گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

محمدرضا شجریان و سه گانه ۶۹ (۱)

در سال ۱۳۶۹ محمد رضا شجریان همراه با داریوش پیرنیاکان، جمشید
عندلیبی و مرتضی اعیان سه کنسرت را در سه دانشگاه به اجرا گذاشت که هنوز هم در میان
آثار محمدرضا شجریان که با ارکسترهای اینچنینی اجرا شده، بی مانند است.

البته شجریان آثار زیادی را به همراه گروههای کوچک اجرا کرده؛ برنامه
هایی با ویلن، سنتور و تمبک، نی، تار و تمبک، کمانچه، تار و تنبک و…که اکثرا”
بداهه بوده و پرواضح است که نمیتوان از یک برنامه بداهه نوازی انتظار کنسرتی چون
“دل مجنون” یا ” بی تو بسر نمیشود” را داشت؛ حتی اگر همنوازان جلیل شهناز و حسن
کسایی باشند.

سه گانه های شجریان و گروهش در سال ۶۹ از چند حیث در بین دیگر
آثار اینچنینی شجریان سرآمد بودند که می توان آهنگسازی پخته، تلفیق زیبای شعر و
موسیقی، گروهنوازی یکدست و مهارت تک تک اعضای گروه در رشته خود را برشمرد که به
عقیده نگارنده دیگر در هیچ کنسرت چهار نفره شجریان به این قدرت تکرار نشد. حتی “یاد
ایام” که دو سال بعد از این کنسرتها و با تغییر نوازنده تنبک به همایون شجریان به
روی صحنه رفت و از لحاظ شکل کلی کار شبیه سه اثر قبلی بود، به استحکام و قدرت آن
آثار نرسید.

هنگام شنیدن “یاد ایام” شنونده متوجه ناهماهنگی هایی میان
نوازندگان می شود، همچنین نوازندگی همایون ۱۶ ساله هنوز به پختگی امروز نرسیده بود
و مخصوصا” نسبت به تنبک روان مرتضی اعیان در سه گانه ۶۹ کم رمق مینمود.

محمد
رضا شجریان در گفتگویی که چندی پیش با رادیو داشت در جواب اینکه آیا ممکن هست باز
هم از ارکسترهای بزرگتر استفاده کنید گفت: ” در کارهای آینده از ارکستر بزرگ هم
استفاده خواهم کرد، اما ما به این دلیل این گروه را تشکیل دادیم چون بهترین شکل
ارائه موسیقی در خارج همین شکل است، یعنی کارهای ارکستر های بزرگ ده، دوازده نفره
در خارج از ایران کاربردی ندارد. نه برای ایرانیها {بلکه} برای خارجیها. خارجیها
ارکستر های بزرگ دارند و تنظیمهایی عالی می کنند که کارهای ما در مقابل خارجیها
خیلی ابتدایی و بچه گانه است… ما در کار هارمونی بسیار ضعیف هستیم و حرفی نداریم
در مقابل غرب؛ پس بهتر است که ما آبروی خود را نبریم. من با تجربه ای که از کنسرت
خارج از ایران دارم به این نتیجه رسیدم که دو نوازنده قدر که با هم سئوال و جواب می
کنند برای غربیها خیلی دلنشینتر هست و البته یک تنبک هم باید باشد که با آنها از
نظر ریتم کمک کند و یک خواننده؛ و این گروه چهار نفره به نظر من کاملترین است، سه
نفر کم و چهار نفر زیاد است و به نظر من بهترین راه برای ارائه موسیقی ناب ماست که
همان بداهه خوانی و بداهه نوازیست و این برای خارجیها خیلی جالب است، تجربه هم نشان
داده این نوع گروه موفق بوده چون ما را به خوبی معرفی کرده، بصورتی که در آمریکا،
آمریکایی ها به کسی مجال نمی دهند بلیط را بخرند و همه را از قبل خریداری می کنند.
البته گروههای دیگر هم جا دارند که موفقیت کسب کنند ولی این گروه از هر نظر برای ما
راحت تر هست، چهار نفر هستیم که هم دل و صمیمی هستیم چه در سفر چه در کنسرت بدون
چشم و هم چشمی و دوستانه با هم کار می کنیم، شنونده هم این ارتباط ما را حس می
کند… غیر از این با وجود بالا بودن هزینه سفر این ارکستر کم هزینه و کامل است.
اما در داخل ایران ما مشکلی نداریم و شاید از ارکسترهای بزرگتری هم بهره بردیم”
(نقل به مضمون)

