تکنیک در جای خود بسیار خوب و مهم است ولی حرف اساسی در موسیقی ایرانی، درک درست از موسیقی ایرانی است که درست حس و بیان کنیم. اینها مسائل خیلی مهم و پیچیده ایست که سعی میکنم در کتابهایم به آنها توجه داشته باشم.
اگر اجازه بفرمایید دوست دارم در مورد بخشی از کار شما در حوزهی موسیقی قدیم ایران دقیقتر صحبت کنیم. شما در مورد قطعهای از عبدالقادر مراغی که بعدها در سریال امام علی شنیدهشد، در سال هفتاد و دو در شمارهی سوم کتاب ماهور مقالهای منتشر کردهبودید. آنچه شما به عنوان یک کشف مطرح کردید با کارهایی که بعدها و به ویژه در سالهای اخیر مثلاً در پروژهی شوقنامه در مورد عبدالقادر مطرح شد چه ارتباطی داشت؟
در اینجا به صراحت باید بگویم آنچه عبدالقادر به عنوان نمونه قید کرده شیوهی نگارش آهنگهای قدیم بوده و برای نمونه همان چند قطعهای را نوشته است که من کشف کردهام و جامعتریناش هم همانی است که در موسیقی سریال امام علی از آن استفاده کردم. چیزهای دیگر منسوب به عبدالقادر است و روایت شفاهی هستند. اینکه این روزها میگویند کشف، در واقع کشف نیست و صرفاً یک بازسازی و دوبارهخوانی است. من آنها را مستند نمیدانم.
یکسری ۶۰ سال پیش در ترکیه چاپ شده و در کتاب اتنوموزیکولوژی دکتر مسعودیه هم چند نمونه از اینها آمده ولی معتبر نیست و منسوب به عبدالقادر مراغهای است. من وقتی گفتم این قطعه متعلق به عبدالقادر است نت به نت توضیح دادم که با چه حروف ابجدی نوشته شده و وزنش چیست. این قطعات مستند هستند.
متأسفانه امروز آنقدر انصاف ندارند که بگویند فلان کشف را فلانکس انجام داده است! نمیدانم نامش را چه میشود گذاشت. من میگویم دوست عزیز! شما باید بگویید اینها بازخوانی هستند و کشف اصلی را فخرالدینی انجام داده و چیزی برای ما باقی نگذاشتهاست که ما دوباره آن را کشف کنیم. اما میگویند حالا که مردم نمیدانند بهتر است که آنها هم ادعا کنند ما کشف کردهایم. انصاف و امانتداری در کار تألیف بزرگترین مسئله است. متأسفانه در قبال این مسائل سکوت میکنند و توضیحی ندارند. این نوع نگارش موسیقی مثل خط هیروگلیف است که من کشف کردهام. میپرسم آیا برایتان ارزش نداشته که من توضیح دادهام آهنگهای قدیمی چگونه نتنویسی میشدهاند؟ آیا دانستن اینکه با حروف ابجد بوده کماهمیت است؟ اینکه از فلان کتابخانهای نتی را پیدا کنید نامش کشف نیست بلکه دوبارهخوانی و بازسازی است و نباید عنوان کشف را بهکار ببریم.
در مورد مقالهی شما در این خصوص نظری داده نشده یا صحبتی نشده است؟
صحبتی نمیکنند. بعضی از دوستان در قبال کاری که انجام میشود بهجای اینکه خوشحال باشند ناراحت هم میشوند. مثلاً کشف این آهنگ برخی از دوستان مرا ناراحت کرد و این موجب رنجش من از آنها شد. نمیدانم نامش را چه بگذارم! مثلاً در زمینههای ریتم و در تجریه و تحلیل ردیف موسیقی ایران، مطالبی از عبدالقادر نوشتهام که بسیاری از حلقههای مفقودهای که وجودداشت، اینجا پیدا شدهاست. اینکه اصلاً موسیقی ایرانی چگونه بودهاست؟ چیزی را که من ارائه دادهام این است و به معنایی راه را برای دیگران باز کردهام.
چرا نخواستید که اینها را مکتوب کنید و در حقیقت از کشف خودتان دفاع کنید؟
من از منم منم خوشم نمیآید و اینکه هی بگویم من این کار را کردم. همانطور که در ابتدا گفتم طالب فرهنگی هستم که از پیشینیانام یاد گرفتهام که چقدر بیریا و راحت آنچه را که میدانستند به ما یاد میدادند. الان که معما حل شده، همه چیز آسان شده است! ولی چه کسی میداند چقدر طول کشید تا به اینجا رسیدم که بفهمم ماجرا چه بوده است.
۱ نظر