وقتی لیست پیانو می نواخت خانم ها به جای دسته ها یا شاخه های گل جواهرات خود را روی صحنه پرتاب میکردند، در سرمستی فرو میرفتند و گاهی هم غش میکردند.
آنها که غش نکرده بودند دیوانه وار به صحنه هجوم می آوردند و دور پیانو جمع میشدند تا حرکات دست و صورت و اندام آن به قول خودشان مرد آسمانی را از نزدیک ببینند. بر سر
دستکشهای سبزرنگی که – لیست – عمدآ آنها را روی پیانو جا میگذاشت به جان هم می افتادند و اگر دستشان میرسید ته سیگار های او را بر میداشتند و در سینه جای میدادند و تا هنگام
مرگ حفظ میکردند …
لیست فقط کنسرت نمی داد، آنچه برپا میکرد جشن هایی بود که معمولآ در پایان به عیاشی تبدیل میشد … یکی از پزشکان که راجع به علت جذابیت لیست برای
خانم ها تحقیق میکرد نوشته :
“این مسئله مغناطیس است، یعنی قوه کهربا و برق …. ”
لیست قادر بود در چشم تماشاگران و شنوندگان روز روشن را شب و شب و شب تاریک را روز روشن جلوه دهد …
هنگامی که لیست پیانو می نواخت
وقتی لیست پیانو می نواخت خانم ها به جای دسته ها یا شاخه های گل جواهرات خود را روی صحنه پرتاب میکردند، در سرمستی فرو میرفتند و گاهی هم غش میکردند.
۱ نظر