audio file کل مصاحبه محمدرضا
شجریان را بشنوید

این گفته دلیل تمایل شجریان را به اجرا با گروه های کوچک نشان
میدهد، هرچند جا داشت دو سئوال دیگر نیز مطرح شود، اولا”: آیا غربی های تنظیم آثاری
چون “دستان” و audio file “دلشدگان” در
ارکستر ایرانی و “گنبد مینا” و audio file “جان عشاق” را
در ارکستر غیر ایرانی سطح پائین میدانند؟ چرا آثاری با این قدرت تنظیم نداشته باشیم
و از یک گروه با سازهای متعدد (نه با نی و سه تار که بگوییم چندان قابل چند صدایی
کردن نیست) فقط یک همنوازی بدون تنظیمی بخواهیم؟ چرا بجای تنظیم “جان جان” ، ” شب،
سکوت، کویر …” را نداشته باشیم که دوستان غربی و هم میهنان شرقی هم رضایت بیشتری
داشته باشند؟ دوم: به گواه علاقه شنوندگان عام و خاص آثار شجریان، هر چه برنامه ها
پیش ساخته تر (غیر بداهه) بوده جذابیت بیشتری داشته؛ آیا “پیوند مهر” یا ” چشم نوش”
با audio file “آستان جانان”
یا “بیداد” قابل مقایسه هستند؟ واضح است که هنرمند در یک اجرای بداهه حضور ذهن
یک برنامه آماده شده را ندارد، همچنین قابلیت ارکستراسیون و هارمونی از هنرمند
بداهه نواز بخاطر خصوصیت های فردی بداهه نوازی گرفته می شود؛ پس بداهه چیزی برای
موسیقی نداشته که آن را به عنوان “یک اصل” که باید ” بر اساس” آن به خلق موسیقی
بپردازیم، بپزیریم. ( البته بحث در مورد بداهه نوازی مجالی دیگر می طلبد که به زودی
به آن میپردازیم)

اینجا ذکر این موضوع لازم است که ارکستر شجریان در آثاری که ذکر
شد (سه گانه های ۶۹ و ۸۰) کم و کسری از لحاظ سازبندی ندارد و ارکستر با وجود کوچکی
کامل است. در واقع فضای موسیقی ساخته شده گویای شکل اجرایش است. نمونه بی توجهی به
این موضوع اجرای ارکستر ملی از قطعه “بی همزبان” بود که فضای سکوت و خلوت این قطعه
را به هم زده و صدای ارکستر بزرگ به شکلی دور از حال قطعه بر روی این اثر قرار
گرفته بود؛ عکس این موضوع هم صادق است، مثلا اجرای “سربداران” با یک ارکستر کوچک
یونیسون، تشکیل شده از سازهای ایرانی!

audio file قسمتی از تصنیف “بی
همزبان” ساخته محمد رضا شجریان

همانطور که گفته شد شجریان علاقه خاصی
به همکاری با گروهای کوچک دارد و همین علاقه باعث شده، از میان ۱۰ اثری که در ۱۰
سال اخیر ضبط کرده ۶ اثر با ارکسترهایی کمتر از ۴ نوازنده باشند. به جز سه گانه ای
که همراه با حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان اجرا کرده، “شب وصل” و
“معمای هستی” نیز از آثار شجریان با گروه هایی با سه نوازنده است که “شب وصل” با
داریوش طلایی، سعید فرجپور و همایون شجریان به ترتیب، تار، کمانچه، تمبک و “معمای
هستی” با محمد رضا لطفی، عبدالنقی افشارنیا و همایون شجریان به ترتیب سه تار، نی و
تمبک اجرا شده که بیشتر بر مبنای بداهه نوازی و اجرای آثار گذشتگان (البته نه به
سبک قدما) بود. لازم به ذکر است که اکثر قطعات و تصنیفهای “شب وصل” در “آهنگ وفا”
به فاصله دو سال پس از انتشار “شب وصل” منتشر شد!

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است