مطلبی که پیش رو دارید نوشته علی صمدپور نوازنده تار و آهنگساز است در مورد سرنوشت آخرین اثرش که آهنگسازی سریال مهمانخانه سعادت بود: دیگر در پایانِ۱۰ قسمت باقیمانده از سریال ۷۵ قسمتی مهمانخانه سعادت صدای آن تار و فلوتها و کوبهایها نمیآید و نقشی که در پایان کار کشیده بودم توسط بچههای بازیگوش خطخطی شده است، چون شهابالدین حجازی تهیه کننده سریال مهمانخانه سعادت پس از پخش ۶۵ قسمت از سریال و باقی ماندن تنها۱۰ قسمت، بدون اطلاع من، آهنگساز مجموعه مهمانخانه سعادت و بدون آنکه درطول پخش این۶۵ قسمت به من اطلاعی از ضعیف بودن یا قوی بودن کارداده باشند یا سپاسگزاری یا گلایه از کیفیت کار من کردهباشند، خودسرانه و سبکسرانه اقدام به تغییر تیتراژ پایانی کردهاند.
در زمان عقد قرارداد ایشان از امکانِ کلامداشتنِ تیتراژِ پایانی و نظر من در این باره پرسیدند که من خدمتشان توضیح دادم که از مُد شدن این ماجرا در تلویزیون بیزارم و قصد دارم این عادت ناپسند همیشگی را که به تبعیت از قانون پاولف تماشاگر را شرطی کردهاست، بشکنم و یک تیتراژِ سازی جذاب بسازم تا به بیننده یادآوری کنم که قرار نبودهاست همیشه موسیقی باربر کلام باشد، لازم نبودهاست موسیقی الکن انگاشته شود و همیشه بارکشِ انتقالِ پیامِ سطحیِ ناصحِ ناکارآمد به تماشاگر باشد.
این موضوع را در صحبت یک ساعتهام با کارگردان مجموعه، آقای محمد رحمانیان هم متذکر شدم که ایشان هم مخالفتی با ایده من نداشتند، تنها آقای حجازی در زمان قرارداد بستن، بندی اضافه کردند که در صورت مخالفت پخش با بیکلام بودن تیتراژ، من موظف باشم به دوباره ساختنش.
قبل از ضبطِ موسیقیِ کاملاً اکوستیکِ سریال، آقای حجازی را به محل کارم دعوت کردم و با تار، تِم اصلیِ تیتراژِ پایان را برایشان نواختم که استقبال کردند و باز آرزو کردند که کاش پخش با بیکلام بودنش مخالفت نکند، در یک مرحله دیگر وقتی که موسیقیِ آغاز را هم ساختم آقای حجازی را دعوت کردم تا بشنوند و نظرشان را بدانم و طبعاً و طبیعتاً پس از ضبط در دفترشان به موسیقی گوش سپردند که باز جز تعریف از کار چیزی نشنیدم.
پس از این مرحله یک بار دیگر نیز بهخاطر آنکه تدوینگرِ کار از کم بودن تمهای غمگین نگران بودند در جلسهای چند تم غمگین هم ضبط کردم و برایشان فرستادم وهمانجا باز آقای حجازی ماجرای نگرانیشان را پیش کشیدند (صرفاً از جهت پخش) که من متذکر شدم که بودجه ناچیزموسیقی با توجه به اضافهشدن تمهای غمگین دیگر اجازه ضبط کار جدید نمیدهد که گفتند اگر به احتمالی مشکلی پیش آید بخشی از هزینهها را پرداخت خواهند کرد تا احیاناً فشار مالی به من وارد نشود و یعنی که اگر قرار بر تکرار ضبط شد، من، آهنگساز مجموعه این کار را خواهم کرد نه شخص دیگری.
