«تجزیه و تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایران»
دو کتاب دیگر هر دو به موضوعاتی تخصصی میپردازند. کتاب «تجزیه و تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایران»، کتابی است که برخلاف عنواناش تجزیه و تحلیلی در مورد ردیف و بنیانها و خاستگاههایش نمیدهد و با رویکردی قدیمی و رد شده صرفاً برداشتهای دورهی جوانی مؤلف نسبت به ردیف را بازمینمایاند و نشانی از یافتههای اخیر در حوزهی ردیف و موسیقی کلاسیک ایرانی ندارد. موسیقیشناسان ایرانی در گذشته، هرچند رسالات قدیمی را مدنظر قرار میدادند اما به جز برخی شباهتهای اسمی، معمولاً در کارهایشان چیزی که متن رسالات را به عمل موسیقایی امروز وصل کند وجود نداشت. چنین ارتباطی شاید با مدنظر قرار دادن موسیقی کشورهای همجوار که در آنها سنت موسیقایی، همچون جفرافیای امروز ایران منقطع نبوده، میتوانست محقق گردد که در دو دههی گذشته پژوهشهای ارزشمندی در این خصوص صورت گرفته است.
کتاب یادشده کماکان به سیاق گذشتگان، صرفاً به بیان اسامی نغمات ذکرشده در رسالات قدیمی اشاره کرده که گذشته از عبارات مبهمی همچون شعبات ۲۴ گانه و آوازات سته و غیره که امروزه هیچ عینیت صریح و متقنی در موسیقی ایران ندارند، باقی اسامی گوشهها و مقامها نیز کمک چندانی در فهم ارتباط مقامها و فلسفهی چینش ردیف نمیکند.
در حقیقت کتاب بعد از طرح چند تقسیمبندی از نغمات مندرج در رسالات قدیمی، به یکباره با نگاهی استاتیک، توضیحاتی در مورد ردیف به شکلی که امروزه در دست ماست ارائه میدهد و جای حلقهی واصل این دو بحث (خاستگاه شکلگیری دستگاهها و تغییراتی که در تلقی از مقامها و گوشهها در طی زمان شده)، در کتاب خالیست.
تبیین مفاهیمی همچون مقام، دستگاه، گام و غیره در چنین حلقهی واصلی میبایست صورت میگرفت. در فقدان چنین مباحثی، عنوان فصلهای کتاب نیز بر گنگی این مفاهیم میافزاید: برای نمونه «دستگاه یا مقام سهگاه»! در حالی که دستگاه سهگاه مفهومی کاملاً متفاوت از مقام سهگاه است. همچنین در جای جای کتاب به سیاق نظریات علینقی وزیری، روح الله خالقی، مرتضا حنانه و دیگران، صحبت از گام در موسیقی ایرانی است؛ مانند گام ابوعطا! گام شور و غیره. در حالیکه امروزه و در پی پژوهشهایی که در این خصوص صورت گرفته میدانیم که موسیقی ایرانی فاقد چیزی است که بتوان آن را گام نام گذاشت و ردیف، متشکل از مد ها یا مقامهایی است که بر طبق یک اندیشه و زیباییشناسی مشخص و تبیینشده چیده شدهاند.
۱ نظر