ولی یکی از انتقاداتی که از ایشان میشد این بود که رشتۀ تخصصی خودشان هم رهبری نبود ولی رهبری ارکستر را بهعهده گرفتند.
پورقناد: بله، البته ایشان دورههای رهبری ارکستر را گذارنده بود ولی نه بهصورت آکادمیک، اما پیش از انقلاب هم تجربۀ رهبری ارکسترهای باربد، نکیسا و فارابی را داشت؛ البته با قطعات ایرانی. حالا سؤال اینجاست که در آن زمان چه موسیقیدانانی در ایران وجود داشتند که بهصورت تخصصی رهبری ارکستر خوانده باشند و ازنظر تجربه و سواد قابل قیاس با فریدون ناصری باشند؟! تا جایی که من اطلاع دارم در آن زمان یعنی، سال ۱۳۶۹، تنها هنرمندان ایرانی که در رشتۀ رهبری ارکستر (و نه رشتۀ آهنگسازی و رهبری که در آن آهنگسازی و در کنارش رهبری ارکستر بهصورت مختصر و در حدی که آهنگساز بتواند قطعۀ خودش را رهبری کند) فارغالتحصیل شده بودند، حشمت سنجری، فرهاد مشکات، فرهاد سنجری و اگر اشتباه نکنم منوچهر صهبایی و نادر مرتضی پور بودند که بهجز حشمت سنجری که در آن زمان به دلیل مشکلات جسمی ارکستر را رهبری نمیکرد و نادر مرتضی پور که رهبر ارکستر صداوسیما بود، بقیه در ایران زندگی نمیکردند. بنابراین در دست گرفتن سکان رهبری ارکستر سمفونیک تهران ازطرف فریدون ناصری نهتنها اتفاقی غیرطبیعی نبود بلکه احتمالاً بهترین انتخاب بوده است، چون او نهتنها دورههایی در زمینۀ رهبری ارکستر گذرانده بود، بلکه اشراف کمنظیری به تاریخ موسیقی غرب، آهنگسازی و سبکشناسی و آنچه مربوط به ارکستر بود داشت.
استاد ناصری در آهنگسازی و سبک شناسی و همینطور نوازندگی و رهبری ارکستر توانایی و تجربه داشت. تا جایی امروز به آن رسیده ام، فریدون ناصری باسوادترین موسیقی دان ایران به طور کلی و چند جانبه بوده است.
گفتید که آقای ناصری را با سوادترین موسیقیدان ایران یافته اید و این احتمالاً به این دلیل بوده که بهجز آشنایی با موسیقی کلاسیک غرب، با موسیقی ایرانی هم آشنا بود. آیا استادان دیگری مثل حسین دهلوی، مرتضی حنانه و مصطفیکمال پورتراب در چنین سطحی نبودند؟
پورقناد: تا جایی که من میدانم حداقل در یکی از این دو رشته یعنی موسیقی کلاسیک ایرانی و غربی، کمتر کسی تسلط فریدون ناصری را داشت. باید توجه داشته باشیم که ایشان سالها سرپرستی یک گروه موسیقی ایرانی را عهدهدار بود و مسئول آرشیو رادیو هم بوده است و با دقت بسیار زیادی آثار موسیقی قدیم و معاصر ایرانی را پیگیری میکرد. هنوز در آرشیو ایشان از تار میرزاحسینقلی تا سنتور مشکاتیان را یافت میشود و نیز حتی اجراهایی نایاب از نوازندگی استادانی مثل ابوالحسن صبا و مشیرمعظم افشار. همچنین در آرشیو ایشان آثار متنوع زیادی از موسیقی جَز تا فلامنکو دیده میشود ولی ازنظر تعداد و دقت میشود برتری ایشان را در تسلط به موسیقی کلاسیک غربی (از باروک تا معاصر)، موسیقی کلاسیک ایرانی و موسیقی محلی ایرانی دانست. احاطه و تسلط به ابعاد و ژانرهای مختلف موسیقی، ایشان را از دیگر موسیقیدانان متمایز و برجستهتر میکند.
از نوازندگی پرکاشن ایشان اجرایی پیدا کردید؟
پورقناد: در مورد نمونۀ صوتی، متأسفانه بهجز همان تکنوازی پرقدرتی که در آلبوم «موسیقی فیلم» اثر مرتضی حنانه از او شنیدهایم، چیز جدیدی پیدا نشد ولی اسنادی دربارۀ کنسرتهایی که در اروپا با ارکستر بهصورت تکنواز پرکاشن داشته است یافتیم. جالب اینجاست که یک پیشنویس چاپی از بروشور کنسرت پرکاشن ایشان در اروپا یافتیم که در آن قطعاتی را از استادش روبرت لوفین (Robert Luffin) مینواختند و در کنار آن بروشور، یک قطعه دستنویس از لوفین پیدا کردیم که احتمالاً برای همین کنسرت نوشته شده بوده است؛ روبرت لوفین نوازنده و مدرس مطرحی در آن زمان بوده است و امروز هم کتاب ۲۴ اتود پرکاشن او در بازارهای جهانی موجود است.
۱ نظر