در پایان ششمین دورهی جشنواره میتوان دید کهتعیین و تعریف میدان آنچه دنیایی مجازی خوانده میشود، زیر فشار شتابان فناوری، دشوار و دشوارتر میشود. اکنون بزرگترین چالشی که به چشم میآید همچنان کشیدن مرزِ به قدر کافی دقیق میان جهان مجازی و غیرمجازی است؛در حقیقت تقریباً مرزی باقی نمانده است، آنچنان که گاه تعیین مصداق برای رصدگرِ تیزبین هم نشدنی است. اما علاوه بر در هم شدن مرزها،گرایش استفادهکنندگان از این فضای سیال به پیامرسانها، در پی آن افولِ اقبالِ وبسایتها، مرگ وبلاگها (که سرانجام در تغییر نام جشنواره پژواک یافت) و در نتیجه ظهور پدیدهی اینترنتِ تاریک روندی است که به ویژه جستجوپذیری و دسترسیپذیری میدان نوشتارهای موسیقی را تهدید میکند. این تهدیدی واقعی و جدی است که باید به آن اندیشید.
کم و بیش بر خلاف جریان روز فضای مجازی، تغییرات جشنوارهی امسال و استقبال نویسندگان در هر دو بخش جشنواره و گهگاهرشد کیفی آثار، نشان داد که هنوز اندک بختی برای مقاومت دربرابر آن تاریکی فزاینده وجود دارد، اگر بتوایم ارزش کافی و متناسب با توان هر کدام از فناوریها و رسانهها به محتوای موجود در آنها بدهیم.
گذشته از چشمانداز میدان اصلی و تهدیدهایش، که باید مورد توجه خاص همهی دستاندرکاران این حوزه قرار داشته باشد، ما داوران ششمین دورهی جشنوارهی «نوشتارهاو وبسایتهای موسیقی در اینترنت» لازم میدانیم چند نکته را دربارهی خود جشنواره و داوری آثار و نتایج یادآوری کنیم.
نخست، که ترجیعبند مکرر تمامی بیانیهها نیز بوده است، آن که متأسفانه اصلیترین چالش نوشتارهای موسیقی، چه نزد نویسندگانی که صرفاً در فضای مجازی مینویسند و چه روزنامهنگاران حرفهای، هنوز کاستی دانش موسیقایی است. این امر که شش هیأت داوری با شش ترکیب متفاوت بر ان همرایاند نشان میدهد که این درد دیرپای موسیقینویسی ما است که فردی یا جمعی به ویژه از راه آموزش، باید به دنبال درمان آن باشیم.
دوم، تغییراتی در سطح، شکل و استاندارد نوشتارها به ویژه در بخش مقالات علمیـتحقیقی که عمدتاً حاصل ورود دانشآموختگان رشتههای موسیقیشناسی به میدان است، افزون بر آن که وضعیت جدید کار را تعریف میکند، تلویحاً بر ارزش کار آکادمی و تأثیری که میتواند بر تمامیحوزههای پیرامون خود بگذارد، تأکید میکند.
سوم، با از میان رفتن اغلب صفحات هفتگی موسیقی در روزنامههای شناخته شده، بخشی از فعالیت روزنامهنگارانهی موسیقی به فضای مجازی منتقل شده است. این رویدادی است که باید با کیفیت بخشیدن به نوشتهها بدان تداوم بخشید و به نفع پربارتر شدن موسیقینویسی در اینترنت از آن بهره جست.
چهارم، تا پیش از این دوره تفسیر داوران از مسألهی تولید، عرضه یا بازنشر محتوا در اینترنت تفسیری بسیار متنمحور بود، اما در این دوره تعریفی گستردهتر پذیرفته و اعمال شد، با این امید که درهای این جشنواره به روی شکلهای متنوعتری از فعالیتهای اینترنتی مرتبط با موسیقی گشوده شود و احتمالاً در سالهای آینده ترکیبهای غنیتری از چنین فعالیتهایی شکل بگیرد. رد پای این تفسیر جدید به خوبی در گزینش سایت برتر هویدا است.
پنجم، همانند سالهای گذشته، بسته به فعالیت افراد در شاخههای مختلف برخی شاخهها پربارتر و پرکارتر و برخی کمثمرتر بودند. در این دوره با رشد کَمّیِ بسیار در بخشهای گفتگو، گزارش (نسبت به آخرین دورهای که گزارش و گفتگو در فراخوان جشنواره وجود داشت)، مقالهی عمومی و یادداشت روبهرو شدیم و در عوض افت جدی کَمّی و کیفی در بخش نقد را تجربه کردیم. این امر نیازمند توجه ویژهی نویسندگان شاخههای کمکارتر است تا در سالهای آینده شاهد شکوفایی مجدد آنها هم باشیم.
ششم، مسألهی بهرهگیری از اطلاعات برای نوشتن یک مطلب گاه در میان نوشتهها با کژتابیهایی همراه است. توجه نویسندگان را به این امر جلب میکنیم که بیدقتی در این موارد گاه نوشتهای را به ترجمه یا تقلید تبدیل میکند. هر چه در اینترنت مییابیم بخشی از سواد ما نیست پس دستکم اگر نمیتوان در یک قالب روزنامهنگارانه ارجاعی دقیق به منابع اصلی داد باید راهی یافت تا خواننده به طور ضمنی متوجه شود در حال دریافت اطلاعاتی است که تولید یا حتا گردآوردهی ما نیست. اجتناب از ایجاد توهم دانش و سواد وظیفهی بسیار مهم نویسندگانی است که رسالت اصلیشان آگاهیبخشی و صداقت حرفهای است.
هومان اسعدی
بابک خضرایی
هادی سپهری
آروین صداقتکیش
رضا صمیم
۱ نظر