راخمانینوف این کار را تحت تاثیر جریان فکرى غالب دوره خودش در نوازندگى ساز هاى شاسى دار انجام داد. ممکن است بعضى ها سونات تجدید نظر شده را بیشتر درخور تحسین بدانند. اما عده اى هم هستند که موسیقى پرطنین و زنگ دار قبلى با اجراى استادانه و عالى را ترجیح مى دهند. اجراى اشکنازى از این سونات همان قطعه اصلى، قبل از تغییر آن است.

ولادیمیر اشکنازى مى گوید که براى او فعالیت هاى مختلف موسیقایى به هم مرتبط هستند و از هم جدا نشدنى. اولین قسمت زندگى موسیقایى طولانى او به پیانو اختصاص داشت. او براساس تعلیمات پایه اى که در مدرسه موسیقى کنسرواتوار مسکو دیده بود موفقیت هاى چشمگیرى به دست آورد. مانند: به دست آوردن جایزه دوم مسابقه شوپن در سال ،۱۹۵۵ جایزه اول رقابت ملکه الیزابت در بروکسل در سال ۱۹۵۶ و جایزه چایکوفسکى در سال ۱۹۶۲ در مسکو.

او سه دهه از عمرش را صرف رفتن به مراکز موسیقى جهان کرد و اکنون یکى از بزرگ ترین رپرتوارهاى رسیتال را دارد و با کسانى چون ایزاک پرلمن، لین هارل و باربارا برنى همنوازى داشته است.

در طول این دوره آثار بسیار زیادى را اجرا کرد و این تقریباً شامل تمام آثار بزرگ و مهم پیانو مى شود.

از دهه ۱۹۷۰ به بعد، اشکنازى فعالیت خود را به عنوان رهبر آغاز کرد و در ارکستر فیلارمونیا، ارکستر رویال فیلارمونیک، ارکستر کلیولند و ارکستر سمفونیک برلین به کار مشغول شد. در بسیارى از ارکستر هاى جهان هم رهبر مهمان بوده است، مانند: ارکستر فیلارمونیک برلین، سمفونیک، بوستون، فیلارمونیک لس آنجلس، سان فرانسیسکو و فیلادلفیا، از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ اشکنازى سمت رهبرى ارکستر فیلارمونیک چش را داشت که تور هاى کنسرت زیادى با آنها برگزار کرد. یکى از مهم ترین آنها اجراى کارهاى مهم پردکوویف و شوستاکوویچ در کلن، نیویورک و وین در بهار ۲۰۰۳ بود.

او رهبرى ارکستر جوانان اروپا را هم به عهده داشت که هر فصل با آنها تور کنسرت برگزار مى کرد.

ولادیمیر اشکنازى به نواختن پیانو همچنان ادامه داد و در سراسر اروپا، آسیا و آمریکا کنسرت هایى برگزار کرد.

اجراى او از پرلودها و فوگ هاى شوستاکوویچ در سال ۱۹۹۹ در آلمان جایزه بهترین اجراى سولو را دریافت کرد.

روزنامه شرق

هستی نقره چی

هستی نقره چی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است