آیا در دوره ی دانشجویی فعالیت های پژوهشی داشته اید؟
تحصیل در دوره ی کارشناسی ارشد به لحاظ پژوهشی برای من دوره ی پرباری بود. در این دو سال علاوه بر پی ریزی و فراهم نمودن زمینه ی مناسب برای انجام دو پروژه ی مهم، چند پروژه ی تحقیقی، پژوهش میدانی و ترجمه را تقریبا به طور کامل انجام دادم. یکی از مهمترین آنها که دردسرهای فراوانی هم به همراه داشت، یک تحقیق میدانی-کتابخانه ای توامان بود با عنوان: «از کافه تا سفره خانه: بررسی روند تغییرات در بستر سیاست های فرهنگی». بخش گزارش پژوهش میدانی این پروژه، در دوره ی پنجم و در بخش مقالات علمی_پژوهشی جشنواره ی سایت ها و وبلاگ های موسیقی ایران (که محملی برای ارائه ی پژوهش های جدی موسیقایی بوده و در نوع خود دارای اعتبار است)، برگزیده شده و مورد تقدیر قرار گرفت.
بخش هایی از این پروژه برای اولین بار در ژورنال موسیقی گفتگوی هارمونیک منتشر شد و سپس در مردادماه سال ۹۵ به دعوت موزه ی موسیقی ایران و بخش پژوهش های موسیقی، و به همت دکتر آقامحسنی گزارش مفصلی از این پروژه در سالن همایش های موزه ی موسیقی کنفرانس داده شد. استقبال قابل قبول از این پروژه، نشان دهنده ی آمادگی جامعه ی موسیقی در حوزه ی پژوهش، برای بررسی و تحقیقات گسترده تر پیرامون این موضوع بود که در همان بدایت امر، مرا به سمت تمرکز و فعالیت بیشتر بر روی این موضوع و بسط و گسترش آن سوق داد.
به هر حال استقبال دانشگاه ها و دپارتمان های مهم اتنوموزیکولوژی در بسیاری از کشورهای مهم جهان از این موضوعات، بر اساس اصل گسترش مرزهای اپیستمولوژیک این رشته، ضرورت پژوهش و علاقه مندی دانشجویان و پژوهشگران را برای تحقیق در موضوعاتی از این دست تشدید کرده است. بورسیه های بسیاری برای پژوهش حول محور حوزه ی مردم پسند، برای دانشجویان و پژوهشگران این رشته ارائه می شود که ناخودآگاه جذابیت و حساسیت بر روی آن را روزبه روز بیشتر می کند.
پروژه ی روشمند دیگری را با محوریت استاد علینقی وزیری در پائیز سال ۹۵ و با هدف «پیشنهاد روشی جدید برای نزدیک شدن به یک موسیقیدان موسیقی کلاسیک از منظر اتنوموزیکولوژی» آغاز نمودم که نتیجه ی اولیه ی این پژوهش و بخش پیشینه ی آن، سال گذشته و در جشنواره ی «نوشتار های و سایت های موسیقی (سایت ها و وبلاگ های موسیقی ایران سابق) برگزیده شد البته نمونه ی مشابه این پروژه را با محوریت استاد ابوالحسن صبا نیز پیش از پروژه ی وزیری آغاز کرده بودم، که به علت همزمان بودن با دوره ی تالیف پایان نامه ام، هم اکنون این پروژه را با سرعت کمتری پیش می برم.
اغراق نیست اگر بگوئیم: علیرغم دغدغه ها و تلاش های زیاد محققان موسیقی ایرانی بر روی موسیقیدان های موسیقی کلاسیک ایران، تا به امروز پژوهش «رویکرد محور»، «تحلیلی» و «روشمند» در این حوزه انجام نشده است. شاید بتوان تلاش های مذکور را (که از پیش نیازهای یک پژوهش روشمند در حوزه ی پژوهش های «موسیقیدان محور» است) نوعی جمع آوری اطلاعات در حوزه ی «رجل شناسی موسیقی» طبقه بندی کرد که در جای خود موضوعی مفصل، قابل بحث و دارای مناقشات فراوان است.
مهمتر اینکه، چنین پژوهش هایی با محوریت یک موسیقیدان موسیقی کلاسیک، از منظر اتنوموزیکولوژی و با متدهای «به روز» و «در مرز دانش» این رشته، مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته اند. البته این نگاه تازه به وجود آمده در ایران، از سالها پیش در برخی از کشورهای صاحب مکتب در رشته ی اتنوموزیکولوژی به وجود آمده و به نتایج تازه و شاخصی نیز رسیده است. نمونه هایی از ثمره ی این تلاش ها را در یکی از بخش های ابتدایی پروژه ی پایان نامه ام بررسی کرده ام.
۱ نظر