پخش سریال پس از عید فطر آغاز شد و دریغ البته از اطلاع رسانی عوامل. یکی از نوازندههای کار تماس گرفت و با شوق وذوق خبر پخش را داد. اولین چیزی که نگرانش بودم تیتراژ پایانی بود که نمیدانستم بالاخره مجوز پخش گرفته یا نه. البته از اینکه تماسی از سوی تهیهکننده گرفته نشده بود، حدس میزدم که نباید مشکلی بوده باشد که نبود و ۶۵ قسمت پخش شد و خوشبختانه مورد توجه هم قرار گرفت و حتا در دو مصاحبهای که با جامجم و سروش با من شد هر دو خبرنگار از ویژگیهای موسیقی و بخصوص تیتراژ پایانی گفتند و من هم همین ایده را مطرح کردم، اما بهیکباره زمانی که تنها ده قسمت از سریال باقی مانده بود، آقای شهابالدین حجازی، تهیهکننده، سفارش شعری دادهاند و تیتراژ مشعشعی فراهمکردهاند و حالا این دومی بیآنکه روح آهنگساز اصلی از این اقدامات خبردار باشد، پخش شد!
این تیتراژ تازه وارد، به هر عقل سلیمی میرسد که با دهشب جا نمیافتد و تنها نَفَسِ آن ساخته مرا شهید میکند. میماند سابقه مدیریت بد و بیبرنامگی و -پوزش میخواهم- بیادبی چه از طرف تهیهکننده که به خودشان زحمت بلندکردن گوشی ۲۰۰ گرمی را ندادهاند و چه از سوی آن چند به اصطلاح همصنفی که کارشان بیشتر به غسلدادن مرده میماند تا تعهد برای انجام کار آبرومند!
موسیقی مهمان خانه مهمانکُش سعادت به پای محمد رحمانیان قربانی که اگر اسم او بر سر کار نبود من کجا و این جماعت کجابهاین ترتیب حق معنوی آهنگساز این مجموعه توسط تهیهکننده و چند جویای کار و نام- که صواب است دست فامیل را گرفتن و جایی بندکردن- پایمال شدهاست. مرگ امنیت معنوی شغلم را به اطلاع همصنفان غیر غسال، دوستان و آشنایان میرسانم و نسبت به چنین موجوداتی برای همکاری دوستانم در هر زمینه هنری و غیر هنری هشدار میدهم. به همین مناسبت هر شب مجلس ختمی از ساعت هفتونیم تا هشت تا قسمت آخر این سریال با خاموشکردن تلویزیونم برپا کردم. با احترام به همه کسانی که احترام سرشان میشود.
har bar ke in seryal ra mididam ,mosighiye an brayam besyar jazab va jaleb bood va etefaghan dar ghesmathaye akhar delkhor az tagheeere titrajhe akhare seryal shodam…amma hala ke fahmidam dastan be in shekl tagheer peyda kard az samime ghalb aghaye samad pur ra dark karde va babte in khodsariha va bi tavajohihaye masoolan nesbat be mosighi va moosighidan va tafakorhaye jadidtar va notar ebraze taasof mikonam.
vaghean baese taasofe…heif az ehteram va shour…tahie konandehayi az in dast dar iran faravanand va moshkeleshoon nafahmi va jahle nesbat be kareshoone.albate bayad jahle dar adab,ehteram va sho’oor ro ham ezafe kard
واقعا موسیقی لذت بخشی بود… چه جمله های زیبایی داشت… چه پایان جالبی بود… چقدر موسیقی پایانی با تیتراژ همخونی داشت… این صدا و سیما هیچ وقت نه موسیقی رو فهمید نه موسیقی دان رو… من که به خاطر حضور آقای صمدپور این سریال رو می دیدم…
درود بر جناب صمد پور عزیز
جسارتا” شما حواستان به احساستان باشد مبادا این آدمییان خللی در ذوقتان ایجاد کنند
“مردم مهم اند” که در پرس و جوهای من کارتان را میستایند
برقرار باشید
با تشکر از این آهنگساز که به سازهای بادی توجه کرده اند.لطفا قطعاتی از این موسیقی را در سایت قرار دهید.با تشکر.
دوست عزیز کجای کاری اینجاهالیوود نیست که برودعاکن خودتو عوض نکردن تاچه رسد به تیتراژ…